ترنج، تصویر جامع و مانعی از حرکت و سیر انسان به سوی خداوند است. ترنج و شمسه، کلیتی از نظام شکل یافته و هماهنگ در اسلیمی و اشکال هندسی هستند. این دو نما، بیانگر دو کانون از روح انساناند. یکی با نظم شگرف جذبه و عشق و عرفان و دیگری نظمی آمیخته با درک و عقل و منطق، هنگامی که این دو نما با هم تلفیق شوند، نقش واحدی را به وجود میآورد که عکسی از تمام زیباییها، جذابیتها و علوم و فنون و حکمت و تصویری ناب از انسان کامل است.
این اشکال بیانگر اشارات و تلویحاتی است که بازتاب از روح مسلمان در آن متبلور گشته است. محققاً ریشهها و الهامهای نقاش مسلمان که نقوش تزیینی مخصوصاً ترنج را طرح میکند، از این عناصر انتزاعی و رمزی بهره میجوید.
لازمه رشد و تلطیف حس زیباشناسی در صدر اسلام موقعیت فرهنگی خاصی بوده است و آن بهرهگیری از میراث فرهنگی سرزمینهای جدیدی بوده که در قلمرو اسلام قرار میگرفتهاند و به عنوان جزئی از کشور اسلامی محسوب میگشته است. در هر حال، این آمیزش به نحوی احسن انجام پذیرفت که یکی از ثمرات ارزشمند آن، ایجاد هنر اسلامی بوده است. در این میان، ترنج دگرگونی شایستهای یافت و در آفرینش دوباره آن که تلفیقی است از سنت گذشته و روح فرهنگ اسلامی، با صراحت و روشنی خاصی نمودار گشته که در هیچ یک از هنرهای اسلامی دیده نمیشود، نمونهای است گویا از تلفیق بین استقلال و هویت اسلامی با تمدن گذشته، به طوری که هیچ رگهای از تقلید در آن مشاهده نمیشود و آرام و ملایم به پیش میرود، تا در مرحلهای به وحدتی عملی و نظری دست مییازد.
نقش ترنج همواره از یک نظم و آراستگی و پیچیدگی و کمال؛ چه در کل و چه در اجزائش برخوردار بوده است و با مطالعه در نقش هنر میتوان به این نکته رسید که برخلاف هنر امروزی که بر اساس روشها و تناسبات علمی ما ایجاد میشود، به پدیده ترنج از دیدگاه فلسفی و عرفانی نظر باید داشت. چنان که تأثیر و تأثری که از نقش ترنج در روح انسان میگذارد، احساس بهت و حیرتی است که از عوامل درونی حاکم بر نقش پدید میآید.
نقوش ترنج بیان و نمایش خاصی از غیب و شهادت است و میتوان خدامحوری، تک قطبی و یک کانونی و همچنین طرح ارزشها و مفاهیم توحیدی را در این نقش جستجو کرد.
نمونه عینی و مصداق بارز حرکت درونی نقش ترنج را با کمی تأمل و تعمق میتوان، در احکام اسلام عموماً «نماز و حج» دانست.
در حرکت ظاهری انسان در نماز میبینیم که انسان در قنوت سپس رکوع و سجود، یک حرکت درونی اما ثابت را طی میکند و در باطن کشش روح است به سوی کانون معنوی جهان و حج حرکت برای معرفت خدا است و نهایتاً در نماز به طواف قلب میروند و در حج به طواف کعبه و این نقش در نهایت زیبایی تداعیگر این مقدسات است.
حرکت ترنج به تعبیری حرکت معنایی جمله (اِنّا الله و اِنّا الیه راجعون) است که الگویی ذهنی و حسی است و حرکتی است که به داخل محیط چرخش کرده و حرکتی درونگرا است.