جمهوری اسلامی هم شد حکومت؟!
احمد صفری
ما مردم ایران عجب انسانهای بدشانسی هستیم. در کشوری و با انسانهایی زندگی میکنیم که هیچ چیزش شبیه بقیه کشورها و آدمها نیست. از رهبرش گرفته تا سایر شهروندانش؛ انگار همه یه جورایی عجیب و غریب هستند. از نفر اول سرزمینمان شروع میکنم.
چرا رهبر ایران مانند رئیس جمهور کشور پیشرفته و متمدن آمریکا اصلاً قماربازی بلد نیست؟!
چرا شراب نمیخورد؟!
مگر نیمی از جمعیت کشور ما زنها نیستند؟!
چرا مانند رؤسای کشورهای اروپایی مستقیماً به آنها نگاه نمیکند و یا حداقل با خانمهای محترم و باشخصیت دست نمیدهد؟!
چرا مثل پادشاهان عربستان سعودی، حرمسرا ندارد؟!
چرا مثل رضا شاه و پسرش محمدرضا، بیشتر زمینهای شمال کشور به نام او نیست؟!
چرا مانند باراک اوباما (رئیس جمهور سابق آمریکا) اجازه نمیدهد همجنسگرایی در ایران قانونی شود؟!
چرا مانند همه رئیس جمهورهای دنیا برای استراحت به تعطیلات فصلی یا تفریحات تابستانی نمیرود؟!
چرا از ساعت ۶ صبح تا ساعت ۱۰ شب بیوقفه کار میکند؟!
آیا از این همه کار و تلاش خسته نمیشود؟!
مگر پول بیتالمال حرام است که یک ریال حقوق و مزایا بابت رهبریاش نمیگیرد؟!
چرا اجازه نمیدهد؛ مانند بعضی از کشورها بمب اتم بسازیم؟!
چرا مانند ملکه کشور انگلستان برای خودش هیچ حریمی قائل نیست، و از نزدیک با همه افراد دیدار و روبوسی میکند؟! (هیچکس حق ندارد به ملکه انگلستان نزدیک شده و به او دست بزند)
رهبر ایران در این سی و پنج سال چکار کرده که همه مسئولان آمریکا، اسرائیل، اروپاییها، منافقین داخل و خارج کشور، سلطنتطلبها، داعشیها، طالبان و تروریستها با او دشمن خونی هستند؟!
چرا باید فقط مظلومان و ستمدیدگان عالَم، علماء، مؤمنین، شهداء، رزمندگان جبهه مقاومت، بسیجیان، پاسداران، کارگران، دانشآموزان، دانشجویان، معلمان، اساتید حوزه و دانشگاه، حافظان قرآن، عزاداران امام حسین و محبین اهلبیت عصمت و طهارت (علیهمالسلام) در سرتاسر جهان او را دوست داشته باشند؟!
چرا هیچ یک از فرزندان رهبر برای توسعه و آبادانی و رشد اقتصادی کشور عزیزمان ایران تاکنون کوچکترین مسئولیت اقتصادی و سیاسی را نپذیرفتهاند؟!
مگر آنها اهل این کشور نیستند؟!
چرا زیر بار هیچ مسئولیتی نمیروند؟!
چرا هر کجا کار و شغل جدیدی ایجاد میشود، فقط این بسیجیها، پاسدارها، انقلابیها و آخوندها هستند که آن را به دست میگیرند؟!
مگر دیگران آدم نیستند؟!
از باب نمونه چرا در جنگ عراق علیه ایران - آن هم به مدت هشت سال - فقط از بسیجیها، پاسدارها و ارتشیها استفاده کردید؟!
چرا اجازه ندادید بقیه مردم این سرزمین هم در دفاع از وطن خود نقش ایفا کنند؟!
چرا اجازه ندادید جوانهای شمال شهرها شهید، جانباز و یا دستکم اسیر شوند؟!
چرا مردم را از رفتن در زیر تانکها و خوابیدن روی مینها محروم کردید؟!
فکر میکنید اگر اجازه میدادید دیگران هم شهید بشوند و به این خاطر همچون بهشتی، رجایی و باهنر به بهشت بروند، جای شما را در بهشت تنگ میکردند؟!
چرا فقط خودتان به سوریه و عراق رفتید و از حرمهای اهلبیت (علیهمالسلام) دفاع کردید؟!
فکر میکنید فقط شما شیعه هستید و دیگران یهودیزاده یا مسیحیزاده هستند و در قبال مقدسات اسلامی هیچ وظیفهای ندارند؟!
چرا وقتی در یک نقطهای از کشور سیل میآید و یا زلزله میشود، به دیگران اطلاع نمیدهید تا آنها نیز به کمک شما بیایند؟!
مگر ما اهل این کشور نیستیم؟!
فکر میکنید بقیه غریبه هستند؟!
چرا وقتی دراویش تصمیم میگیرند چند نفر از مردم ایران را بکشند، زودتر از همه بسیجیها برای مردن ثبتنام میکنند؟!
مگر دیگران آدم نیستند؟!
به خدا قسم سایرین هم دوست دارند طعم شیرین مرگ را بچشند.
مگر آنها کمتر از قاسم بن الحسن (علیه السلام) سیزده ساله هستند که در جواب عمویش فرمود: مرگ در نزد من شیرینتر از عسل است؟!
یعنی سلبریتیهای این مملکت به اندازه شهید محمدحسین فهمیده سیزده ساله هم نیستند که بتوانند جلوی تانکهای دشمن بایستند؟!
چه اشکالی دارد ایشان هم مثل بقیه افرادی که در جنگ کشته شدند، شهید میشدند؛ ولی در عوض، بنیاد شهید به خانوادههای بیهمسر و فرزندان بیسرپرستشان حقوق ماهیانه میداد؟!
شما انقلابیها و بسیجیها و مذهبیون چقدر تکخور و حسود هستید؟!
چرا وقتی میخواهید ضریح یا گنبد امامان معصوم را بسازید، هر قدر التماستان میکنیم که طلاها و پولهای ما را هم بگیرید و در این امر خیر مصرف کنید، قبول نمیکنید؟!
چرا اینقدر برای رفتن به کربلا و مکه ثبتنام میکنید و باعث ثروتمند شدن عربهای بیفرهنگ و ملخخور میشوید؟!
ما هر موقع برای سفر به مکه، مدینه و کربلا به دفاتر زیارتی مراجعه میکنیم، میگویند فهرست سفرها تکمیل شده و متأسفانه دیگر برای شما جا نداریم؛ از این رو ما هم مجبور میشویم یا به آنتالیا برویم یا تایلند.
چرا ما را از فیض حضور در مکه و مدینه و عتبات عالیات محروم میکنید؟!
این چه مملکتی است؟!
چه معنایی دارد که زنها و دخترها در هر ساعت از شبانهروز، بتوانند راحت و بدون نگرانی و در امنیت و آرامش کامل در خیابانها راه بروند و قدم بزنند؟!
به نظرم مسئول و مسبب اصلی همه این بدبختیها و نابسامانیها فقط و فقط یکنفر است و او هم سید روح الله خمینی، رهبر فقید ایران است که با تشکیل نظام جمهوری اسلامی قصد داشت همه مردم جهان را با زور به بهشت ببرد.
سرزمینهای جدا شده ایران

حدود ٢١۱ سال پیش در زمان فتحعلی شاه قاجار به موجب قرارداد ننگین گلستان در سال ١١٩٢ شمسی (۱۸۱۳ میلادی) کشورهای فعلی: «قفقاز، ارمنستان، گرجستان، داغستان، چچن و اینگوش و سواحل ارزشمند دریای کاسپین» به مساحت حدود ٢٣٠ هزار کیلومترمربع از ایران جدا شده و به روسیه تزاری تقدیم گردید.
حدود ١٩۶ سال پیش و باز هم در زمان فتحعلیشاه قاجار به موجب قرارداد ننگین ترکمنچای درسال ١٢٠٧ شمسی (۱۸۲۸ میلادی)، منطقهی «ایروان، نخجوان و بخشهایی از تالش و آذربایجان» و در مجموع حدود ۳۰ هزار کیلومترمربع دیگر از ایران جدا شد و باز هم به امپراتوری روسیه تقدیم شد!
حدود ١۶۸ سال پیش در زمان ناصرالدین شاه قاجار به موجب معاهده ننگین پاریس در سال ١٢٣۵ شمسی (۱۸۵۶ میلادی) مناطق: «هرات و افغانستان و بلوچستان و مکران» به مساحت ٩٧۵/۲۲۵ کیلومترمربع با فشار انگلیس از ایران جدا شد!
حدود ١۵۳ سال پیش و باز هم در زمان ناصرالدین شاه قاجار به موجب قرارداد ننگین حکمیت «گلد اسمیت» در سال ١٢۵٠ شمسی (۱٨٧١ میلادی)، و باز هم تحت فشار انگلیس مناطقی از: «پاکستان و سیستان» به مساحت ٣۵٠ هزار کیلومترمربع از ایران جدا شد!
حدود ١۴۳ سال پیش باز هم در زمان ناصرالدین شاه قاجار به موجب «پیمان آخال» در سال ١٢۶٠ شمسی (۱۸۸١ میلادی) کشورهای فعلی: «ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، قرقیزستان و قزاقستان» به مساحت ١/٢٢۶/۵٠٠ کیلومترمربع از ایران جدا شده و باز هم به امپراتوری روسیه تقدیم شد!
حدود ١٠۵ سال پیش در سال ١٢٩٨ شمسی (١٩١٩ میلادی) در زمان احمد شاه قاجار و دولت وثوقالدوله براساس پیمان منطقهای مستشاران انگلیس، جزایر نفت خیز خلیج فارس از جمله کشورهای فعلی: «امارات، قطر، عمان و چند جزیره بسیار ارزشمند دیگر» به مساحت ۴٠۵/٢٨٧ کیلومترمربع رسماً از ایران جدا شد!
حدود ٨۷ سال پیش در سال ۱۳۱۶ شمسی (۱۹۳۷ میلادی) در زمان رضا شاه پهلوی با امضای پیمان ننگین سعدآباد با کشورهای همسایه (عراق، ترکیه و افغانستان) بخشهای عظیمی از ایران با دسیسه انگلیس جدا شد؛ از جمله: «ارتفاعات سوقالجیشی آرارات» به ترکیه؛ بخش عظیمی از «اروندرود» و اداره کامل آن را به عراق؛ و «دشت وسیع نااُمید» به مساحت ۳ هزار کیلومتر به افغانستان بخشیده شد!
حدود ۷۰ سال پیش در سال ١٣٣٣ شمسی (١٩۵۴ میلادی) در زمان محمد رضا شاه پهلوی، بندر استراتژیک «فیروزه» در شرق دریای خزر از ایران جدا و به شوروی واگذار گردید!
و باز هم در زمان محمدرضا شاه در سال ١٣۵٠ شمسی (١٩٧١ میلادی) با فشار انگلیس، مجمع الجزایر بحرین به مساحت بیش از ٧٠٠ کیلومترمربع با انبوهی از مخازن نفت و گاز از ایران جدا شد!
و با کمال تأسف باید این حقیقت تلخ را بدانیم که این مقدار تجزیه و جدایی بیش از ٣ میلیون و ۵٠٠ هزار کیلومترمربع از خاک ایران به واسطه سستی و سستی پادشاهان در کل تاریخ جهان بیسابقه است و ایران امروز با مساحت ١/۶۴٨/١٩۵ کیلومترمربع، کمتر از یک سوم مساحت ایران بزرگ دویست سال قبل را دارد! در دوران اخیر ایران پس از هشت سال دفاع مقدس، یک سانتیمتر از خاک کشور عزیزمان را هم از دست ندادیم.