امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف): حقانیّت و واقعیّت، با ما اهل‌بیت رسول‌الله (ص) می‎باشد و کناره‎گیری عدّه‎ای از ما، هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد؛ چرا که ما دست‌پرورده‌های نیکوی پروردگار می‎باشیم و دیگر مخلوقین خداوند، دست‌پرورده‌های ما خواهند بود.    (بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۷۸)  

مطالب صفحه خانواده سبز 1209

حجاب، مانع کالا شدن زنان است
مهدی بزمه
 برای تکامل انسان در ابعاد مختلف (مادی و معنوی) مسیرهای مختلفی را می‌توان در پیش گرفت. در این بین نقشه راهی صریح‌تر، ساده‌تر و جامع‌تر از آنچه دین مبین اسلام پیش پای انسان قرار داده است، پیدا نخواهد شد. در جوامع کنونی که آسیب‌پذیری قشر جوان به خصوص بانوان بسیار بالاست، رجوع به آنچه اسلام از آن سخن می‌گوید، قطعاً راهگشا خواهد بود.
اینکه احکام اسلام صرفاً بازدارنده و عامل پسرفت تلقی شوند، حتی مورد قبول نظریه‌پردازان و جامعه‌شناسان غربی نیست! حجاب و پوشش مناسب برای زن و مرد، امری عقلانی و منطقی‌ست!
مشکل اساسی در جبهه‌گیری‌ها نسبت به حجاب، به نحوه تصویرسازی‌های ذهنی از حجاب است؛ چرا که عده‌ای حجاب را محدود به اسلام و اکنون محدود به کشورمان ایران می‌دانند!
اما نکته‌ای که بسیاری از آن غافل هستند، این است که پوشش‌های مناسب که زیبایی‌ها و زشتی‌های بدن انسان را می‌پوشاند، در کشورهای غربی نیز رایج بودند و نمی‌شود حجاب را فقط به اسلام تعمیم داد.
در نگاه اندیشمندان غربی نیز می‌توان به این موضوع پی برد که آن‌ها حجاب را عاملی برای جلوگیری از نگاه کالایی و جنسی تلقی می‌کنند و در نظریه‌های متعدد به این موضوع اشاره کرده که گاها باعث جنجال در رسانه و مطبوعات می‌شدند.
اگر این جمله که «در تضاد میان بدن‌های با حجاب و بی‌حجاب مربوط به این نیست که زنان بی‌حجاب دارای عاملیت جنسی مستقل هستند؛ بلکه راجع به این واقعیت است که بی‌حجاب‌ها به شکل آگهی تجاری در دسترس بودن خود را از لحاظ خدمات جنسی اعلام می‌کنند» توسط یک جامعه‌شناس یا کارشناس دینی در ایران بیان می‌شد، مشخص نبود چه اتفاق ناگواری برای آن رقم بخورد؛ اما جا دارد به این نکته توجه شود که این جمله از هیچ‌کدام از اساتید دانشگاهی و حوزوی نیست؛ بلکه آنرا می‌توان در کتاب جنسیت و سکولاریسم که از جون والاک اسکات آمده است مشاهده کرد!
اشاره مستقیم چنین شخصیت‌هایی به گفتمان سکولاریسم را نمی‌شود نادیده گرفت، گفتمانی که به گفته اسکات، نقاب برابری بر چهره می‌گذارد تا به تقابل با اسلام بپردازد و به بهانه آزاد ساختن زنان مسلمان، به خاک و منابع کشورهای اسلامی چنگ بیندازد!
برای ایجاد حاشیه و جلوگیری از رشد یک جامعه، مسیرهای متفاوتی وجود دارد که در حال حاضر، آزادی در پوشش و کشاندن تمرکز افراد حاضر در جامعه به این سمت، گزینه مناسبی برای رسیدن به اهداف شوم دشمنان آن جامعه خواهد بود.
همان آزادی که سکولاریسم از آن سخن می‌گوید و هدفی جز به حاشیه کشاند و خروج از مسیر ترقی جامعه نخواهد داشت.
در بیان جودیت بالتر، ادعای زنان سکولار غربی دائر بر اینکه بر بدن خود کنترل دارند یا انتخاب پوشش و ارائه خلاصه خود آزاد هستند، توهمی بیش نیست. آن‌ها در جنبره رژیم قدرت گرفتار هستند که خود از آن بی‌خبرند، به همین دلیل وقتی زنان مسلمان با حجاب در حوزه عمومی حاضر می‌شوند، در واقع این حرکت آن‌ها انتقادی است از استبداد و دیکتاتوریِ سرکوبگر مدرنیته و سکولاریسم و مصرف‌گرایی بازار. حجاب، خود یک نقد است.
نقدی به کنترل بدن که زنان سکولار اشتباها آنرا به آزادی تعبیر کرده‌اند. حجاب همان نقد کالایی شدن بدن زنانه است. سکولاریسم حق را در رهایی و بی‌بندوباری می‌بیند و در نگاه آن‌ها حق، پوشیدن لباس‌های زننده و همخوابه شدن با مردانی‌ست که شوهران آن‌ها نیستند که اسلام با قاطعیت آن را رد می‌کند.
اسلام در زمینه حجاب با دلیل و اثبات مشخص می‌کند که حجاب چه تاثیری بر زندگی افراد خواهد داشت. اهمیت حفظ کرامت و ارزش یک زن در جامعه بسیار مهم است. فرد بی‌حجاب که دائماً در اندیشه نمایش خود است، ناخودآگاه در مسیری قدم بر می‌دارد که آسیب‌های بسیاری را متحمل می‌شود!
به دست آوردن جایگاهی به زیبایی‌های ظاهری به جای تکیه بر ارزش‌های متعالی و اصالت‌ها، قطعاً دائمی نخواهد بود و با از دست رفتن این زیبایی‌ها، شخص دچار انزوا و جدایی از جامعه می‌شود.
شخص با حجاب، با دور نگه داشتن خود از دسترس دیگران، سطح ارزشمندی خود را ارتقا می‌دهد و جایگاه که لایق آن خواهد بود را بدست می‌آورد و مایه تاسف است که این دسترسی‌ها سهل باشد و این جایگاه تنزل یابد.
بدون شک هر زن و دختری که این مفهوم را درک کند که چه جایگاهی می‌تواند با حفظ حجاب خود در جامعه داشته باشد، بیشتر به پوشیده نگه داشتن پیکر خود اهتمام می‌ورزد و پی خواهد برد که ارزشمندی و در دسترس و مقبول بودن لحظه به لحظه نیست.
 
 بی‌حجابی رهیدن از بندگی خدا به غیرخدا
حسن رشوند
روز «عفاف و حجاب» به این دلیل نامگذاری شده است که در روز ۲۱ تیر ۱۳۱۴، مردم مشهد در اعتراض به کشف حجاب رضاخانی که حاصل ارمغان او از سفر به ترکیه بود، به خیابان‌ها ریختند و در مسجد گوهرشاد، دژخیمان حکومت پهلوی، مردم مؤمن را به خاک و خون کشاندند. حادثه مسجد گوهرشاد آن‌چنان تلخ است که یادآوری هر بار آن، تصویری از حکومت سراسر ضد دین پهلوی‌ها را جلوی چشم هر انسان مؤمن و آزاده‌ای به نمایش می‌گذارد و تا ابد این لکه ننگ را بر پیشانی حکومت این پدر و پسر باقی می‌گذارد.
اما پدیده شوم بی‌حجابی یکبار دیگر از آستین فرهنگ برهنگی غرب بیرون آمد و کسانی که پروژه آندولسی کردن ممالک اسلامی به ویژه کشورهایی را که مبنای حکومت خود را رواج دینداری در جامعه گذاشته‌اند و در این مسیر حرکت می‌کنند، هدف قرار داده است و با یک سناریوی طراحی شده، آن هم به بهانه فوت دختری در مقر پلیس اخلاقی نیروی انتظامی، حجاب؛ این سند افتخار و بندگی زنان ایرانی را آماج حملات خود قرار دادند. با این تصور که شاید، بخشی از جامعه که تعلق ضعیفی به مبانی و ارزش‌های دینی دارند، در تیررس آن‌ها قرار گیرد.
مواجهه جاهلانه‌ای که تنها سبک زندگی و فرهنگ کذایی آن را از غرب تقلید می‌کند و به بهانه تجدد و توسعه‌یافتگی، ظاهر خود را شبیه آن‌ها می‌سازد. در حالی که برای دست یافتن به پیشرفت جامعه، نیازمند عقلانیت و آگاهی هستیم، نه برهنگی و تبرج به ظواهری که ویژگی زنان ایرانی از گذشته تاکنون نبوده است.
آنچه در این مواجهه جاهلانه و البته خائنانه به شدت مورد آسیب قرار گرفته، مقوله عفاف و حجاب بانوان ایرانی است. مقوله‌ای که در حقیقت سند ترقی و تعالی بانوان در تمام عرصه‌های حیات فردی و اجتماعی است. یک زمانی حکومت ضد دین پهلوی به عنوان سند «رقیت» چنین القا می‌کرد که اسلام با حکم حجاب می‌خواهد زن را در خانه محصور کند و مانع فعالیت‌های اجتماعی او شود و زنی که حجاب ندارد آزاد است و می‌تواند فعالیت‌های اجتماعی را انجام دهد. امروز هم همان خط فکری با همان ادبیات می‌خواهد القا کند که دین و مظاهر آن حجاب مانع پیشرفت زن مسلمان ایرانی در فعالیت‌های اجتماعی است. این در حالی است که این جریان می‌خواهد در بستر چنین تفکری، سلطه و سیطره خود را بر زن مستولی کند و با او رفتاری کالایی داشته باشد.
این در حالی است که اصالتاً وقتی اسلام برای زن احکام حجاب را معین کرده، نشان‌دهنده آن است که زن می‌تواند در جامعه حاضر شود، چرا که در محیط خانه نیازی به حجاب نیست؛ بنابراین حجاب نشانه حضور زن در جامعه است؛ ولی به همراه تضمین امنیت و صیانت شخصیت الهی او. در اسلام زن برای انجام وظایف خود در خانواده مجبور نشده که از فعالیت‌های اجتماعی دور باشد. در تاریخ اسلام نمونه‌های فراوانی از زنانی وجود دارند که با رعایت عفت و پاکدامنی و پوشش اسلامی در زمینه علم، ادب، سیاست، عرفان، جنگ و جهاد فعال بوده‌اند که در منابع مختلف از آن نام برده شده است. یا شاعره‌ای همچون پروین اعتصامی وقتی رفتارهای آزاردهنده همسر خود را می‌بیند، در سرمای سخت زمستان به حیاط خانه پناه می‌برد و آن سروده معروف «مرد نااهل» را می‌سراید و البته علاوه بر حضرت فاطمه که حتی در پایان عمر شریفشان نیز علیه ظلم مبارزه می‌کردند و همچنین حضرت زینب و حضرت خدیجه که از بزرگ‌ترین زنان دین اسلام محسوب می‌شوند، نام تعداد بسیاری از زنان دیگر نیز در لوح زرین دین و حجاب مطرح شده است که در عین عفاف و حجاب، در تمام فعالیت‌های اجتماعی قدرتمند و مؤثر ظاهر شده‌اند.
پس حجاب داشتن، مانع فعالیت اجتماعی زن نمی‌شود. در قرآن کریم ۱۵ مرتبه از حجاب سخن گفته شده که شاید بتوان از کلمات و آیات آن به بعضی از دلایل ضرورت به صورت محجب ظاهر شدن زن در جامعه پی برد. مثلاً در سوره احزاب آیه ۳۳ آمده که: «وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیه الْأُولی» یعنی زن در جامعه که حاضر می‌شود، باید زیبایی‌های خود را آشکار نکند؛ بلکه باید آن‌ها را بپوشاند و مثل زمان جاهلیت در میان مردم ظاهر نشود.
اخیراً یک مرکز مطالعات فرهنگی وابسته به پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم، پیمایشی با جامعه آماری ۹۹۲ نفر از بانوان بی‌حجاب درباره انگیزه‌شناسی بانوان بی‌حجاب شهر تهران انجام داده و به موضوعاتی همچون انگیزه‌های سیاسی - اجتماعی کشف حجاب، دلایل فرهنگی کشف حجاب، انگیزه‌های فردی و زمینه‌های خانوادگی کشف حجاب و همچنین نوع واکنش بانوان بی‌حجاب به برخوردهای سلبی حاکمیت و زمینه‌های گفتگو با بانوان بیحجاب پرداخته که نتایج آن قابل تأمل است که فقط توجه به نتایج یک بخش آن نشان می‌دهد که این طیف جامعه که حجاب از سر برداشته‌اند، تا چه میزان از آموزه‌های دینی خود در عین اینکه مسلمان بودن را هم یدک می‌کشند، بیگانه‌اند. در باور به اینکه «حجاب دستور خداست»، فقط ۴/۱۵ درصد بی‌حجاب‌های مورد پیمایش، حجاب را دستور خدا می‌دانند و ۴۵ درصد حجاب را دستور خدا نمی‌دانند و ۶/۳۹ درصد هم ترجیح دادند «نظری ندارم» را انتخاب کنند که احتمال داده می‌شود، می‌دانند دستور خداست؛ ولی قصد فرار از این واقعیت که حجاب دستور خداست، را دارند.
تکلیف آن ۱۵ درصدی که می‌دانند حجاب دستور خداست روشن است؛ اما اینکه ۴۵ درصد این افراد که کشف حجاب کرده و از ۱۵ آیه قرآن درباره ضرورت حجاب بی‌اطلاع هستند یا تغافل می‌کنند، باید دستگاه‌های متولی دین و فرهنگ پاسخگو باشند و اگر لازم باشد باید با تک تک آن‌ها نشسته و این آیات را برای آن‌ها متذکر شوند که در غیر این صورت، همه ما در پیشگاه پروردگار مسئولیم. باید به آن زن و دختر مسلمان ایرانی با زبان لین و دلسوزانه گفته شود که حجاب حقیقتاً بندگی خدا و بی‌حجابی رهیدن از بندگی خدا و افتادن در دام شیطان است. باید مهربانانه به آنان گفت که حکم حجاب برای محصور نمودن زن نیست؛ بلکه به این خاطر است که عصمت و لطافتش نباید در دست‌های خشن کامجویان دیوسیرت که نقاب مهربانی و عشق به چهره دارند، پژمرده شود و بازیچه هوسرانان گردد.