چند ماه پس از پایان جنگ تحمیلی در مهرماه سال ۱۳۶۷ انتشارات وایکینگ انگلستان، کتابی داستانی به نام «آیات شیطانی» را به قلم سلمان رشدی، نویسنده هندیتبار از یک خانواده مسلمان منتشر کرد که در آن در قالب داستانهای مبتذل خیالی، به شخصیت پیامبر اسلام و سایر پیامبران الهی (علیهمالسلام) و مقدسات اسلامی توهین شده بود. به دنبال انتشار این کتاب موهن، موج سنگینی از تبلیغات رسانههای غربی برای تبلیغ این اثر و ترجمه و توزیع گستردهی آن به زبانهای مختلف به راه افتاد که موجب شهرت آن در زمانی کوتاه و عکسالعملهای گسترده در جهان اسلام شد. واکنشها و اعتراضات گستردهای در مناطق مختلف جهان از جمله انگلستان به وجود آمد که در مواردی به نزاع و درگیری نیز منجر شد. در این میان مهمترین واکنش، صدور حکم ارتداد نویسنده کتاب از سوی امام خمینی (رحمهاللهعلیه) بود که با صدور فتوایی، حکم اعدام مؤلف و ناشران را اعلام کرد و فرمود: «مؤلف کتاب آیات شیطانی که علیه اسلام و پیامبر و قرآن تنظیم و چاپ و منتشر شده است، هم چنین ناشرانِ مطلع از محتوای آن، محکوم به اعدام میباشند. از مسلمانان غیور میخواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعاً آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرئت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید».
اکنون 36 سال از این رویداد تاریخی میگذرد و جا دارد مروری کوتاه بر ابعاد مختلف آن داشته باشیم. یکی از مهمترین مسائل درباره این رویداد تاریخی، سخن گفتن پیرامون ضرورت صدور حکم ارتداد سلمان رشدی از سوی امام است. توجه به زمان این واقعه و اهداف نظام سلطه از حمایت و ترویج کتاب موهن آیات شیطانی، لزوم صدور این فتوا را آشکارتر میسازد.
پایان جنگ تحمیلی و ناکامی استکبار جهانی از شکست انقلاب اسلامی در جنگی که قدرتهای جهانی از دشمن متجاوز برای بهزانو درآوردن ملت ایران حمایت میکردند، استکبار را به سمت توطئههای دیگر سوق داد و آنان را بر آن داشت، تا تهاجم تازهای علیه اسلام انقلابی آغاز کنند. در یک بررسی تحلیلی، گفتمان جذاب انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی را به الگویی الهامبخش برای ملتهای مسلمان منطقه و مستضعفین جهان تبدیل کرده بود. پیروزی ملت انقلابی ایران در برابر قدرتهای جهانی و حفظ و تداوم آرمانهای انقلاب اسلامی با اعلام حمایت صریح از آرمان رهایی فلسطین و نابودی اسرائیل و سایر جنبشهای رهاییبخش ضد استکباری در سراسر جهان، باعث گرایش ملتها و مردم کشورهای جهان بهویژه کشورهای اروپایی و آمریکایی به سمت اسلامِ نابی شده بود که امام خمینی رحمهاللهعلیه پرچمدار آن بود. نظام سرمایهداری و لیبرالیستی با احساس خطر از این بیداری انسانی و اسلامی، چاره را در توهین به مقدسات اسلامی و تضعیف آن یافت. از این رو پس از صدور فتوای امام و حمایت کشورهای مسلمان از این فتوا، مؤلف آیات شیطانی تحت پشتیبانی کامل دولت انگلیس و دیگر دولتهای غربی قرار گرفت. این مسئله اهداف نظام سلطه و ضرورت صدور چنین فتوای شجاعانهای را به خوبی آشکار میسازد.
فتوای امام در واقع هشداری برای دولتهای اسلامی و پیروان سایر ادیان الهی نیز بود که نسبت به نبرد تمامعیار تبلیغاتی و جنگ رسانهای نظام سلطه و توطئههای آنان علیه ادیان آسمانی هوشیار باشند. این در حالی است که این حکم تاریخی ریشه در مبانی دینی و یک تکلیف فقهی داشت و به همگان فهماند که در دفاع از ارزشهای اسلامی، در مقابل هرگونه اهانت به اسلام و ساحت مقدس پیامبر اعظم (صلی الله علیه وآله وسلم) و اهل بیت (علیهم السلام) جای هیچگونه مسامحه و کوتاهی نیست. امام با این فتوای تاریخی خود، نه فقط علیه سلمان رشدی، که علیه تمام کسانی قیام کرد که از سوی نظام سلطه برای هجمه به اعتقادات دینی بیش از یک میلیارد مسلمان در جهان آماده میشدند.
سوم اسفندماه همان سال حضرت امام خمینی رحمهاللهعلیه در پیام مهم خود که به «منشور روحانیت» معروف شد، ماجرای سلمان رشدی را اینگونه تحلیل میکنند: «ما کینه دنیای غرب را با جهان اسلام و فقاهت از همین نکتهها به دست میآوریم. قضیه آنان قضیه دفاع از یک فرد نیست، قضیه حمایت از جریان ضد اسلامی و ضد ارزشی است که بنگاههای صهیونیستی و انگلیس و آمریکا به راه انداختهاند و با حماقت و عجله، خود را روبهروی همه جهان اسلام قرار دادهاند.» ایشان در ادامه با پیشبینی کوتاهی حوزهها و روحانیت و مردمان متدین نسبت به صدور احکام الهی در سالهای آینده تأکید میکنند: «روحانیون و مردم عزیز حزبالله و خانوادههای محترم شهدا حواسشان را جمع کنند که با این تحلیلها و افکار نادرست، خون عزیزانشان پایمال نشود. ترس من این است که تحلیلگران امروز، ده سال دیگر بر کرسی قضاوت بنشینند و بگویند که باید دید فتوای اسلامی و حکم اعدام سلمان رشدی مطابق اصول و قوانین دیپلماسی بوده است یا خیر؟ و نتیجهگیری کنند که چون بیان حکم خدا آثار و تبعاتی داشته است و بازار مشترک و کشورهای غربی علیه ما موضع گرفتهاند، پس باید خامی نکنیم و از کنار اهانتکنندگان به مقام مقدس پیامبر و اسلام و مکتب بگذریم!»
امروز نیز پس از گذشت 36 سال از فتوای تاریخی امام، حکم دفاع از اصول و ارزشهای اسلامی و انسانی، همچنان زنده و پابرجاست. هنوز نیز استکبار جهانی به دنبال تضعیف ارزشها و مقدسات دینی در جامعه اسلامی است و دفاع جامعه دینی را از ارزشهای دینی و مقدسات اسلامی میطلبد. چرا که دفاع از دین همانند دفاع از جان، مال و ناموس، مسألهای فطری است که هر موجود زنده، بهطور طبیعی باید در برابر هرگونه تجاوز و تعدّی نسبت به آن از خود واکنش نشان دهد. دین اسلام نیز که منطبق با فطرت الهی انسان تشریع شده است، دفاع از ارزشهای دینی و الهی را واجب و ضروری دانسته است. ازاین رو، شایسته است عالمان و دانشمندان تمام مذاهب اسلامی، همچنان در برابر تعدی نظام سلطه نسبت به این مقدسات بیتفاوت نمانند و با غیرت دینی در برابر ظلم و تعدی استکبار به جان و مال و ناموس و دین مسلمانان قیام کنند. (رحا مدیا)
حادثه غمانگیز برای کارگران معادن، مخصوص به ایران نیست؛ بلکه در همه جهان سابقه دارد، بطوریکه بر اساس اطلاعات اداره آمار کار آمریکا، در سال ۲۰۲۱ تلفات نیروی انسانی در معادن زغالسنگ این کشور ۲۰ نفر به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر بوده است.
به گزارش فارس؛ هزاران معدنچی هر ساله در اثر حوادثی که در معادن مختلف رخ میدهد، بهویژه در معادن زیرزمینی زغالسنگ، جان خود را از دست میدهند. اگرچه این اتفاقهای غمانگیز و حوادث بهمرور زمان با اجرای مقررات سختگیرانهتر و پیشرفت در فناوری تهویه و نظارت بر انتشار گاز و زمینشناسی کمتر شده است و حتی امکان صدور هشدار برای مناطق بحرانی و جلوگیری از وقوع فاجعه امکانپذیر شده؛ اما هنوز جان بسیاری از کارگران معادن را میگیرد. در زیر، به شدیدترین حوادث معدنی در آمریکا پرداخته شده است.
۲۰۰ کشته در معدن اسکوفیلد
فاجعه معدن اسکوفیلد در یکم می ۱۹۰۰ در نزدیکی اسکوفیلد، در ایالت وتا رخ داد که حداقل ۲۰۰ مرد جان خود را از دست دادند.
۲۱۶ کشته در معدن فراترویل
فاجعه معدن فراترویل در ۱۹ مه ۱۹۰۲ رخ داد و ۲۱۶ معدنچی را به کام مرگ کشاند. این معدن در غرب شهرستان اندرسون، در ایالت تنسی واقع شده است.
۱۱۲ کشته در معدن رولینگ میل
در ۱۰ ژوئیه ۱۹۰۲، فاجعه معدن رولینگ میل در جانستون، پیکائو اتفاق افتاد که باعث کشته شدن ۱۱۲ نفر شد.
۳۶۲ کشته در معدن مونونگاه
فاجعه معدن مونونگاه، در ایالت ویرجینیای غربی ۳۶۲ کارگر در یک انفجار زیرزمینی در ۶ دسامبر ۱۹۰۷ کشته شدند.
۱۵۴ کشته در معدن ماریانا
فاجعه معدن ماریانا در ۲۸ نوامبر ۱۹۰۸ در معدن زغالسنگ در ایالت پنسیلوانیا رخ داد که منجر به کشته شدن ۱۵۴ کارگر بر اثر انفجار شد. در همین معدن در ۲۳ سپتامبر ۱۹۵۷ حادثه دیگری رخ داد که ۶ نفر جان خود را از دست دادند.
۸۴ کشته در معدن کراس ماونتین
حادثه معدن کراس ماونتین هم در ۹ دسامبر ۱۹۱۱ در نزدیکی منطقه مسکونی برایسویل در ایالت تنسی رخ داد و ۸۴ معدنچی را به گام مرگ کشاند.
۲۳۱ کشته در دو حادثه داوسون
فاجعه اول داوسون در ۲۲ اکتبر ۱۹۱۳ در داوسون، ایالت نیومکزیکو رخ داد که در آن ۲۶۳ مرد کشته شدند. حادثه دوم هم در ۸ فوریه ۱۹۲۳ اتفاق افتاد که بر اثر انفجار، ۱۲۳ نفر جان خود را از دست دادند. مشتعل شدن یک کابل برقی در عمق ۲۵۰۰ فوتی زیر سطح زمین، حادثه معدن اسپکولاتور، در معادن مس «بوت» را رقم زد.
۱۲۱ کشته در معدن هستینگز
بر اثر انفجار معدن «هستینگز» و آتشسوزی در معدن زغالسنگVictor-American Fuel Company در کلرادو، در ۲۷ آوریل ۱۹۱۷، 121 نفر جان باختند.
۲۵۹ کشته معدن چری
حادثه معدن «چری» در ایلت ایلینویز در سال ۱۹۰۹ و حوادث پیرامون آن، ۲۵۹ مرد و پسربچه را به کام مرگ کشاند.
۸۲ کشته هم نتیجه فاجعه پیش آمده در معدن میلفیلد در سال ۱۹۳۰ در اوهایو بود.
فاجعه معدن ناکس در پورت گریفیث، ایالت پنسیلوانیا در سال ۱۹۵۹ رخ داد که به مرگ ۱۲ نفر منجر شد.
۱۰۸ کشته معدن آووندال
این معدن هم در پورت گریفیث، ایالت پنسیلوانیا واقع بود و در سال ۱۸۶۹ با از بین رفتن کامل اکسیژن این معدن ۱۰۸ معدنچی و ۲ امدادگر جان خود را از دست دادند.
مرگومیر 119 معدنچی نیز درسال ۲۰۰۶ در ایالتهای کنتاکی و ویرجینیای غربی رخ داده است.
در معدن آپر بیگ برنچ در ۵ آوریل ۲۰۱۰ نیز یک انفجار زیرزمینی باعث مرگ ۲۹ معدنچی شد.