شکست ترامپ در یمن، چه پیامی برای ایران دارد؟
آمریکا اخیراً مدعی شد که در جریان یک حمله پهپادی، شماری از فرماندهان نظامی یمن را کشته است؛ ولی تا به این لحظه، ادلهای برای این ادعای خود مطرح نکرده است. دونالد ترامپ هم با انتشار ویدیویی در شبکه اجتماعی ایکس، این رسوایی را دامن زد و مدعی شد که در جریان این حمله، فرماندهان نظامی یمن کشته شدهاند؛ ولی بلافاصله مشخص شد که این حمله، به یک مراسم جشن بوده و هیچ ارتباطی با فعالیتهای نظامی یمن ندارد.
آمریکا نشان داده هیچگونه بانک هدفی ندارد، نمیتواند فرماندهان نظامی را هدف قرار دهد و توانمندیهای پیشرفته آن در نفوذ به سازهها، به صورت مفتضحانهای شکست خورده است؛ زیرا آمریکاییها موفق نشدند انبارهای سلاح یمنیها را از بین ببرند یا حتی توانمندی حملات مداوم آن را تحت تاثیر قرار دهند؛ لذا امروز ترامپ باید دست از غرور خود بردارد، حمایت از رژیم صهیونیستی را متوقف کند، به تهدیدات پایان دهد و حد خود را بداند.
رئیس جمهور آمریکا که با توپ پُر خود، مدعی نابودی توانمندیهای نظامی یمن بود، امروز و پس از گذشت ۲۰ روز از آغاز این حملات، از وارد کردن ضربات کاری به یمن، درمانده شده است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، «با آغاز حملات خصمانه علیه یمن، رئیس جمهور آمریکا دونالد ترامپ مدعی شد که حملات هوایی به یمن، حامل پیام به تهران است. این مسئله را شمار زیادی از مسئولان آمریکایی در وزارت دفاع این کشور و وزارت خارجه واشنگتن تکرار کردند؛ ولی اکنون پس از گذشت ۲۰ روز، سؤال اینجاست که این پیام چگونه است و تهران چه نظری نسبت به آن دارد؟». وبگاه خبری العهد با مقدمه فوق، به تاثیر شکست حملات آمریکا در یمن پرداخت و نوشت، شکست حملات همهروزه آمریکا در استانهای مختلف یمن بسیار واضح و مبرهن است؛ به نحوی که جنگندههای آمریکایی فقط زیرساختها و مراکز خدماتی را هدف قرار میدهند و تا به امروز ۶۱ نفر را به شهادت رسانده و ۱۳۹۹ یمنی را زخمی کردند. مناطقی که آمریکاییها هدف قرار میدهند، شامل اهداف قدیمی و برخی از مواضع نظامی است که عربستان سعودی طی سالهای گذشته دهها بار این مناطق را بمباران کرد. کما اینکه آمریکاییها مواضع غیرنظامی را در مناطق مختلف یمن هدف قرار دادند.
العهد در ادامه نوشت، آمریکا اخیراً مدعی شد که در جریان یک حمله پهپادی، شماری از فرماندهان نظامی یمن را کشته است؛ ولی تا به این لحظه، ادلهای برای این ادعای خود مطرح نکرده است. دونالد ترامپ هم با انتشار ویدیویی در شبکه اجتماعی ایکس، این رسوایی را دامن زد و مدعی شد که در جریان این حمله، فرماندهان نظامی یمن کشته شدهاند؛ ولی بلافاصله مشخص شد که این حمله، به یک مراسم جشن بوده و هیچ ارتباطی با فعالیتهای نظامی یمن ندارد. در واقع استفاده ترامپ از این ویدیو، فقط تلاشی است تا بتواند نوعی دستاوردسازی کند؛ به ویژه پس از اینکه سَلف خود، جو بایدن به صورت مفتضحانه در یمن شکست خورد؛ ولی ترامپ را به کم کاری و ناتوانی متهم کرده بود. مسئله بعدی این است که ترامپ با انتشار این ویدیو تلاش داشت این عملیات مأیوسانه و بیهدف را هدفمند کند. مسئله سوم نیز این است که با انتشار این فیلم، به رسانههای آمریکایی پاسخ بدهد؛ زیرا این رسانهها معتقدند حملات آمریکا تا به این لحظه موفقیتآمیز نبوده است.
ایران پیام شکست آمریکا در یمن را دریافت کرد
عبدالملک الحوثی، رهبر انصارالله یمن، در سخنرانی اخیر خود نیز گفت که آمریکا شکست خورده و در آینده نخواهد توانست به اهداف شوم خود دست پیدا کند؛ زیرا ملت یمن بر خداوند توکل دارند و به مسیر طولانی خود در جهاد ادامه خواهند داد. وی تاکید کرد که حملات آمریکا جدید نیست؛ زیرا آمریکاییها پیش از این، ناظر تجاوز ائتلاف سعودی بودند و با مزدوران منطقهای خود طی ۸ سال این حملات را ادامه داده بودند. العهد در ادامه گزارش داد پیامی که جمهوری اسلامی ایران از یمن دریافت کرده، پیام شکست آمریکاست. این شکست فقط یک شکست معمولی نیست؛ بلکه شکست مفتضحانهای است که باعث شده ترامپ دست به انتشار ویدیوی شرمآور بزند، آن هم به عنوان رئیس جمهوری کشوری که خود را بزرگترین نیروی دریایی جهان و دارای بهترین سرویسهای جاسوسی میداند.
ترامپ در واقع با انتشار این ویدیو تلاش داشت شکستی را که سلاحها و بمبهای سنگرشکن آمریکایی داشتند، در یمن جبران کند و همانگونه که عبدالملک الحوثی گفته است، دیگر بیشتر حملات آمریکا از ناو هواپیما شلیک نمیشوند؛ زیرا تعقیب این ناو توسط نیروهای مسلح یمن باعث شده دیگر نتواند دست به عملیات بزند. در پایان گزارش آمده است، ایران در حال حاضر میبیند که آمریکا در یمن ناتوان مانده است و در صورت درگیری با این کشور، ناتوانتر خواهد بود؛ لذا آمریکا نشان داده هیچگونه بانک هدفی ندارد، نمیتواند فرماندهان نظامی را هدف قرار دهد و توانمندیهای پیشرفته آن در نفوذ به سازهها، به صورت مفتضحانهای شکست خورده است؛ زیرا آمریکاییها موفق نشدند انبارهای سلاح یمنیها را از بین ببرند یا حتی توانمندی حملات مداوم آن را تحت تاثیر قرار دهند؛ لذا امروز ترامپ باید دست از غرور خود بردارد، حمایت از رژیم صهیونیستی را متوقف کند، به تهدیدات پایان دهد و حد خود را بداند.
اگر آن روز، رهبر حکیم انقلاب به توصیه نمایندگان لیبرال مجلس ششم، جام زهر مینوشید...

آمریکا به بهانه حملات 11 سپتامبر 2001، هفتم اکتبر همان سال به افغانستان حمله کرد. چند ماه بعد، در 29 ژانویه 2002، سه کشور ایران، عراق و کره شمالی را محور شرارت خواند و کسانی در ایران از حمله احتمالی آمریکا به وحشت افتادند. در 21 می 2002، یعنی 31 اردیبهشت 1381، 127 نماینده لیبرال مجلس ششم، خطاب به رهبر انقلاب، نامه «جام زهر» معروف را نوشته و خواهان تسلیم در برابر آمریکا شدند: «اگر جام زهری باید نوشید، قبل از آنکه کیان نظام و مهمتر از آن، استقلال و تمامیت ارضی کشور در مخاطره قرار گیرد، باید نوشیده شود». دولت آقای سید محمد خاتمی نیز به رئیس جمهور وقت آمریکا نامهای نوشت و اعلام کرد در همه مسائل از جمله موشکها، خلع سلاح حزب الله، مسائل منطقه و... آماده مذاکره است. پاسخ رسمی اما به نامه وزارت خارجه اصلاحات داده نشد. پیامی دادند با این مضمون که «چطور گستاخی کرده و چنین نامهای به آمریکا نوشتهاید».
جنگ اما در ذهن لیبرالهای ایرانی، امری قطعی بود و میخواستند از ترس هجوم، به آغوش مهاجم پناه ببرند. آمریکا از 24 جولای تا 15 آگوست 2002، مانوری تاریخی با عنوان «چالش هزاره 2002» با هدف تمرین حمله به ایران طراحی کرد. بر اساس اسنادی که منتشر شده است، این مانور 250 میلیون دلار هزینه داشت، و از آن به عنوان آغازگر تحول در ارتش آمریکا یاد میشد. ژنرال «پل ون رایپر»، به فرماندهی نیروهای ایرانی در مانور منصوب شد. رایپر وقتی اولتیماتومی برای تسلیم ظرف 24 ساعت از نیروهای آمریکایی دریافت کرد، راهبرد جنگ نامتقارن را به کار گرفت. از قایقهای کوچک برای شناسایی موقعیت ناوگان آمریکا استفاده کرد و در حملهای پیش دستانه، انبوهی از موشکهای کروز را به سمت ناوگان آمریکا شلیک کرد؛ به گونهای که سنسورهای الکترونیک این ناوگان توان رهگیری همه موشکها را نداشت. 16 کشتی جنگی آمریکا غرق شد. طبق برآورد آمریکاییها، در یک درگیری واقعی، آمریکا حداقل 20 هزار نیرو تلفات میداد. مانور متوقف شد و به رایپر گفته شد که باید طبق قواعدی که تعیین میشود، بجنگد! اما رایپر عاقلانه میدانست که ایران طبق قواعد آمریکا نخواهد جنگید. از فرماندهی نیروهای ایرانی استعفا داد. این افتضاح تاریخی، خیال حمله به ایران را از ذهن جنگ طلبی چون بوش، بیرون کرد.
امروز سالها از آن مانور میگذرد. آمریکا موقعیت بینالمللی آن روزش را ندارد، اقتصادش ویران شده است و بحرانهای سیاسی - اجتماعی انبوهی دامن مقامات واشنگتن را گرفته است. در این سو ایران، در منطقه قدرتمندتر شده، متحدان بینالمللی فراوان یافته، و از نظر قدرت نظامی با سال 2002 قابل مقایسه نیست. قیمت پهپاد فوق پیشرفتهای که سامانه سوم خرداد ساقطش کرد، تقریباً با هزینه مانور چالش هزاره برابری میکند.
اگر آن روز، رهبر حکیم انقلاب به توصیه نمایندگان لیبرال مجلس ششم، جام زهر مینوشید و ایران موشک و قدرت منطقهای را طی مذاکرهای واگذار میکرد، امروز ما به سرنوشت عراق و افغانستان و لیبی دچار شده بودیم. ترامپ نامی بهانهای واهی میتراشید، به آب و خاک ایران تجاوز میکرد و ما باید نظارهگر تحقیر ملتمان توسط قدرت نظامی آمریکا میبودیم.
تحلیلگر ارشد بیبیسی، نکته جالبی نوشته است. او میگوید، همان مؤلفههای قدرتی ترامپ را از حمله به ایران بازداشت که ترامپ میخواهد ایران آنها را کنار بگذارد: قدرت موشکی و نفوذ منطقهای! یعنی امروز، اینکه آمریکا نمیتواند به ایران حمله کند، نتیجه ایستادگی رهبر حکیم انقلاب اسلامی در برابر جریان تسلیم در 17 سال پیش است.
مراقب باشیم که جریان جام زهر، دوباره میخواهد از ایران پرچم تسلیم و مذاکره افراشته شود. اگر بایستیم، شیرینی قدرت و عظمت در گام دوم ایستادگی را در فاصلهای بسیار کمتر از 17 سال خواهیم چشید. انقلاب اسلامی ماند و شوروی فروپاشید. انقلاب اسلامی خواهد ماند و آمریکا هم فروخواهد پاشید.