آقای پزشکیان! آمریکا دشمن ما و شیطان بزرگ است
علی شیرازی
مدتی است آقای پزشکیان بر طبل برادری با آمریکا میکوبد و به دنبال مذاکره با آمریکاست! ایشان و برخی همراهان وی تصور میکنند که با مذاکره، تحریمها رفع و مشکلات کشور حل میشود!
راستی! مومن از یک سوراخ چند بار گزیده میشود؟ آیا هر دولتی باید یک تجربه جدید داشته باشد تا متوجه شود آمریکا دشمن ملت ایران است؟!
آقای پزشکیان که در تبلیغات انتخاباتی میگفت: من تدابیر رهبری را اجرا میکنم، به این سخنان ارزشمند امام خامنهای که در تاریخ ۵ آذر ۱۴۰۱ در دیدار با بسیجیان ایراد فرمودند، توجه کند :
خب با آمریکا چه جوری مشکل حل میشود؟ این سؤال واقعی است، جدّی است. نمیخواهیم با هم دعوا کنیم؛ سؤال میکنیم: مشکل با آمریکا چه جوری حل میشود؟ با نشستن و مذاکره کردن و از آمریکا تعهّد گرفتن مشکل حل میشود؟ [اینکه] بنشینیم با آمریکا مذاکره کنیم، تعهّد بگیریم که شما باید فلان کارها را بکنید، فلان کارها را نکنید، مشکل حل میشود؟
در قضیّه بیانیّه الجزایر، سر قضیّه آزادی گروگانها در سال ۶۰، شما نشستید با آمریکا صحبت کردید. بنده آن وقت نماینده مجلس بودم ــ البتّه در مجلس نبودم، در جبهه بودم، اهواز بودم ــ همان وقت اینجا در تهران همین حضرات نشستند به واسطه الجزایر و بدون رودررویی با آمریکاییها صحبت کردند ــ البتّه مصوّبه مجلس بود، کار غیر قانونیای نبود ــ قرارداد گذاشتند، تعهّدهای متعدّدی گرفتند که ثروتهای ما را آزاد کنید، تحریمهای ما را بردارید، در امور داخلی کشور ما دخالت نکنید، و ما هم از این طرف گروگانها را آزاد میکنیم. گروگانها را آزاد کردیم، آیا آمریکا به آن تعهّدات عمل کرد؟ آیا آمریکا تحریم را برداشت؟ آیا آمریکا ثروتهای مسدود شده ما را به ما پس داد؟
نه، آمریکا به تعهّد عمل نمیکند؛ خیلی خب، این هم مذاکره و نشستن با آمریکا. یا در برجام؛ گفتند که [اگر] شما فعّالیّت صنعتی هستهای را کم کنید ــ حالا جرئت نکردند بگویند تعطیلِ تعطیل ــ به این مقدار فروکاهی کنید، ما این کارها را انجام میدهیم؛ تحریمها را برمیداریم، این کار را میکنیم، آن کار را میکنیم؛ کردند این کارها را؟ نکردند دیگر. مذاکره مشکل ما را با آمریکا حل نمیکند.
بله، مشکل ما را با آمریکا یک چیز حل میکند؛ چه چیزی؟ به آمریکا باج بدهیم؛ نه یکبار؛ آمریکاییها به یکبار باج هم قانع نیستند؛ امروز باج بدهیم، فردا میآیند یک باج دیگر میخواهند، [باز باید] باج بدهیم؛ پسفردا میآیند یک باج دیگر میخواهند، [باز باید] باج بدهیم. امروز میگویند هستهای را تعطیل کنید ــ اوّل میگویند بیست درصد را تعطیل کنید، بعد میگویند پنج درصد را تعطیل کنید، بعد میگویند بساط هستهای را برچینید ــ بعد میگویند قانون اساسی را عوض کنید، بعد میگویند شورای نگهبان را بردارید؛ آمریکاییها باج میگیرند. اگر بخواهید مشکلتان با آمریکا حل بشود، باید این کار را بکنید؛ مرتّب باج بدهید.
آمریکا اینها را میخواهد: پشت مرزهای خودتان، خودتان را محبوس کنید، دستتان را خالی کنید، صنایع دفاعیتان را تعطیل کنید. کدام ایرانی باغیرتی حاضر است که یک چنین باجی بدهد؟ من نمیگویم [طرفدار] جمهوری اسلامی؛ ممکن است یکی جمهوری اسلامی را هم قبول نداشته باشد؛ اما ایرانی باشد، غیرت ایرانی داشته باشد؛ [او هم] حاضر نیست این باجها را بدهد. آمریکا به کمتر از این قانع نیست؛ چرا نمیفهمند؟
مذاکره با آمریکا مشکلی را حل نمیکند. اگر حاضرید باج بدهید، نه یکبار، نه دو بار، پشت سر هم، در همه مسائل اساسی، و از همه خطوط قرمزتان عبور کنید، بله، آن وقت آمریکا با شما دیگر کاری ندارد، مثل دوران پهلوی.
مردم انقلاب کردند برای [رهایی از] این، این همه شهید دادند برای این. این کشوری که اینجور دارد پیشرفت میکند، این جوانهایی که اینجور دارند در همه میدانها کار میکنند، باید اینجور با آنها حرف زد؟ اینجور بهشان گفت؟
آقای پزشکیان! راهی را که دیگران رفتند و نتیجه نگرفتند، تکرار نکنید. ملت ایران به آمریکا باج نمیدهد. لطفاً درست عمل کنید؛ تا نامتان در تاریخ به نیکی بماند .
آمریکا دشمن ماست و هرگز دشمن، برادر ما به حساب نمیآید.
خداوند بزرگ در آیه ۲۹ سوره فتح میفرماید: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ وَ الَّذينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ»؛ محمّد فرستاده خداست و کسانی که با او هستند، در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند.
باید در برابر آمریکا سرسخت و قاطع بود. باید با دشمن با شدت برخورد کرد. هرچه کوتاه بیاییم، مشکلاتمان بیشتر میشود.
امام امت، آمریکا را شیطان بزرگ میدانستند و هیچ انسان عاقلی با شیطان برادر نمیشود.
پیشبینی رهبر انقلاب و ماجرای ایمان ما
علیرضا قاسمی
حماس پیروز و رژیم صهیونیستی در مفتضحترین حالت بیآبرو شد. حدود 50هزار انسان بیگناه را قربانی کرد؛ اما در نهایت و با خفت پای میز مذاکره با گروهی نشست که قرار بود نیست و نابود شوند. از ابتدا گفتند نابودی حماس و خلع سلاح حزبالله و آزادی اسرا و اشغال نوار غزه و چه و چه و حالا به هیچکدام از آن وعدهها نرسیدند. از آنسو روح سنوار شاد؛ چه رنگی بر تاریخ زد. حماس، مردانه جنگید و امروز افسانه مظلومیت اسرائیل که عمری با توسل بدان جنایت میکرد، برای دنیا که هیچ؛ بلکه برای تاریخ به کلی فروریخته است. امروز از اسطوره و هیبت پوشالین و قدرت اطلاعاتی و دفاعی نیز خبری نیست. نقشههای شوم برای مردم منطقه نیز نقش بر آب شد.
از آنسو اسرای حماس آزاد شدند که هرکدام بالقوه یک رزمنده مجاهد خواهند بود و از سوی دیگر بغض و کینه و انتقام در میان جوانان و نوجوانان داغدیده غزه، هزار برابر جبهه مقاومت را قویتر خواهد کرد.
اما سخن این متن اینجا نیست؛ چراکه چنین گفتنها، امروز خیلی سخت نیست. همه چیز مقابل چشمان ما قرار دارد. امروز این حرفها را کابینه و وزرا و رسانههای صهیونیستی میزنند و معترفند؛ اما بیایید فراموش نکنیم پیشتر چنین نبودند. آن روزها که جنایت غصابان غزه چشمها را پر کرده بود و اجازه دیدن مقاومت مجاهدان را نمیداد و امیدها ناامید بود و عدهای چهبسا ظاهرالصلاح به زمین و زمان طعنه میزدند و گزاف میگفتند.
به یاد بیاوریم که آن روزها چه کسی با چشم باز صحنه را روایت میکرد و از پیروزی قطعی مقاومت میگفت؛ سخنرانیهای رهبر انقلاب را مرور کنیم.
واقعیت این است که آنچه گذشت، صحنه یک آزمون بزرگ بود؛ آزمونی برای ایمان فردی و اجتماعیمان. صادقانه سؤال کنم؟ آنچه رهبری میدید را میدیدیم؟ به آینده مقاومت امید داشتیم؟
واقعیت این است که با ایمان کورکورانه و تقلیدی و موروثی خو گرفتهایم و برایمان مهم نبود خلأ این ایمان کجا خودش را نشان میدهد. فکر کردیم ایمان به زبان است یا در نهایت به عقل و قلبمان. امروز دیدیم حتی ایمان قلبی نیز به سنتهای الهی کافی نیست. به تعبیر رهبر انقلاب، شیطان اول مومن قلبی و عقلی به حضرت حق بود؛ اما بازهم زمین خورد. رهبر انقلاب در سالگرد ارتحال امام به 2شاخص مکتب روحالله اشاره کردند و آن را منشأ همه معجزات انقلاب دانستند؛ ایمان و امید. فرمودند ایمان امام به ربوبیت و سنتهایش در نصرت اهل حق، ریشه حرکت انقلاب اسلامی است.
شاید برخی از کنار آن گذشتیم. ایمان را صرفاً و بیش از کتابهای معارف ندیدیم و حالا که خلأ ایمان خودش را در صحنه زندگی و سیاست و جامعه نشان میدهد، تازه متوجه شدهایم نبود ایمان چقدر دردناک است.
ایمانی که تقلیدی و کورکورانه باشد که هیچ؛ اساساً در چنین میدانی سپر خواهد انداخت. اما ایمان عقلی و قلبی نیز در این کارزار راه به جایی ندارد؛ چه بسیاری که حقانیت حماس و قدرت حزبالله و شجاعت یمن و غیره را دیدند؛ اما به پیروزی باور نداشتند و چهبسا زیر لب از خدا هم گلایه داشتند که تا کی و کجا باید این جنگ نابرابر ادامه یابد.
ایمان حقیقی اینجاست؛ ایمانی که با علم و آگاهی عمیق شده و با قلب به باور رسیده و البته با عمل به منصه ظهور کشانده و فزاینده شده است. تنها چنین ایمانی است که در این میدان تاب میآورد.
عصر امروز، عصر تجلی ایمان است. خلأ ایمان بیش از گذشته به چشم میآید. عصر ایمانهای سرسری و لقلقه زبان گذشته است. عصر ایمانهای محفلی و گعدهای و صرفاً سر سجاده تمامشده است. با ادعا و عنوان و ظاهر و ژست نمیتوان در این راه ماند. عصر ایمان، عصر خالصسازی است؛ عصری که خیلیها جا خواهند ماند و تنها مجاهدانی که در زندگی ایمان به خدا و سنتهایش را به بروز و ظهور کشاندند و در عمل نشان دادند، میتوانند صحنه را درست ببینند و به مقاومت و پیروزی امید داشته باشند.
عصر امروز، عصر ظاهربینی نیست؛ عصر دیتا و اطلاعات و حتی تحلیل هم نیست؛ لازم است؛ اما کافی نیست. در عصری بهسر میبریم که تنها با قدرت ایمان میتوان درست و غلط را تشخیص داد. این چند ماهی که گذشت، ایمان بسیاری از مومنین محک خورد و امروز که روز پیروزی است، باید توبه و انابه کنیم.
مجاهدت سنوار برای ما هم درسها داشت.