تحصیلات
در جوامع سنّتی، بیشتر فنون و مهارتها در خانواده و به صورت غیر رسمی به نسل جدید آموخته میشد و کودکان غالباً وقتی به سن نوجوانی میرسیدند، مهارت شغلی خود را فراگرفته بودند و نیازی نبود پس از بلوغ نیز سالیانی را صرف یادگیری فنون و مهارتهای مورد نیاز کنند؛ اما جوامع جدید چنان پیچیده شدهاند که داشتن یک زندگی معقول و متناسب با توقّعات جامعه در اینگونه جوامع، اغلب مستلزم گذراندن دوره بلندمدت تحصیلی است. کسب مدارک تحصیلی، اعتبار اجتماعی و اقتصادی افراد را به دنبال دارد؛ بنابراین، جوانان برای اینکه بتوانند در آینده از موقعیت اجتماعی و اقتصادی بهتری برخوردار شوند، ناگزیرند دهه سوم زندگی خود را نیز برای تحصیل صرف کنند.
یکی از مهمترین عوامل افزایش سن ازدواج، افزایش فرصتهای تحصیلی است. امروزه تلقی و برداشت جوانان این است که ازدواج، فرصت ادامه تحصیل را از آنان سلب میکند، به ویژه تحول موقعیت اجتماعی در زنان و گرایش آنها به تحصیلات عالی موجب شده که سن ازدواج افزایش پیدا کند. دختران چنین فکر میکنند که بعد از ازدواج به دلیل مسئولیت همسری یا مادری نمیتوانند درس بخوانند و پسران نیز با چنین نگرشی به ندرت حاضر میشوند در حین اشتغال به تحصیل، برای ازدواج اقدام کنند.
سربازی، مانعی برای ازدواج
یکی از مشکلات ازدواج پسران، سربازی است، به خصوص در دانشجویان که به دلیل اشتغال به تحصیل، طیکردن این دوران نیز به تعویق میافتد و به افزایش سن آنان میانجامد. این مشکل، خود باعث میشود مشکلات اقتصادی مانند عدم اشتغال به کار یا پرداختن به شغل پارهوقت، کمتر بودن در کنار خانواده و... بروز یابد که در صورت تصمیمگیریهای مناسب از جانب زوجین و خانوادهها، مرتفع خواهد شد. البته وضعیت سربازی نسبت به گذشته بسیار متفاوت شدهف بهخصوص برای متأهلان که این دوران در شهر محل سکونت طی میشود و به دلیل اختصاص نیمی از روز به سربازی، فرد میتواند به شغلی نیمهوقت نیز بپردازد.
وسواس و ترس در انتخاب همسر
یکی دیگر از عوامل افزایش سن ازدواج، احتیاط بیش از حد و وسواسگونه دختر و پسر یا خانواده آنان درباره انتخاب همسر آینده است. افرادی که بیش از حد در این زمینه وسواس به خرج میدهند، نمیتوانند درباره ازدواج و انتخاب همسر آینده خود تصمیم بگیرند. این افراد گاه در اقدام به ازدواج با اینکه همه اقدامات ضروری پیش از مراسم ازدواج را انجام دادهاند، چند روز مانده به عقد یا عروسی، تمام قول و قرارها را زیر پا میگذارند و حاضر نمیشوند ازدواج کنند.
هزینههای سنگین مراسمهای ازدواج
یکی از مهمترین مشکلات در حوزه ازدواج، زیادهروی در هزینههاست. هزینههای سرسامآور ازدواج، یا مانع از تشکیل خانواده میشود یا آن را با دشواری روبهرو میسازد و زیادهروی و زیادهخواهی بر پیوستگی آن ضربه زده و مایه پدیدآمدن ناسازگاری و درنهایت، جدایی میشود. هرچه بلندپروازیهای مادی فزونی یابد، ساختار خانواده با دشواریهای بیشتری روبهرو میشود. این تفکر که «انجامندادن این تشریفات گلایه و زخمزبانها را به همراه دارد یا دختر بگوید: «هر دختری فقط یک بار عروس میشود و…» موضوع را پیچیدهتر میکند.
تأمین جهیزیه
یکی از موانع ازدواج، تهیه جهیزیه است. امروزه جهیزیههای سنگین شامل تمام وسایل زندگی از یخچال گرفته تا تختخواب است؛ اما اکثر خانوادهها توانایی تحمل هزینههای آن را ندارند. وانگهی دختران به این علت ازدواج نمیکنند که «اگر کسی جهیزیه خوبی به خانه بخت نبرد، تا آخر عمر مورد سرزنش همسر و اقوام او قرار میگیرد».
مهریه سنگین
امروزه موضوع تعیین مهریه هنگفت و چگونگی احقاق حقوق زن در صورت جدایی از شوهر، از مهمترین موضوعات همسرگزینی به شمار میرود، به طوری که مهریه زیاد از جمله مشکلات ازدواج از سوی جوانان پسر و خانوادههای آنان ذکر میشود.
مسکن مناسب
نداشتن مسکن متناسب با شأن افراد که آرامش درون خانه را فراهم و تأمین کند، همچنین اجارههای سنگین و رو به تزاید مسکن و ناتوانی افراد در پرداخت آن، واقعیتی است که مانع ازدواج شده یا آن را به تأخیر میاندازد. تهیه مسکن با قیمتهای روزافزون برای جوانان مزدوج از سوی بسیاری از والدین میسر نیست. سنگین بودن اجارهبها و عدم تناسب آن با درآمدهای اکثر جوانان، مانع بزرگی در راه ازدواج است.
گرایش به دستیابی به موقعیتهای بالاتر
گرایش پسران جوان برای احراز موقعیتهای رفیع اقتصادی اجتماعی قبل از ازدواج و برخی دختران برای احراز موقعیتهایی همانند مردان و اشتغال در مشاغل خارج از خانه و ایجاد نوعی تغییر در نقشهای جنسیتی، آسیب فرهنگی بزرگی است. همین گرایش جوانان میتواند سالهای پرشور و نشاط جوانی آنان را به طور انحصاری در پیشرفتهای اقتصادی اجتماعی متمرکز کند و از توجه به مسائلی همچون ازدواج و تشکیل خانواده باز دارد.
سختگیری و انتظارات بیجا (گسترش تجملگرایی و تفاخر)
وجود چشموهمچشمی، زیادهخواهی در بین دختران و پسران و خانوادههای آنان و انتظارات زیاد و بیجای فرد و خانواده، باعث میشود سن ازدواج افزایش یافته و تجرد قطعی در دختران و پسران بروز یابد. تبلیغ زندگی تجملی و پر زرقوبرق توسط رسانههای گروهی، الگوهای رفتاری جدید و تمایلات و نگرشهای تازهای را ایجاد میکند که تعادل ذهنی و فرهنگی جامعه را در هم میریزد.
مقام معظم رهبری در این زمینه میفرمایند: «اساس ازدواج در اسلام بر سادگی بنا شده است. در اوایل انقلاب نیز فرهنگ غلط تزریقشده توسط سردمداران طاغوت و کشورهای استعمارگر به جامعه ایرانی، کنار گذاشته شد و روند قناعتطلبی و سادهزیستی پیش گرفته شد؛ اما مشاهده شد با فاصلهگرفتن از انقلاب، فرهنگ سرمایهداری، تفاخر و تشریفات دوباره بر روح جامعه ایران سایه افکند و گسترش پیدا نمود» (بیانات در دیدار با شورای فرهنگی اجتماعی زنان 4/10/1370). این فرهنگ اثرات فراوانی را بر لایههای مختلف مردم و جامعه گذاشته که یکی از نتایج آنها، سختشدن ازدواج و ایجاد نیازهای کاذب در این امر شده است.
بیاعتمادی به همسر آینده
افزایش جرایم و آسیبهای اجتماعی و خانوادگی مانند اعتیاد، بیبندوباری، همسرآزاری، طلاق، روابط سرد همسران، دخالت اطرافیان و مانند آن، نه تنها خانوادهها را از هم پاشیده؛ بلکه اعتماد جوانان را هم از ازدواج سلب کرده و سبب شده است جوان امروز به ازدواج بهعنوان عامل خوشبختی، نگاه نکند و سرنوشت خود را مانند کسانی ببیند که در دام این آسیبها گرفتار شدهاند. وقتی جوان به اطراف خود مینگرد و ازدواجهایی را مییابد که پس از مدت کوتاهی دچار بحران میشوند و هریک از پسر و دختر اظهار پشیمانی میکنند که چرا زود خود را در این دام انداختهاند، انگیزه خود را از دست میدهد و اجازه نمیدهد آزادی او به خاطر این سنّت اجتماعی به خطر افتد. به خصوص در مواردی که افراد در ازدواج شکست بخورند، نسبت به دوستان مجرّد خود احساس مسئولیت میکنند و میکوشند آنها را از دچارشدن به سرنوشت خود باز دارند. در این وضعیت، طبیعی است که برخی دختران و پسران جوان تحتتأثیر قرار گیرند و نسبت به ازدواج بدبین شوند.
سنتها و تصورات غلط
متأسفانه برخی سنن غلط و غیرمنطقی میان خانوادهها و اقوام مختلف رایج است که تأخیر ازدواج جوانان را به دنبال دارد. برای مثال در برخی خانوادهها رسم بر آن است که دخترها به ترتیبِ سن ازدواج کنند؛ اول دختر بزرگتر و به ترتیب، دخترهای دوم و سوم؛ چراکه والدین معتقدند درغیر این صورت به قول معروف، طلسمی ایجاد میشود که برای دختر بزرگتر به سادگی خواستگار نمیآید و همه، خواستگار دخترهای بعدی میشوند. درباره پسرها وضعیت حالت حادی ندارد و جلو، عقب شدن ازدواج آنها، مسئلهای ایجاد نمیکند.