امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف): حقانیّت و واقعیّت، با ما اهل‌بیت رسول‌الله (ص) می‎باشد و کناره‎گیری عدّه‎ای از ما، هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد؛ چرا که ما دست‌پرورده‌های نیکوی پروردگار می‎باشیم و دیگر مخلوقین خداوند، دست‌پرورده‌های ما خواهند بود.    (بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۷۸)  

مطالب صفحه اقتصاد 1192

شاخص پیشرفت اقتصادی با مشارکت مردمی

نامگذاری سال‌های مختلف، نشان دهنده منظومه اقتصادی است که رهبر معظم انقلاب طی انتخاب اسامی شعارهای سال، بدان تاکید دارند. موضوع مهم، استفاده از ظرفیت مردم است که اگر به خوبی از آن بهره‌برداری شود، می‌تواند به رشدی شتابان در حوزه‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی منجر شود. نیروی انسانی در اقتصاد بسیار مهم است. ماشین‌آلات و تجهیزات و سرمایه و کالا و بازار در این عرصه مهم است؛ اما به سبب اینکه نیروی کار فعال به عنوان عامل و انجام دهنده کار و همچنین نیروی اثرگذار و مبتکر و حرکت دهنده شناخته می‌شود، در این عرصه، بسیار مهم‌تر از موارد دیگر است و همه این موارد با تدبیر و فکر و عملکرد نیروی انسانی به عناصری مولد تبدیل می‌شوند. سرمایه انسانی در اقتصاد یکی از مهم‌ترین عوامل اساسی در رشد اقتصادی به شمار می‌رود. سرمایه انسانی شامل کیفیت نیروی کار و دانش نهادینه شده در انسان است که باعث افزایش تولید و رشد اقتصادی کشورها می‌شود. البته استفاده مؤثر از نیروی انسانی در فرآیند پیشرفت اقتصادی و اجتماعی، بیش از هر چیز به سطح دانش، تلاش و خلاقیت آن ارتباط دارد که این خود در گرو سلامت روحی و جسمی اعضای آن جامعه است.

اقتصاد ایران از سال 1385 وارد مرحله‌ای از تحولات جمعیتی تحت عنوان پنجره جمعیتی شده است. این مرحله جمعیتی، شامل دوره زمانی است که در آن نسبت جمعیت فعال به حداکثر رسیده و نوعی ساختار جمعیتی مطلوب برای شتاب بخشیدن به بهره‌وری و رشد اقتصادی بوجود آمده است. در همین راستا، رهبر معظم انقلاب با تاکید به افزایش نقش و مشارکت مردمی بیان می‌فرمایند: «خط متعادل همین است؛ سرمایه مردم و مدیریت مردم، اقتصاد را بر دوش بگیرد و کنترل و هدایت به عهده‌ی دولت باشد. اگر چنانچه ان‌شاءاللَّه این کار بخوبی انجام بگیرد - که البته در کوتاه‌مدت هم انجام نمی‌گیرد؛ این جزو کارهای میان‌مدت و بلندمدت است و زحمت هم دارد - واقعاً یک فرجی برای اقتصاد کشور خواهد شد.» 08/06/1389
نقش نظارتی دولت در اقتصاد
در غرب درباره نقش دولت در اقتصاد، بحث‌های بسیاری مطرح شده است؛ اما نکته اساسی در این بحث‌ها، متعادل کردن اقتصاد از این نظر است؛ یعنی نقش دولت باید در راه‌اندازی اقتصاد و پیشرفت اقتصادی مورد توجه قرار گیرد؛ اما متولی‌گری اقتصادی باید قطعاً در اختیار مردم باشد و دولت در این عرصه، نقش نظارتی خود را برای ثبات‌بخشی و متعادل‌سازی اقتصاد ایفا کند. آیت الله امام خامنه‌ای ذیل سیاست‌های اصل 44 قانون اساسی به موضوع مردمی‌سازی اقتصاد تاکید فراوانی کرده‌اند و اقتصاد را از آن مردم و نظارت را از آن دولت دانسته‌اند و در این راستا بیان کردند: «بایستی به معنای واقعی کلمه، اقتصاد کشور بیاید روی دوش مردم و دولت [فقط] نقش ویژه‌ی دولتی خودش را ایفاء کند و متصدّی نباشد؛ این خیلی مهم است. یک وقت شما یک باری را روی دوش خودتان می‌گیرید، می‌خواهید پیاده با این مشکلات از این شهر به آن شهر ببرید. یک وقت آن را سوار یک وسیله‌ی نقلیّه‌ی فعّالی می‌کنید، خود شما هم رانندگی می‌کنید؛ این دوّمی درست است. وسیله‌ی نقلیّه‌ی فعّال، فعّالان اقتصادی کشور هستند؛ اینها را فعّال کنید، منتها به کارشان نظارت کنید، سیاست‌گذاری کنید، مراقبت کنید خطایی پیش نیاید، اشتباهی پیش نیاید؛ امّا بگذارید کار کنند؛ هم آنها سود می‌برند، هم مردم استفاده می‌کنند، هم شما سود می‌برید به عنوان مسئولین دولت. این هم یک مسئله است.» 23/01/1401
ایشان از مشارکت واقعی مردم در اقتصاد به عنوان عنصر و یکی از شاخصه‌های اصلی رشد و پیشرفت اقتصادی نام برده و با اشاره به ساختارهای سیاسی اقتصادی کشورهای دیگر بیان کردند: «قوی‌ترین دولت‌ها هم قادر نیست بدون مشارکت مردم، موتور اقتصاد جامعه را به راه بیندازد. هیچ دولتی بدون مشارکت مردم نمی‌تواند اقتصاد کشور را سامان بدهد. بعضی از سازوکارهای فکری، سیاسی، اقتصادی، مثل نوعی از سوسیالیسم‌ها - البتّه نه همه‌ی انواع سوسیالیسم - این فکرها را کردند که بتوانند دولت‌ها را متصّدی کار اقتصاد کنند؛ [امّا] شکست خوردند. امکان ندارد و بدون مشارکت مردم، هیچ دولتی نخواهد توانست اقتصاد کشور را سامان بدهد و موتور اقتصاد را [راه بیندازد]؛ بنابراین یکی از مسائل مهمّ ما باید این باشد که استعدادهای مردم، ابتکارهای مردم، ظرفیت‌های گوناگون مردم را وارد میدان اقتصاد کشور بکنیم.» 17/02/1399
نقش اساسی تولید در پیشرفت اقتصادی
ایشان راه مشارکت مردم در اقتصاد را نیز تولید می‌دانند و از همین روست که به تولید به عنوان یکی از شاخص‌ترین اقداماتی که باید به آن میدان داد و موانع سر راه آن را برداشت، تاکید دارند. با این اوصاف، آیت الله امام خامنه‌ای درباره فواید جهش تولید در کشور مطرح می‌کنند: «جهش تولید اهمّیّت دارد؛ چون اگر واقعاً تولید را بتوانید جهش بدهید، همه‌ی شاخصهای اقتصادی مهمّ کشور تغییر پیدا می‌کند، تحوّل پیدا می‌کند؛ تولید این‌جوری است؛ یعنی اشتغال پایدار به وجود می‌آید، بیکاری کاهش پیدا می‌کند، صادرات رونق پیدا می‌کند، درآمد ارزی برای کشور فراهم می‌شود، نرخ تورّم کاهش پیدا می‌کند. علاوه‌ی بر اینها، استقلال اقتصادی در کشور به وجود می‌آید و این موجب عزّت ملّی است - کشورها با استقلال اقتصادی، با توانایی‌های اقتصاد داخلی‌شان افتخار می‌کنند و سربلند می‌شوند - عزّت و امنیّت ملّی را تأمین می‌کند، اعتماد به نفْس ملّی را بالا می‌برد و اقتصاد کشور را در مقابل تکانه‌هایی که از بیرون تحمیل می‌شود یا در داخل به وجود می‌آید، حراست می‌کند و حفظ می‌کند.» 10/11/1400
نقش تولید، نیروی انسانی و مدیریت دولتی در منظومه اقتصادی رهبری
بر همین اساس، منظومه‌ای که رهبر معظم انقلاب با نامگذاری شعارهای سال بدان اشاره دارند، حاکی از چند موضوع مهم و محوری در حوزه ارتقای نیروی انسانی است. ایشان بر موضوع تولید تاکید دارند که فواید بسیاری از جمله ایجاد استحکامات و رشد اقتصادی تا اشتغال‌زایی و... را رقم می‌زند و در این حوزه به رشد نیروی کار حرفه‌ای و با دانش و همچنین مشارکت مردمی، اشاره می‌کنند. اما برای این منظور، نسبت به رفع موانع تولید و رونق کسب و کار نیز مکرراً از پیشرفت و گسترش بخش خصوصی و حذف قوانین و اقدامات دست‌وپاگیر و از همه مهم‌تر عدم رقابت دولت با بخش خصوصی در حوزه‌های مختلف اقتصادی اکیداً توصیه کرده‌اند و برای دولت، نقش هدایتگر و ناظر در حوزه اقتصادی را برگزیده‌اند؛ منظومه‌ای که اگر به درستی بدان عمل شود باعث ایجاد اقتصادی متعادل و با ثبات می‌شود که در مسیر شتابان رشد حرکت خواهد کرد. 
 
گرانی کتاب، معضلی در مقابل فرهنگ کتابخوانی 
کاهش بیش از یک و نیم میلیون نسخه‌ای در شمارگان آثار تولید شده در چند ماهی که از ابتدای سال می‌گذرد و از طرفی، افزایش ۲۳ درصدی میانگین قیمت در بازه زمانی مشابه سال گذشته، دست به دست هم داده‌اند که کتاب از سبد فرهنگی خانوار ایرانی، دور و دورتر شود.
در این مدت که از سال ۱۴۰۳ می‌گذرد، شاهد چاپ ۴۰ هزار و ۷۸۸ عنوان کتاب هستیم که از این عدد ۲۹ هزار و ۳۵۰ عنوان تألیفی، و مابقی ترجمه هستند. طبق معمول نیز استان تهران در صدر استان‌های تولیدکننده با بیش از ۲۷ هزار عنوان قرار دارد. البته ۲۵ هزار و ۹۰۰ عنوان نیز چاپ اولی هستند. ما در بازه زمانی ذکر شده سال جاری در مقایسه با سال ۱۴۰۲ شاهد تغییرات چشمگیری در خصوص شمارگان، تعداد عناوین، چاپ اولی‌ها نیستیم. اما درباره قیمت، همچنان شاهد افزایش قیمت هستیم، طوری که میانگین قیمت کتاب بنا به آمار خانه کتاب و ادبیات در سال جاری به عدد ۱۴۵ هزار تومان رسیده است. همین عدد در سال گذشته ۱۱۰ هزار تومان بوده است. همین افزایش ۲۳ درصدی قیمت‌ها هم در حجم اقتصادی تأثیر گذاشته و از سه هزار و ۹۰۰ میلیارد تومان به ۵ هزار میلیارد تومان رسیده است.
یکی از مهم‌ترین دلایل گرانی کتاب علاوه بر افزایش هزینه‌هایی چون تولید، تألیف، ویراستاری و... افزایش قیمت کاغذ است. کاغذ در سال ۱۳۹۰ با قیمت هر بند ۴۰ هزار تومان به فروش می‌رسید؛ اما در سال ۱۴۰۰ به ۷۵۰ هزار تومان رسید و این روزها هم هر بند کاغذ تحریر ۱۰۰ در ۷۰ یک میلیون و ۲۳۰ هزار و هر بند کاغذ ۶۰ در ۹۰ معادل ۹۳۰ هزار تومان به فروش می‌رسد. بخش کتب کمک درسی نیز هنوز با میانگین قیمت ۲۳۱ هزار تومان، گران‌ترین و گروه کودک و نوجوان با اینکه با میانگین ۸۸ هزار تومان، ارزان‌ترین بخش است؛ اما با ۱۰ میلیون و ۳۱۷ هزار شمارگان، در صدر جدول قرار دارد. میانگین تیراژ در این دوره به ۸۴۰ نسخه رسیده است که نسبت به سال گذشته کاهش داشته است. این عدد در سال گذشته ۸۷۰ نسخه بود. کاهش شمارگان نیز برآیند کاهش خرید از سوی مخاطبان است. ناشر با کاهش شمارگان خود می‌خواهد، نماندن محصول در انبار و ضرر مالی نسبت به تورم را ضمانت کند. البته ناشر در چاپ جدید نیز قیمت بروز را عرضه می‌کند.
مدیر انتشارات ثالث در گفتگویی با اشاره به مسئله حق‌التالیف و حق ترجمه برای ناشران اظهار داشت: «با توجه به گران شدن کتاب، اگر قرار باشد کتابی در شمارگان بالا چاپ شود، ناشر بایستی حق تالیف و حق ترجمه بیشتری بپردازد؛ ولی وقتی شمارگان کمی چاپ شود، در زمان تجدید چاپ، حق تالیف جدید پرداخت می‌شود و شمارگان پایین کتاب برای ناشران پرکار، یک فرصت است.» محمدعلی جعفریه با اشاره به انتشار گزینشی ناشران برای چاپ کتاب‌های خوب با توجه به گرانی کاغذ و پایین آمدن شمارگان کتاب، خاطرنشان کرد: «در شرایط فعلی بیشتر کتاب‌هایی که منتشر می‌شوند، جزو آثار خواندنی هستند. نه اینکه سیاست‌های دولت سبب چنین اتفاقی شده باشد؛ بلکه شرایط به سمتی رفته که ناشران برای جلوگیری از ضرر، باید کتاب خوب و خواندنی چاپ کنند. ضمن اینکه کتاب برای مردم گران شده و هرچه آثار، گزیده‌تر چاپ شوند، طیف کتابخوان بیشتر از آن استقبال می‌کنند.» کاهش شمارگان خودخواسته ناشران با توجه به وضعیت اقتصادی، مخاطبان را متضرر می‌کند؛ چرا که اهالی کتاب باید آثار مورد نظرشان را به سختی تهیه کنند. این را هم باید در نظر گرفت که استمرار کاهش شمارگان، منتج به حذف عبارت تجدید چاپ می‌شود که ضررش برای ناشر، نویسنده و مخاطب است. از طرفی هم هزینه پست ۲۰ تا ۳۰ درصد افزایش یافته و همه این عوامل در سبک کردن کتاب از سبد فرهنگی خانوار مؤثر است.