یکی از چالشهای علمیِ مفهوم یارانه پنهان که طرح عمومی آن را شکبرانگیز میکند، محاسبهناپذیری آن است! در این یادداشت به ابعاد غیر اقتصادی یارانه پنهان میپردازم.
یارانه پنهان، اختصاص به مسائل اقتصادی ندارد و در امور فرهنگی نیز وجود دارد! همین ویژگی، محاسبهپذیر بودن یارانه پنهان را با چالش جدی مواجه میکند؛ زیرا امور فرهنگی، با ارزشهای والای اخلاقی و دینی مرتبط است که شدیداً قیمتگریز است؛ یعنی نمیتوان روی واقعیات فرهنگی، قیمت پولی گذاشت!
شخصی نزد امام صادق علیهالسلام از فقر شکوه کرد. امام، از شخص پرسیدند: آیا حاضری در برابر ثروت هنگفتی، از محبت و پیروی از ما دست برداری؟ شخص گفت: هرگز! امام به او فرمودند: پس تو خیلی ثروتمندی و فقیر نیستی!
امام با این پرسش و پاسخ، فرد را متوجه داشتههای باارزش فرد کردند! داشتههایی فرهنگی که شاید در کوتاهمدت برای او آورده مادی هم نداشت! داشتههایی که نمیتوان با هیچ شاخص قیمتی برای آن قیمت معینی تعیین کرد!
قرآن کریم نیز در موارد متعدد از اموری یاد میکند که قابل قیمتگذاری با شاخصهای قیمتی دنیوی نیستند؛ بنابراین امور قیمتناپذیر در زندگی ما فراوان است؛ اموری چون لذّت همنشینی در جمع صمیمی خانواده، لذّت عبادت در مساجد و لذّت زیارت که همه ما ایرانیان مسلمان، تجربیات فراوانی از این دست داریم!
لذّت حمایت بین خویشاوندان و همسایگان، لذت کمکرسانی مومنانه به فقرا و لذّت صلهرحم و... اینها امور فرهنگی هستند که نتایج اقتصادی دارد و برای اقتصاد و معیشت ما مزایایی ایجاد میکند که تعریف یارانه پنهان بر آنها صادق است؛ اما مطلقاً قابل قیمتگذاری نیست!
روابط اقتصادی ما مشحون از تعهدات الهی و انسانی و نشانههای هدایت الهی در هستی و در شریعت است! در سایر فرهنگها نیز مزایا و معایب فرهنگی متعددی وجود دارد که مقایسه بین فرهنگها و کشورها را ناممکن میکند! یارانه پنهان، بدون مقایسه ناممکن است و مقایسه فرهنگهای اقتصادی نیز ناممکن است؛ بنابراین یارانه پنهان غیرقابل محاسبه است! مفهوم غیر قابل محاسبه را نه میتوان در تحلیل پدیدههای اقتصادی استفاده کرد و نه باید در سیاستگذاری اقتصادی معیار تصمیمگیری قرار گیرد!
به گزارش کیهان، عضو مرکزیت حزب کارگزاران گفت: فقط دزدها از حذف ارز نیمایی ناراحت میشوند. سعید لیلاز، در حاشیه جلسه هماندیشی با وزیر اقتصاد گفته است: اینهایی که سروصدایشان بلند شده، رانتشان حذف شده است. وی درباره عملکرد اقتصادی دولت گفت: به نظرم بسیار زود است که درباره این موضوع اظهارنظر کنیم؛ اما به نظرم تنها قدم خیلی مهمی که دولت در حوزه اقتصاد برداشته و از نظر من زیربنایی است، حذف ارز نیماست. لیلاز با بیان اینکه تنها کسانی از این اقدام دولت ناراحت میشوند، دزدها و دلالان هستند، تصریح کرد: این اقدام وزارت اقتصاد، اثر ضد تورمی و کاهنده در قیمت دلار و بازار ارز دارد؛ بازار را به ثبات میرساند و در عین حال کسری بودجه دولت را جبران میکند. لیلاز با بیان اینکه به مدت دو سال و از اردیبهشت ۱۴۰۱ قیمت ارز ثابت بوده، اظهار داشت: بدترین تورم تاریخ ایران در سال ۱۴۰۱ رخ داد و وقتی به نوسات نرخ ارز نگاه میکنیم، میفهمیم که تابعی از نرخ نقدینگی است.
اظهارات عضو کارگزاران در حالی است که اولاً ارز چندنرخی محصول دولت مورد حمایت کارگزاران و دیگر اصلاحطلبان (دولت روحانی) است و آقای لیلاز چند سال دیر متوجه رانت ارزی شده است!
ایشان اگر صداقت داشت، باید همان زمانی که تیم روحانی و جهانگیری، قیمت مندرآوردی 4200 تومان را برای دلار تعیین میکردند و روزنامههای زنجیرهای (اعتماد و سازندگی) از اسحاق جهانگیری (همحزبی لیلاز/ معاون اول روحانی) برای این قیمت شاهکار، تصویر سوپرمن از جهانگیری منتشر میکردند، زبان به اعتراض میگشود! آقای همتی نیز رئیس بانک مرکزی همان دولت بود. همچنین باید یادآور شد، «ارز نیمایی» (نظام یکپارچه معاملات ارزی) در تاریخ ۲۸ بهمن ۱۳۹۶ بهصورت آزمایشی و سپس در ۳ اردیبهشت ۱۳۹۷ رسماً راهاندازی شد و یادگاری دولت روحانی است. با این وصف باید به آقای لیلاز گفت که شما با کاربرد کلمه دزد و رانتخواران ارزی، در واقع دولت روحانی را متهم میکنید!
ثانیاً برخلاف ادعا و طبق آمار رسمی موجود، بالاترین نرخ تورم مربوط به سالهای 1397- 1400 (سه سال پایانی دولت روحانی) است و نه سال 1401 .
ثالثاً راه مقابله با سوءاستفادههای ارزی، وادار کردن دریافتکنندگان ارز و تسهیلات به پاسخگویی در سازوکارهای شفاف واگذاری و برگرداندن منابع ارزی است و نه گرانکردن ارز و مجازات دستهجمعی مردم به خاطر مثلاً چندصد نفر دریافتکننده تسهیلات ارزی!
ضمن اینکه تامین کسری بودجه از مسیر گرانکردن ارز (اعتراف لیلاز) از بدترین راههای تامین کسری و در واقع جبران آن از مسیر تورمفروشی به مردم است. این هم البته یک اعتراف است مبنی بر اینکه دولت میخواهد کسری خود را تامین کند.
رابعاً با وجود انکار آقای لیلاز، ارز پس از حذف نرخ نیمایی حدود 15هزار تومان افزایش قیمت داشته که طبعاً در واردات مربوط به تولیدکنندگان و سپس در سفره مصرفکننده تاثیر خود را نشان میدهد و بنابراین انکار تورم حاصله و ادعای ثبات اقتصادی واقعیت ندارد.
درد مردم با «آیفوندرمانی» التیام نمییابد
لغو ممنوعیت واردات گوشیهای تجملی آیفون و قانونیسازی گوشیهای قاچاق آیفون ۱۴ و ۱۵، موجب انتقاد برخی کارشناسان و فعالان اقتصادی شده است. منتقدان این تصمیمات را تشویق قاچاق و تضعیف تولید داخلی میدانند.
به گزارش تسنیم، در پی تصمیم اخیر دولت مبنی بر لغو ممنوعیت واردات گوشیهای تجملی آیفون و همچنین قانونیسازی گوشیهای آیفون 14 و 15 که به صورت قاچاق وارد کشور شدهاند، بازار تلفن همراه با تغییرات قابل توجهی مواجه شده است. این تصمیمات واکنشهای متفاوتی از سوی فعالان اقتصادی، مصرفکنندگان و کارشناسان به همراه داشته است.
واکنش بازار به لغو ممنوعیت واردات
لغو ممنوعیت واردات گوشیهای تجملی آیفون به طور مستقیم بر قیمتهای بازار تأثیر گذاشته است. با باز شدن درهای واردات، انتظار میرود که قیمت گوشیهای آیفون در بازار کاهش یابد، چرا که عرضه این محصولات افزایش خواهد یافت. این موضوع به نفع مصرفکنندگانی است که پیشتر مجبور بودند برای خرید این گوشیها مبالغ بالایی پرداخت کنند. با این حال، برخی از فروشندگان و واردکنندگان که پیشتر از شرایط محدودیت واردات سود میبردند، نگران کاهش سودآوری خود هستند.
قانونیسازی گوشیهای قاچاق: پیامدهای اقتصادی و اجتماعی
قانونیسازی گوشیهای آیفون 14 و 15 که به صورت قاچاق وارد کشور شدهاند، موضوعی است که بحثهای زیادی را به دنبال داشته است. از یک سو، این اقدام میتواند به کاهش قیمت این گوشیها در بازار کمک کند و رضایت معدود مصرفکنندگان این مدل کالا را به ارمغان آورد. از سوی دیگر، این تصمیم ممکن است به عنوان نوعی تشویق غیرمستقیم برای قاچاق کالا تلقی شود. کارشناسان اقتصادی هشدار میدهند که این اقدام میتواند به تضعیف حاکمیت قانون و تشویق فعالیتهای غیرقانونی در آینده منجر شود. به عنوان مثال، مجیدرضا حریری، رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین، ضمن اشاره به تصمیم اخیر دولت برای قانونیسازی گوشیهای قاچاق، گفته است: ایران دچار جنگ اقتصادی است، توقع بر این است که دولتها بیشتر انرژیشان صرف رفع موانع تحریمی و شکوفایی اقتصاد شود؛ اما طی سه سال اخیر، دولت یکبار ورود آیفون را ممنوع، یکبار برای آیفون 16 آزاد، یکبار آنچه وارد میشود آزاد و یکبار قدیمیها هم رجیستر شود! کافی نشده هنوز این قصه آیفون درمانی!
یکی از نگرانیهای اصلی در مورد این تصمیمات، تأثیر آنها بر وضعیت بازار ارز است. با افزایش واردات گوشیهای تجملی، ممکن است تقاضا برای محصولات افزایش یابد و این موضوع بنابر تجربه سالهای گذشته به ضرر بازار ارز تمام شود. برخی از کارشناسان معتقدند که دولت باید در کنار تسهیل واردات، سیاستهای قویتری برای تقویت ثبات در بازار ارز در نظر بگیرد تا تعادل لازم حفظ شود.
واکنشهای کارشناسان اقتصادی
کارشناسان اقتصادی نسبت به این تصمیمات دیدگاههای متفاوتی دارند. برخی معتقدند که این اقدامات میتواند به بهبود فضای کسبوکار و کاهش فشار بر مصرفکنندگان کمک کند، در حالی که دیگران نگران پیامدهای بلندمدت آن بر حکمرانی اقتصادی و تولید داخلی هستند.
به عنوان مثال، حسین احمدزاده شهرودی، کارشناس اقتصادی ضمن انتقاد از تصمیمات اشتباه دولت در فرآیندهای تجاری، به خبرنگار تسنیم گفت: تصمیمات اخیر دولت در مورد لغو ممنوعیت واردات گوشیهای تجملی آیفون و قانونیسازی گوشیهای قاچاق، اگرچه ممکن است در کوتاهمدت به نفع عده خاص مصرفکنندگان باشد؛ اما سوالات جدیای را در مورد حکمرانی اقتصادی مطرح میکند.
وی افزود: این اقدامات باید در چارچوب سیاستهای کلان اقتصادی و با در نظر گرفتن پیامدهای بلندمدت آنها مورد بررسی قرار گیرد. در غیر این صورت، ممکن است به جای حل مشکلات، به تشدید آنها منجر شود. دولت باید توجه کند که منابع ارزی کشور در شرایط فعلی باید برای تأمین نیازهای اساسی مصرف شود و تخصیص ارز برای رفع نیاز عده قلیلی از مردم، نمیتواند مبتنی بر عقلانیت باشد.
شهرودی ادامه داد: آزادسازی واردات کالاهای تجملی و گرانقیمت، به تنهایی نمیتواند مشکل اقتصادی جامعه ایران را برطرف کند. این اقدام ممکن است در کوتاهمدت به کاهش قیمت برخی کالاها در بازار منجر شود و فشار مالی بر مصرفکنندگان را کاهش دهد؛ اما برای حل مشکلات ساختاری اقتصاد ایران، نیاز به سیاستهای جامعتر و بلندمدتتری است.
چالشهای ساختاری اقتصاد ایران
مشکلات اقتصادی ایران ریشه در مسائل ساختاری مانند تحریمهای بینالمللی، تورم بالا، بیکاری، و ناکارآمدی سیستمهای مالی و بانکی دارد. آزادسازی واردات کالاهای تجملی نمیتواند این مشکلات را حل کند. برای مثال، تحریمها همچنان دسترسی به بازارهای جهانی و منابع مالی بینالمللی را محدود میکنند. علاوه بر این، تورم بالا و کاهش ارزش پول ملی، قدرت خرید مردم را به شدت کاهش داده است. برای بهبود وضعیت اقتصادی اقشار گوناگون مردم، دولت چهاردهم باید سیاستهای جامعتری را در پیش بگیرد. این سیاستها شامل تقویت تولید داخلی، بهبود فضای کسبوکار، مبارزه با فساد، و اجرای اصلاحات ساختاری در سیستمهای مالی و بانکی است. همچنین، دولت باید به دنبال کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی و تنوع بخشیدن به منابع درآمدی باشد.