قانونی بودن شکنجه از نظر مدافعان آزادی و حقوق بشر!
5 تير, 1404 - 18:41dehghani
اشاره: دیرزمانی است که آزادی و دموکراسی به عنوان یکی از مهمترین شاکلههای نظام آرمانی بشر در مقابله با دیکتاتوری و استبداد مطرح بوده است؛ اما امروزه اگر بخواهیم مفهوم حقیقی دموکراسی و لیبرالیسم را بهعنوان نظام آرمانی غرب تعریف کنیم در حقیقت آن را شکلی احیا شده از دیکتاتوری خواهیم یافت که بهوسیله اقلیت طبقه حاکم و در راستای حفظ و حراست از منافع خاص خود - که البته ضرورتاً با منافع اکثریت جامعه هم یکسان نیست - با همان ویژگیهای خشونتگرایانه، فریبکارانه و غیر انسانی بر اکثریت جامعه اعمال میشود. به دیگر سخن چنانچه سیری در حوادث و رویدادهای نظامهای لیبرال دموکراسی غرب داشته باشیم، خواهیم دید که واقعیت سیاسی این نظامها دربردارنده همان نیروها، خصایص و ویژگیهایی است که درگذشته بهعنوان نظامهای دیکتاتوری مطرح بودهاند. در پی بروز حوادث 11 سپتامبر 2001 میلادی، دولتمردان حاکم بر کاخ سفید که همواره خود را مدافع حقوق بشر و قراردادهای بینالمللی در این رابطه میدانستند، اینبار تلاش نمودند در قالب شعار دروغین مبارزه با تروریسم، مفاد کنوانسیون ژنو را بیاعتبار ساخته و انجام شکنجههای مختلف برای گرفتن اطلاعات از زندانیان داخلی و خارجی دستگیر شده را توجیه نمایند. شکنجههای وحشیانهای چون حمله سگ به زندانیان، برهنه نمودن آنان، ضرب و شتم شلاق، وارد کردن شوک برقی به اندامهای حساس بدن، قراردادن زندانیان برهنه در سردخانه و... بخشی از اقدامات غیرانسانی حامیان دفاع از آزادی و حقوق بشر است که تاکنون انجام گرفته است. شکنجه که از دیرباز جزء روشهای بسیار مورد توجه سازمان سیا بوده است، پس از وقایع 11 سپتامبر به اقدامی مورد قبول و قانونی هم تبدیل شد. تنها یک هفته پس از حمله به مرکز تجارت جهان و پنتاگون، آقای چنی، معاون رئیسجمهور امریکا تأکید کرد که دولت امریکا از هر راه و روش ممکن برای دستیابی به خواستههای خود بهره خواهد گرفت. در همان ایام مسئولان بلندپایه دولتی، تأکید نمودند که تصمیم دولت امریکا در نادیدهگرفتن کنوانسیون ژنو که حقوقی را برای زندانیان و اسیران جنگی به رسمیت میشناسد، از ژانویه 2002 میلادی و با تصویب بوش و سایر مقامات قضایی ایالات متحده اتخاذ گردیده است. فراموش نکنیم اینگونه اقدامات از سوی دولت و نظامی انجام شده و مورد دفاع قرار میگیرد که از دیرباز خود را حامی و معیار توجه به اصول حقوق بشر معرفی کرده است. لکن وضعیت جدید بهگونهای رقم خورد که این مدعیان دروغین دیگر نتوانستهاند ماهیت اصلی خود را ولو پشت شعارهای ظاهرفریب پنهان سازند. ماهیتی که اصالت آن، در آموزههای بهاصطلاح آرمانی لیبرال دموکراسی غرب ریشه دارد.