امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف): حقانیّت و واقعیّت، با ما اهل‌بیت رسول‌الله (ص) می‎باشد و کناره‎گیری عدّه‎ای از ما، هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد؛ چرا که ما دست‌پرورده‌های نیکوی پروردگار می‎باشیم و دیگر مخلوقین خداوند، دست‌پرورده‌های ما خواهند بود.    (بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۷۸)  

محمد بن عمر بن محمد تمیمی

محمد بن عمر بن محمد تمیمی (۲۸۴- ۳۵۵ق)، معروف به اِبْن جِعابی، محدث و رجالی امامی بود. وی در کتب رجالی شیعه مورد مدح قرار گرفته است و در بعضی نسخ الفهرست شیخ طوسی توثیق شده است.
ابن‌ندیم نام وی را عمرو بن محمد و شیخ طوسی عمر بن محمد ثبت کرده است. بنابر بعضی نسخ الفهرست طوسی ابن‌عبدون نیز مرتکب همین اشتباه شده است. ابن‌جعابی احتمالاً در بغداد زاده شد و در همین شهر از دنیا رفت.
او در دهه آخر قرن سوم هجری قمری در بغداد مشغول تحصیل بوده و این مطلب از حضور وی نزد مشایخی چون قاضی ابومحمد یوسف بن یعقوب (درگذشت۲۹۷ق) و برخی دیگر روشن می‌شود.
از زندگی وی در فاصله ۳۰۰-۳۳۰ق /۹۱۲-۹۴۲م اطلاع چندانی در دست نیست، جز اینکه وی برای استماع از عبدالله بن محمد دینوری به دینور سفری داشته است. بسیار محتمل است که سفر او به موصل و تصدی منصب قضا در آنجا مربوط به همین دوره باشد.
ابن‌جعابی در دوران حکومت اِخشید سفری به مصر کرد و با او دیدار کرد. وی مدتی را نیز نزد سیف‌الدوله، حاکم شیعی حلب گذراند. ابن‌جعابی به‌جز حلب به دیگر نقاط شام از جمله دمشق و منطقه ساحلی مدیترانه نیز سفر کرد.
گر چه روایات در مورد ترتیب این سفرها کمی با هم اختلاف دارند؛ ولی شاید بتوان همه سفرهای مذکور به مصر و شام را متصل به یکدیگر و کمی قبل یا بعد از ۳۳۳ق /۹۴۵م دانست. به هر حال وی به بغداد بازگشت. حاکم نیشابوری بین سال‌های ۳۴۱-۳۴۳ق و ابن‌عیاش پس از ۳۴۰ق از شاگردان او در این دوره بوده‌اند.
ابن‌جعابی در ۳۴۸ق در ارجان نزد ابن‌عمید، وزیر مشهور آل بویه بوده و ظاهراً کمتر از یک سال بعد همراه او به بغداد بازگشت؛ اما در آنجا درنگ نکرد و در ۳۴۹ق روانه اصفهان شد. اطلاعات درباره ابن‌جعابی در مورد سال‌های ۳۴۹-۳۵۳ق اندک است؛ ولی دانسته شده که وی در ۳۵۳ و ۳۵۴ق در بغداد بوده و شیخ مفید و ابن‌بابویه در آنجا از او استماع کرده‌اند. ابن‌جعابی در طول حیات خود حداقل یک‌بار به کوفه و دو بار به رقه سفر کرده است که از تاریخ آنها خبری در دسترس نیست.
ابن‌جعابی در حفظ و ضبط متون و اسناد احادیث توانا بود و علاوه بر نقل، به نقد حدیث نیز می‌پرداخت. ابن‌جعابی در احوال و انساب رجال اطلاعات وسیعی داشت، از بزرگ‌ترین مشایخ عصر خود در عراق، شام و مصر حدیث شنید، و اسانید اهل خراسان را نیز در اختیار داشت. ابن‌جعابی آثار زیادی در حدیث، تاریخ و علم رجال تألیف کرده است. برخی گفته‌اند که او به هنگام احتضار دستور داده تا کتاب‌هایش را بسوزانند، و در پی آن تلی از کتاب به آتش کشیده شد، پیش از آن نیز بخشی از کتاب‌هایش در رقه از بین رفته بود، با این همه قسمتی از آثار وی تا مدتی پس از مرگش باقی بوده است. برخی از این آثار که در حال حاضر اثری از آنها در دست نیست، عبارتند از:
تسمیه من روی الحدیث و غیره من العلوم و من کانت له صناعه و مذهب و نحله.
الشیعه من اصحاب الحدیث و طبقاتهم، که بر اساس گزارش نجاشی این کتاب حداقل تا یک قرن پس از ابن‌جعابی باقی بوده است.
من حدث هو و ولده (ابوه) عن النبی (ص)، ابن‌حجر آن را به وی نسبت داده و از آن نقل کرده است.
من روی حدیث غدیرخم. ابن‌شهر آشوب احتمالاً این کتاب را دیده بوده است. وی متذکر شده که ابن‌جعابی حدیث غدیر را از ۱۲۵ طریق گرد آورده است. هفت طریق از طرق مزبور را ابن‌بابویه در معانی الاخبار نقل کرده است.