امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف): حقانیّت و واقعیّت، با ما اهل‌بیت رسول‌الله (ص) می‎باشد و کناره‎گیری عدّه‎ای از ما، هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد؛ چرا که ما دست‌پرورده‌های نیکوی پروردگار می‎باشیم و دیگر مخلوقین خداوند، دست‌پرورده‌های ما خواهند بود.    (بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۷۸)  

مطالب صفحه یک 1211

آتش، در خانه‌ی آتش‌افروز افتاد

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به ناکارآمدی دولت آمریکا در خاموش کردن آتش کالیفرنیا اشاره کرد و این آتش را خشم الهی و نتیجه صرف هزینه برای به آتش کشیدن خانه‌های فلسطینیان مظلوم دانست.
حجت الاسلام محمد ملک‌زاده، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گفتگو با رسا، با اشاره به وضعیت آمریکا و عدم توانایی آنها در مدیریت بحران آتش‌سوزی گفت: این آتش‌سوزی را باید نتیجه خشم الهی علیه جنایتکارانی دانست که سالیان سال علیه مردم مظلوم غزه آتش ریخته‌اند؛ بنابراین این قضیه را به هیچ وجه خارج از اراده الهی ندانید.
وی با اشاره به جریان خودتحقیر داخلی و غرب‌پرست جامعه ابراز کرد: خودتحقیران و غرب‌پرستان داخلی که آمریکا و دنیای غرب را قبله آمال خود می‌دانند باید این حوادث را به خوبی ببینند و اندیشه کنند چگونه قدرتی همچون آمریکا با آن همه امکانات در مقابل خاموش کردن آتش ناتوان و درمانده است تا جایی که در کنار دریا هستند؛ اما آب خالی هم برای خاموش کردن آتش خشم الهی را ندارند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: دولت استعمارگر آمریکا به جای اینکه به مشکلات جامعه خود رسیدگی کند، دائماً در فکر جنگ‌افروزی و تشدید جنگ در دنیاست، طبیعتاً امکاناتی که باید در کشورشان و برای مردم خود صرف نماید، برای خرابکاری و آتش‌افروزی در دنیا بکار گرفته است. حجت الاسلام ملک‌زاده تصریح کرد: دولت‌های آمریکا سرمایه مردم خود را برای ساخت بمب و موشک و هواپیماهای جنگی استفاده کردند تا با ارسال آن به اکراین و رژیم صهیونیستی، مناطقی از دنیا را به آتش بکشانند؛ اما امروز به دلیل کمبود امکانات، حتی به ساده‌ترین روش‌ها نیز برای مهار آتش نمی‌توانند تمسک کنند. ناکارآمدی آنها به دلیل هزینه کرد در خارج از آمریکا است.
 
انتظارات منطقی از گفتگوی خودمانی درباره وفاق ملی
داود مهدوی زادگان
رئیس جمهور محترم، آقای دکتر پزشکیان کارش را با شعار وفاق ملی شروع کرد و از دولت خود خواسته است که بر پایه این شعار، وظایف و مأموریت‌ها را عملیاتی کنند.
وفاق ملی از اصول اساسی انقلاب اسلامی است که امام خمینی (ره) آن را در گفتمان انقلابی نهادینه کرد. چنانکه این اصل جایگاه ویژه‌ای در سیره حکمرانی رهبر معظم انقلاب دارد. مسلماً رئیس جمهور محترم هم با الهام از تعالیم امامین انقلاب، اصل وفاق ملی را سرلوحه کار دولت چهاردهم قرار داده است.
از سوی دیگر، تردیدی نیست که حوزه عمومی با پیروزی انقلاب اسلامی شکل گرفت. به‌طوری که اکنون شرایط به گونه‌ای است که روایت‌ها و تفسیرهای مختلف و بعضاً متعارض از مفاهیم بنیادین سیاسی مانند وفاق ملی آزادانه، مجال برپایی هم‌اندیشی و تضارب آراء پیدا کرده‌اند. با ایجاد چنین فضای متکثر اندیشه‌ورزی، پرسش از برداشت و تفسیر دولت چهاردهم از اصل وفاق ملی، انتظار بجا و درستی است. چنانکه اراده نهاد راهبردی دولت بر بیان تلقی و تفسیر مورد نظر از این اصل نیز ارزشمند و ضروری است. چون هر دولتی برای عملیاتی شدن شعارهایش به پیوست فرهنگی نیاز دارد. لکن، باید توجه داشت که چگونگی پردازش شعارهای سیاسی دولت‌ها در پیشبرد یا توقف آن شعارها نقش بسزایی دارد .
بدیهی است که هر نهاد راهبردی در جمهوری اسلامی که مأموریت تبیین و تفسیر شعارهای سیاسی و اجتماعی دولت متبوع خود را بر عهده دارد، مختار است به هنگام برپایی گفتگوهای نخبگانی از صاحب‌نظران جناحی و حزبی همسو نظرخواهی کند، اگر نخواهد گفتگویی در سطح ملی برگزار کند. اما این آزادی عمل برای برگزاری هم‌اندیشی دولتی هر اندازه که خودمانی باشد، مشروط به تامین انتظارات اولیه درست و بحقی است که نمی‌توان آنها را نادیده گرفت.
اما آن انتظارات اولیه در برگزاری گفتگوی نخبگانی خودمانی این است که مدعوین آن از میان صاحب‌نظرانی انتخاب شوند که در چارچوب آرمان‌های انقلاب و نظام اسلامی می‌اندیشند و کارنامه فکری و عملی‌شان در راستای همبستگی و وفاق ملی باشد و نظرات راهگشای معقولی در برگ نامه و کارنامه خود ارائه کرده باشند. چون قرار است که خروجی چنین گفتگوی خودمانی در جهت تبیین شعار وفاق ملی رئیس جمهور محترم باشد. طبیعی است که اگر این انتظارات اولیه رعایت نشود، شعار برگزیده ایشان مصادره به مطلوب خواهد شد و نتیجه مورد انتظار به دست نخواهد آمد.
 
در باب ضرورت‌های روایت‌سازی
علیرضا قاسمی
چالش جدی فرارو، درگیر شدن در یک جنگ ترکیبی است که در لبه این چالش، رسانه و تصویر و روایت میدان‌داری می‌کنند. آمریکایی‌ها با درک صحیح از اهمیت و فرصت تصویرسازی و روایتگری، از اوایل قرن بیستم میلادی تلاش کردند با صنعت هالیوود، براساس اهداف موردنظر بر افکار عمومی دنیا مسلط شوند؛ موضوعی که تا به امروز نه‌تنها از سرعت آن کاسته نشده؛ بلکه با تحولات فناوری، ابعاد جدید و اَشکال عجیب پیدا کرده است. هدف آنها تصویرسازی از هیمنه، اقتدار و سبک زندگی آمریکایی بود. باید بپذیریم ما در درک اهمیت و ابعاد این مسئله بسیار عقبیم. از دغدغه‌های جدی رهبر معظم انقلاب که پیوسته در مناسبت‌های مختلف تذکر داده‌اند، همین ضعف روایتگری و تصویرسازی است؛ یعنی استفاده از قدرت پردازش تصویر و روایت‌سازی برای اثرگذاری بر ادراک مخاطب.
طراحان عملیات روانی، بیشترین حجم بمباران هدفمند را بر فکر و ذهن مردم متمرکز کرده‌اند. تقریباً این حجم از عملیات تخریبی علیه افکار عمومی کم‌سابقه است. اگرچه مردم به‌دلیل پیوندهای عاطفی و ایمانی با نظام، تاب‌آوری بسیار بالایی از خود نشان داده‌اند و همچون بسیاری از صحنه‌های ادوار انقلاب، نظام به اتکای ایمان و قدرت مردم، موانع را از پیش رو برداشته؛ اما همه ما وظیفه داریم برای از کار انداختن این بمباران سنگین چاره‌اندیشی و کمک کنیم.
باید بتوانیم مرجعیت رسانه را بازیابی و تثبیت کنیم. باید بتوانیم در این جنگ نفسگیر روایت‌ها و جدال سخت پیام‌ها و کارزار دشوار تصویرسازی از پدیده‌ها، وظیفه خود را بشناسیم و سهم خود را ادا کنیم.
فضای ذهنی جامعه به‌واسطه تحولات ارتباطی و تغییرات زیست‌بوم رسانه ناشی از فضای متراکم و متنوع مجازی بسیار آسیب‌پذیر شده است. در این شلوغی رسانه‌ای و انبوه اطلاعات درست و غلط، انتظار طبیعی امیدافزایی، مقابله با جریان‌سازی دشمن، روایتگری درست و دفاع از حقیقت است.
مسئولانی که مخاطب هشدارهای پی‌درپی رهبر معظم انقلاب هستند تا وقتی باور نکنند که جمهوری اسلامی درگیر یک کلان‌پروژه رسانه‌ای - امنیتی با هدف بی‌اعتمادی و ناامیدسازی اجتماعی شده، قادر نخواهند بود گام بعدی را بردارند. در این کلان‌پروژه تلاش زیادی صورت می‌گیرد تا از جمهوری اسلامی تصویری ناکارآمد، ناتوان، پشیمان و سرخورده ارائه شود. طبیعی است که هر سخن و موضعی که به این تصویرسازی کمک کند، خطای راهبردی و البته گناهی نابخشودنی است.
شرایط تصویرسازی امروز همچون شرایط موسی (علیه السلام) و هارون است در مقابله با ساحران و شعبده‌بازان. ساحران هر حقه و فریبی را که بلد بودند رو کردند؛ اما در مقابل حضرت موسی (علیه السلام) شکست خوردند! مانند شرایط امروز که انواع مختلفی از رسانه‌های رسمی و غیررسمی به اتکای امکانات و زیرساخت‌های قدرتمند و بودجه‌های هنگفت متصل و متکی به دانشگاه‌ها و مراکز علمی و افکارسنجی و مجهز به انواع دانش روز، درصدد مدیریت افکار عمومی هستند. در مقابل این مارها و ساحرها و شعبده‌ها باید طرحی جدید درانداخت.
رسالت مبنایی، اعتمادافزایی و انسجام‌بخشی است؛ لذا در شرایط رویارویی با طراحی دشمن هر حرکتی که به فرسایش اعتماد عمومی، تخریب انسجام اجتماعی، دوقطبی‌سازی و تشویش جامعه بینجامد، حتماً خطای راهبردی است و در مقابله با جریان سازمان‌یافته ضدامید باید جریان فعال ایجاد امید و خنثی‌سازی کانون‌های ناامیدی را تقویت کرد.