امام حسین علیه‌السلام:  مرگ در راه عزت، جز زندگی جاوید نیست و زندگی با ذلت، جز مرگی فاقد حیات نیست.  (احقاق الحق، جلد ۱۱، صفحه ۳۰۱) 

عدم قبول یاری رساندن ملائک در روز عاشورا توسط امام حسین(ع)

شیخ صدوق در علل الشرایع از ابوحمزه ثمالی روایت می‎کند که گفت: خدمت امام باقر (علیه‎السلام) عرض کردم: یابن رسول الله آیا همه شما قائم به حق نیستید؟ فرمود: بلی، گفتم: پس چرا فقط یک نفر از شما ملقب به قائم است؟ 
فرمود: زمانی که جد من حسین (علیه‎السلام) شهید شد، ملائکه به درگاه خداوند نالیدند و به گریه بانگ و فریاد آوردند و عرض کردند: بارالها آیا از کسی را که پسر پیغمبر تو را که بهترین خلق تو می‎باشد کشت، دست بازداشتی؟ خطاب آمد: ای فرشتگان من آسوده باشید به عزت و جلال خودم قسم که از این جماعت انتقام می‎کشم اگر چه بعد از امروز باشد. آنگاه امامانی که از صلب امام حسین (علیه‎السلام) باید بیایند به ملائکه نشان داد و از جمله قائم آنان که امام دوازدهم باشد را به آن‌ها بنمود، در حالی که آن حضرت ایستاده بود. پس فرمود با این قائم از آن‌ها انتقام خواهم کشید بدین جهت آن حضرت را قائم گویند.  منظور ما از نقل این روایت این بود که چون امام حسین (علیه‌السلام) شهید شد، ملائکه گریان شدند و در درگاه الهی نالیدند و بانگ و فریاد برآوردند.
امام صادق (علیه‎السلام) فرمودند که روز عاشورا چهار هزار ملک نازل شدند تا یاری حضرت حسین (علیه‎السلام) را بنماید، حضرت به آن‌ها اذن نداده، مراجعت کردند تا تکلیف خود را معلوم کنند. ولی مجدداً نازل شدند. دیدند حضرت شهید شده آنگاه گردآلوده نزد قبر آن حضرت ماندند و پیوسته تا روز قیامت بر آن حضرت گریه می‎کنند و رییس آن‌ها ملکی است به نام منصور. منصور نام هر کسی است که امام را زیارت کند، آن‌ها از او استقبال می‎کنند و چون با حضرت وداع کنند او را مشایعت نمایند و اگر مریض شود از او عیادت کنند و چون بمیرد و نماز بر او خوانند طلب مغفرت برای او کنند .
در کامل الزیاره حدیث مفصلی نقل می‎کند مشتمل بر اینکه ملایکه‌ی حائر حسینی شب و روز گریه بر آن حضرت می‎کنند و فتور و سستی در این امر ندارند مگر در دو وقت. یکی وقت زوال و دیگر وقت طلوع فجر که در این دو وقت با ملایکه‌ی آسمان که به زیارت قبر حسین (علیه‌السلام) می‎آیند، گفتگو می‎کنند و از اخبار آسمان پرسش می‎نمایند.
نیز در کامل الزیاره از ابن عباس نقل می‎کند که اول ملکی که خبر قتل حسین (علیه‎السلام) را برای حضرت رسالت آورد جبرئیل بود که با بال‌های گشوده گریه‌کنان و صیحه‌زنان آمد و این خبر را داد و قدری از تربت حسینی را حمل کرده بود که بوی مشک از او برمی‎خاست و فضا را معطر کرده بود.