پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله):  دنیا به پایان می رسد تا مردی از فرزندان حسین ـ علیه السّلام ـ عهده دار مسائل و مصالح امتم گردد او زمین را آنچنان که پر از ظلم و جور شده، پر از عدل می کند. بحارالانوار، ج 51، ص 66

صفحه یک 1244

شکست راهبرد نسل‌کشی اسرائیل در غزه به قلم استاد دانشگاه شیکاگو

«رابرت ای پیپ» - استاد علوم سیاسی و مدیر پروژه امنیت و تهدیدات دانشگاه شیکاگو - در مقاله‌ای که یکی از وب‌سایت‌ها آن را منتشر کرده است، تأکید می‌کند که کشتار گسترده غیرنظامیان در غزه، دستاوردی راهبردی برای اسرائیل به دنبال نداشته است و باوجود این نسل‌کشی، اسرائیل نه‌تنها به نابودی حماس حتی نزدیک هم نشده؛ بلکه نظرسنجی‌های معتبر نشان می‌دهد که حمایت فلسطینیان از این گروه حتی افزایش یافته و حماس توانسته هزاران نیروی تازه جذب کند. به گفته وی، اینکه جنگ غزه نزدیک به دو سال ادامه یافته و حماس همچنان از اقتدار کافی برای حکمرانی در غزه برخوردار است، به‌طوری که می‌تواند گروگان‌های باقی‌مانده اسرائیلی را مخفی کند و به نیروهای امنیتی اسرائیل تلفات وارد سازد، به‌روشنی نشان می‌دهد که قدرت واقعی حماس را نمی‌توان در معیارهای سنتی توازن نظامی جستجو کرد.
از زمان تأسیس دولت اسرائیل در سال ۱۹۴۸، حمایت بین‌المللی از اسرائیل تا حد زیادی بر پایه این واقعیت استوار بود که یهودیان، قربانیان بدترین نسل‌کشی تاریخ بوده‌اند. اما جنگ در غزه موج فزاینده‌ای از محکومیت‌های بین‌المللی علیه اسرائیل را به دنبال داشته است. محکومیت‌هایی که به عمدی بودن آسیب‌رساندن به غیرنظامیان، جنایات گسترده و حتی نسل‌کشی اشاره دارند. دیوان کیفری بین‌المللی، احضاریه‌هایی صادر کرده که طی آن، حدود ۱۲۵ کشور از جمله فرانسه و بریتانیا را ملزم می‌کند تا نخست‌وزیر و دیگر اعضای کابینه دولت اسرائیل را بازداشت کنند. حتی در داخل اسرائیل نیز صداهای برجسته‌ای برای اصلاح سیاست‌ها شنیده می‌شود: «ایهود اولمرت» - نخست‌وزیر پیشین اسرائیل - اقدامات دولت نتانیاهو در غزه را «جنایت جنگی» خوانده و گفته است: «کاری که اکنون در غزه انجام می‌دهیم، جنگی ویرانگر است؛ کشتار بی‌رویه، بی‌حدوحصر، بی‌رحمانه و جنایتی علیه غیرنظامیان.» درحالی‌که اسرائیل به دولتی منفور در عرصه جهانی بدل شده و با مقاومت روزافزون در برابر سلطه‌اش بر غزه روبه‌روست، مجازات بی‌سابقه و گسترده غیرنظامیان، امنیت بلندمدت آن را بیش از پیش به مخاطره می‌افکند.
بسیاری از کشورهای غربی نیز دست به اقداماتی برای تنبیه اسرائیل زده‌اند؛ از جمله به‌رسمیت‌شناختن رسمی دولت فلسطین در هماهنگی با اکثر کشورهای جهان به‌عنوان گامی که می‌تواند به مداخله گسترده انسانی در غزه و تحریم‌های اقتصادی علیه اسرائیل منجر شود. احتمال اینکه ایالات متحده مسیر مشابهی را دنبال کند، کم است؛ اما «دونالد ترامپ» - رئیس‌جمهور آمریکا - فردی بی‌ثبات است. او پیش‌تر با نخست‌وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو مخالفت کرده و تأکید کرده که باید گرسنگی در غزه پایان یابد. شکاف‌هایی در میان هواداران ترامپ بر سر مسئله اسرائیل در حال گسترش است. «مارجوری تیلور گرین» - نماینده برجسته جناح راست تندرو جمهوری‌خواه - اعلام کرده که اسرائیل در غزه در حال ارتکاب نسل‌کشی است؛ عبارتی که معمولاً بیشتر از سوی چپ‌گرایان شنیده می‌شود. ممکن است ائتلافی تاکتیکی در آمریکا میان بخش‌هایی از جناح راست افراطی و چپ افراطی شکل بگیرد که خواهان کاهش حمایت آمریکا از اسرائیل هستند.
اسرائیل، قدرتمندترین دولت نظامی در خاورمیانه است و در سال‌های اخیر پیروزی‌های متعددی بر رقبای خود به دست آورده است. اما این دولت کوچک، در محاصره رقبا قرار دارد و برای تضمین پایداری اقتصادش، نیازمند روابط نزدیک با دموکراسی‌های بزرگ غربی است. این روابط با ادامه عملیات شدید تنبیه غیرنظامیان، شدیدترین کارزار تاریخ دموکراسی‌های غربی است که هرگز موفق به نابودی حماس نشده و برعکس، دشمنان بیشتری برای اسرائیل ساخته و آن را منزوی‌تر کرده است و اکنون به خطر افتاده و تحت‌فشار قرار گرفته است. رهبران اسرائیل باید تصمیم بگیرند که آیا اقدامات غیراخلاقی کنونی‌شان در غزه، واقعاً ارزش این همه هزینه که آینده اسرائیل را تهدید می‌کند، دارد یا خیر؟
 
چرا توافق با گروسی نامعتبر است؟
محمد ایمانی 
یک سند در این باره، اظهارات صریح آقای لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت است که 31 خرداد ۱۴۰۴، در واکنش به اقدامات مخرب آژانس و دبیرکل آن برای زمینه‌سازی حمله آمریکا و اسرائیل گفت: «جنگ تمام شود، به حساب گروسی خواهیم رسید».
رافائل گروسی، مدیرکل آژانس، دیروز گفت: «سند فنی مشترکی با وزیر خارجه ایران امضا کردیم که چارچوب بازرسی‌ها درباره تأسیسات هسته‌ای ایران، از جمله مراکز مورد حمله را مشخص می‌کند. این توافق، گامی مهم برای از سرگیری بازرسی‌هاست که به زودی آغاز خواهد شد».
توافقی که روز سه‌شنبه در قاهره امضا شد، به علل گوناگون، نامعتبر است. متن توافق منتشر نشده و به اطلاع مخاطبان ایرانی نرسیده و حال آنکه قطعاً در دسترس آمریکا و اسرائیل است. عجیب و قابل‌تأمل اینکه توافق مذکور، اتفاقاً با تعطیلی هفده‌روزه‌ای مجلس مقارن شده است!
خواسته اصلی گروسی، بازگشت بازرسان آژانس به ایران است؛ اما این کار، نقض قانون «الزام دولت به تعلیق همکاری با آژانس» است که در جلسه ۴ تیر ۱۴۰۴ مجلس شورای اسلامی، با رأی موافق ۲۱۰ نماینده از مجموع ۲۱۹ نماینده حاضر، به تصویب رسید.
طبق این قانون، (با توجه به نقض حاکمیت ملی و حملات انجام‌شده علیه تمامیت ارضی و تأسیسات هسته‌ای صلح‌آمیز ایران توسط اسرائیل و آمریکا)، هرگونه همکاری با آژانس به تعلیق درمی‌آید و رفع این تعلیق، مشروط به حصول دو شرط است:
«۱ـ حصول اطمینان از رعایت کامل حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران و تأمین امنیت مراکز و دانشمندان هسته‌ای به تشخیص شورای عالی امنیت ملی
۲ـ حصول اطمینان از رعایت کامل حقوق ذاتی ایران در بهره‌مندی از کلیه حقوق مصرح در ماده (۴) معاهده ان‌پی‌تی، به ویژه غنی‌سازی اورانیوم به تشخیص شورای عالی امنیت ملی
تبصره۲ـ هر رفتاری اعم از فعل یا ترک فعل توسط هر شخص که سبب عدم اجرا یا اجرای ناقص تکلیف مقرر در این قانون شود، جرم محسوب شده و در صورتی که مشمول مجازات شدیدتری نباشد، مرتکب به یک یا چند مورد از مجازات‌های تعزیری درجه شش موضوع ماده (۱۹) قانون مجازات اسلامی محکوم می‌شود».
قطعاً در شرایط موجود، حصول دو شرط مذکور در قانون، امکان‌پذیر نیست و بنابراین، رفع تعلیق همکاری و صدور مجوز برای بازرسان آژانس نامعتبر است.
یک سند در این باره، اظهارات صریح آقای لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت است که 31 خرداد ۱۴۰۴، در واکنش به اقدامات مخرب آژانس و دبیرکل آن برای زمینه‌سازی حمله آمریکا و اسرائیل گفت: «جنگ تمام شود، به حساب گروسی خواهیم رسید».
قطعاً حسابرسی به نقش خائنانه آژانس و مدیرکل آن، انجام نگرفته است. گروسی، همچنان شریک جنایت اسرائیل و آمریکاست و توافق با طرف خیانتکار، از نظر حقوقی نامعتبر است. ضمن اینکه دو شروط قانونی مذکور، حاصل نشده است.
از سوی دیگر، آقای عراقچی پریروز گفت: تأکید می‌کنم که در صورت هرگونه اقدام خصمانه علیه ایران، از جمله بازگرداندن قطعنامه‌های لغو شده شورای امنیت، ایران این گام‌های عملی را پایان‌یافته تلقی خواهد کرد.
سؤال این است که مگر گروسی می‌تواند چنین تعهدی بدهد، همان‌گونه که بازرسی‌ها و گزارش‌های آژانس درباره صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران، مانع حمله جنایتکارانه اسرائیل و آمریکا نشد.
گروسی برخلاف وظیفه قانونی خود، حمله به مراکز فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران توسط آمریکا و رژیم صهیونی را محکوم نکرد.
خیانتکاری و غیرقابل اعتماد بودن گروسی به حدی روشن است که حتی آقای عباس آخوندی، وزیر دولت روحانی، با وجود اعتقاد و خوش‌بینی به تعامل، خطاب به گروسی گفت: «شما با گزارش اخیر، به طرز فریبکارانه‌ای راه را برای تجاوز اسرائیل هموار کردید. شما هنوز حمله اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای ایران را محکوم نکرده‌اید، با وجود آنکه این حمله، آشکارا نقض پیمان است».
همچنین اسکات ریتر (افسر سابق پنتاگون/ بازرس سابق تسلیحاتی سازمان ملل) گفته است: «در شرایطی که ایران به تعهداتش پایبند مانده بود، گروسی و همکارانش در آژانس با مقامات اسرائیل دیدار کردند. هیچ دلیل منطقی برای این ملاقات وجود نداشت، مگر اینکه او در حال انتقال اطلاعات محرمانه درباره برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای ایران باشد.
اطلاعاتی که از مسیر آژانس، به دست دشمنان ایران رسید، آشکارا در طراحی بمباران تاسیسات و ترور دانشمندان هسته‌ای استفاده شد. دستان گروسی به خون این دانشمندان آلوده است».
گروسی که از سوی آمریکا در آژانس برکشیده شد، نامزد دبیرکلی سازمان ملل است. او در آژانس از سال ۲۰۱۶، همکاری نزدیکی با رژیم صهیونیستی داشته و در فضاسازی علیه فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای ایران، ایفای نقش کرده است.
اکنون هم ماموریت او و بازرسان آژانس، کسب اطلاعات سرّی درباره میزان تخریب ناشی از بمباران تاسیسات هسته‌ای ایران و سرنوشت 400 کیلوگرم اورانیوم غنی‌سازی شده در فردو است. ترامپ با قطعیت از نابودی کامل تاسیسات بمباران‌شده خبر داد؛ اما نهادهای اطلاعاتی آمریکا، تردید جدی کردند و از شکست خبر دادند. بازرسان (جاسوسان) آژانس ماموریت دارند خبر دقیق کسب کنند و این یعنی، گرا دادن برای اقدام نظامی جدید!
از سوی دیگر توافق با آژانس، راه شیطنت اروپا در زمینه مکانیسم ماشه را در حالی که خود بی‌اختیار و طفیلی آمریکاست، نمی‌بندد.
نکته آخر، مرور اظهارات گروسی است که نشان می‌دهد او بی‌طرف نیست؛ بلکه دل‌مشغولی‌هایش، تابعی از توقعات نامشروع آمریکا و اسرائیل است:
- (قبل از حمله) «دولت ترامپ مایل به دستیابی به توافق تازه با ایران است(!)
- (درباره تهدید اسرائیل علیه تاسیسات هسته‌ای ایران): به خودشان مربوط است! نگرانیِ اسرائیل را درک می‌کنیم!
- قابلیت‌های هسته‌ای ایران را نمی‌توان با یک حمله نابود کرد، حساس‌ترین بخش‌ها تقریباً نیم‌مایل زیرزمین یعنی ۸۰۰ متر زیرزمین هستند. من بارها آنجا بوده‌ام، برای رسیدن به آنجا باید از تونلی مارپیچ پایین بروید، پایین و پایین‌تر.
- ایران ۱۰ سال پیش هیچ کاری به ایران فعلی ندارد! برنامه هسته‌ای آن‌ها حالا گسترده شده و پیشرفته‌تر گسترده شده است. تحریم ایران بی‌اثر است. آن‌ها به‌وضوح تحریم‌ها را دور می‌زنند.
- (بعد از حمله) در پی حملات صورت‌گرفته به ایران، خسارات فیزیکی و تغییرات سیاسی صورت گرفته. ما نیاز داریم اقدامات لازم را انجام دهیم، از جمله مسئله سرنوشت ذخایر اورانیوم غنی‌شده. البته، موضوعات دیگری از جمله موضوع مکانیزم ماشه نیز وجود دارد که تحت نظارت من نیست.
- ما باید بدانیم سرنوشت 400 کیلوگرم اورانیوم غنی‌سازی ایران چه شده است.
- محکومیت ترور دانشمندان، وظیفه مدیرکل آژانس نیست.
- ایرانی‌ها همیشه می‌توانند بخشی از فعالیت‌ها را پنهان کنند... تنها راه‌حل، دستیابی به توافقی جامع است که در رأس آن، یک سیستم بسیار سختگیرانه برای نظارت ایجاد کند.
- باید با کشورهای عضو آژانس صحبت کنیم تا کمک کنیم توافق ایران و آمریکا اتفاق بیفتد».