امام حسین علیه‌السلام:  اگر دنیا و مظاهر آن زیبا و دوست داشتنی به نظر می‌آید، پس خانه آخرت و بهشت خداوند خیلی بالاتر و زیباتر از آن است. (کشف الغمه، ج. ۲، ص. ۲۸) 

صفحه یک 1235

شکست نظریه دموآمریکاکراسی

جان کین فیلسوف انگلیسی، روز ۲۷ مهر ۱۳۷۸ پس از دیدار با سعید حجاریان و عبدالکریم سروش، برای ملاقات با آیت الله عبدالکریم موسوی اردبیلی (رئیس دانشگاه مفید) به قم رفت. او در این سفر رایزنی‌های بسیاری را با مقامات حزب مشارکت ایران، اعضای حلقه کیان و برخی روحانیون اصلاح‌طلب انجام داد که جزئیات آن مذاکرات، هنوز «محرمانه» مانده است. پس از این سفر، نفوذ کین بر رسانه‌های اصلاح‌طلب افزایش یافت، چنان که روزنامه ایران (ارگان دولت اصلاحات) در تبیین «جامعه مدنی» به نقل از او نوشت: «جامعه مدنی» مجموعه‌ای از نهادهای غیردولتی را در بر می‌گیرد که از حمایت دولت برخوردارند. این نهادها خشونت‌طلب نیستند، خودجوش‌اند و با یکدیگر و با دولت در «تنش» مداوم‌اند! بار دیگر، کین در پاییز ۱۳۸۳ به ایران آمد. وقتی او پا به تهران گذاشت که سروش و حسین بشیریه از دیدار با جرج شولتز (وزیر خارجه سابق آمریکا) و فرانسیس فوکویاما (استراتژیست پنتاگون) به ایران بازگشته بودند.
از رهگذر این دیدارها، مقامات ایالات متحده قصد پیشبرد پروژه «لهستانیزه کردن ایران» را داشتند؛ پروژه‌ای که از مدل جنبش همبستگی لهستان اقتباس گشت و البته نظریه‌پرداز انگلیسی آن هم در تهران به سر می‌برد. ماموریت کین ایجاد یک «هسته مادر» برای «کودتای مخملی» در ایران بود و یک کارگاه آموزشی را نیز برگزار کرد. در بانک اطلاعاتی مرکز تحقیقات سیاست‌های علمی کشور، این کارگاه با نام «دوره آموزشی گذار به مردم سالاری» ثبت شده است؛ اما آنچه که این فیلسوف انگلیسی به اصلاح‌طلبان می‌آموخت، استفاده از «میزان محاسبه شده‌ای از خشونت» و «مقاومت در برابر قانون و نظم» بود. جان کین اعتقاد داشت «کار دموکراسی به زیر سوال بردن این باور است که حاکمیت، مقرّر خداوند است» و صریحاً می‌گفت: اگر زمانی «راهبردهای غیرخشن» ناکام ماندند یا «نامناسب» به نظر رسیدند، از میزان‌های محاسبه شده‌ای از «خشونت» استفاده کنید و در برابر گرایش به سمت راهبردهای «قانون و نظم» اقتدارگرایانه، مقاومت کنید.
کین در این سفر نیز با سعید حجاریان به دیدار و گفت‌وگویی طولانی نشست تا آخرین دستورالعمل‌های «براندازی نرم» و مدل‌های «دموکراتیزاسیون» را به استراتژیست‌های حزب مشارکت ایران انتقال دهد. از نظر کین، «حجاریان نمادی از تغییر گسترده‌ای است که در ایران جریان دارد و این روند برگشت ناپذیر است.» اما، این «نماد تغییر» پس از شنیدن راهبردهای جان کین برای مبارزه مدنی خطاب به اعضاء حزب مشارکت ایران گفت که «ما حتی در تئوری دموکراسی هم عقب مانده هستیم» و افزود: آقای «جان کین» مدتی پیش به ایران آمد. بحث‌های زیادی با هم داشتیم. دیدم خیلی از موضوعاتی که مطرح می‌کند، مباحث جدی و جدیدی است که درباره آن فکر هم نکرده‌ام. مثل «رابطه دموکراسی با مسئولیت» یا با اخلاق یا خشونت. کارهای مطالعاتی که آن‌ها در غرب انجام داده‌اند، نتیجه اتفاقاتی است که در ۱۰ تا ۱۵ سال گذشته رخ داده؛ مثل فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، دموکراتیزه شدن ده‌ها کشور… مثلاً در حال حاضر نوع جدید دموکراسی با اسم «دموکراسی برون‌زا» پیدا شده است. در این الگو چون «دمو» (توده مردم عراق) برای تغییر «کراسی» (حکومت) خود توان نداشت، در نتیجه آمریکا به یاری «دمو» آمد و پدیده تازه‌ای شکل گرفت با عنوان «دمو آمریکاکراسی». ما نیاز داریم این پدیده را مورد بحث و بررسی و مطالعه قرار دهیم سرانجام پس از ۲۶ سال مطالعه مشترک اتاق فکر آمریکا و اسرائیل و غرب‌گرایان داخلی، در ۲۳ خرداد سال جاری این نظریه توسط آمریکا و اسرائیل به اجرا گذاشته شد تا با کودتای خارجی و همکاری شبکه غرب‌گرای داخلی، دموکراسی مورد نظر آن‌ها تحقق یابد که این نظریه توسط ملت ایران به رهبری امام خامنه‌ای شکست سختی خورد.  
 
نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی:
اسرائیل از شور عاشورایی ملت ایران شکست خورد
نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی گفت: جنگ ۱۲ روزه و هر جنگ دیگری که بر ملت ایران تحمیل شود، جدای از حادثه عاشورا نیست و مردم نیز به تأسی از سیدالشهدا در برابر هر نوع ظلم ایستادگی می‌کنند.
حجت‌الاسلام‌والمسلمین قاسم روان‌بخش در گفتگو با پایگاه خبری تحلیلی «قم فردا» اظهار داشت: محرم و صفر روحیه مردم را حماسی می‌کند؛ زیرا عاشورا یک حماسه تمام‌عیار است. پیروان امام حسین (علیه السلام) حال و هوای رهبر خود را می‌گیرند. وی ادامه داد: پیامبر گرامی اسلام نیز در این زمینه فرمودند در شهادت امام حسین (علیه‌السلام) حرارتی در دل مؤمنان و محبان امام حسین (علیه‌السلام) ایجاد می‌شود که هیچ‌وقت سرد نخواهد شد و همواره این حرارت وجود دارد. ثمره این حرارت را در جبهه‌های مقاومت و ایثار و شهادت می‌توان مشاهده کرد. نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی اضافه کرد: نشانه آن هم این است که هر سال در ماه محرم و سفر آن شور و حرارت را میان مردم مشاهده می‌کنید و هر سال هم این مراسم‌ها پرشورتر شده و بُعد جهانی آن افزایش پیدا می‌کند.
روان‌بخش تصریح کرد: امسال هم بعد از جنگ ۱۲ روزه مشاهده کردیم که حال و هوای برگزاری مراسم‌های محرم شکل دیگری داشت و حال و هوای آن حماسی‌تر بود. این از جهت کمی و هم از جهت کیفی کاملاً محسوس بود. 
دبیر سیاسی پرتو یادآور شد: همان شب اول محرم جمعیت مانند شب‌های نهم و دهم حضور پیدا کرده بودند. در قم مشاهده کردیم که جمعیت هیئت‌های بزرگ چندین برابر افزایش پیدا کرده بود، علاوه بر آن هیئت‌ها و تکایای دیگر سطح شهر نیز شاهد این مسئله بود.
روان‌بخش اضافه کرد: تحمیل جنگ ۱۲ روزه به ایران که مظلومیت نظام جمهوری اسلامی ایران و ملت ایران را نشان داد، باعث اتحاد بیشتر مردم شد و این حضور نشان از این بود که مردم نسبت به وطن و آرمان خود ارق دارند و آن را در این حضورها تجلی می‌کنند.
نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی بیان داشت: وقتی کشور دچار جنگ و بحران می‌شود، مردم به تأسی از امام حسین (علیه‌السلام) حالت حماسی‌تری به خود می‌گیرند. اتحادی که در میان مردم ایجاد شد باعث شد این جنگ به نفع ملت ایران پیروز شود.
وی تأکید کرد: وحدت و همبستگی که میان مردم علیه رژیم صهیونیستی ایجاد شد، روحیه حماسی مردم را در دهه عاشورا افزایش داد؛ روحیه‌ای که از همین عاشورا کسب کرده بودند. مشاهده کردیم که نوحه‌ها و روضه‌های ماه محرم و شعرهایی که خوانده می‌شد، رنگ و بوی جنگ ۱۲ روزه را داشت.
روان‌بخش افزود: جنگ‌هایی که بر ملت ایران تحمیل می‌شود جدای از حادثه عاشورا و راه ملت نیز راهی جدا از سیدالشهدا نیست و به همان طریق نیز مردم به تأسی از امام خود در برابر این دشمنی‌ها ایستادگی می‌کنند. 
وی گفت: دشمن یک اشتباه بزرگ مرتکب شد، تصور کرد با این کار می‌تواند مردم ایران را بترساند و از ملت ایران امتیاز بگیرد؛ اما مردم نشان دادند که سال‌ها در مکتب سیدالشهدا مشق کردند و هرگز ذلت را نمی‌پذیرند.
 
رفتارشناسی جریان عادی‌سازی در دوره آتش‌بس موقت
داود مهدوی زادگان
موضع‌گیری‌ها و رفتارهای جبهه عادی‌سازی و فتنه‌گر در ایام آتش‌بس موقت خیلی معنادار و عبرت‌آموز است. ایام دوازده روزه را نمی‌گویم؛ چون در آن ایام خبر چندانی از این جبهه نبود. اما تحلیل رفتار شناسانه این جبهه، ما را به سه هدف اصلی آنان هدایت می‌کند:
١. فرصت طلبی مطالبات سیاسی
جریان عادی‌سازی از همان فردای آتش‌بس موقت به شیوه‌های مختلف مانند بیانیه و سرمقاله نویسی و شرکت در برنامه‌های سیما، فرصت را برای طرح مطالبات جناحی و سیاسی خود مغتنم دیدند. گویی مطالبات ملی در اولویت دوم آنان قرار دارد. اولویت ملی عبارتند از: انتقام سخت و پشیمان کننده از دشمن، درخواست مجازات و غرامت از متجاوزین، درخواست از نظام بین‌الملل به احترام گذاشتن حقوق ملت، پشتیبانی از رزمندگان اسلام و مشارکت در دفاع ملی از میهن عزیزمان ایران و بزرگداشت شهداء و خانواده محترم شهداء و تعظیم رهبری مقتدرانه ولی‌فقیه در دفاع مقدس دوم. گویی جنگ تحمیلی فقط فرصتی برای طرح مطالبات سیاسی غیر ملی است. بی‌جهت نیست که برخی از این جماعت معارض داخلی، جنگ تحمیلی را یا محکوم نکرد یا دیر هنگام و سربسته محکوم کرده است.
٢ .تفرقه و برهم زدن انسجام ملی
همگان شاهد بودند که چگونه جنگ تحمیلی دوازده روزه انسجام ملی گره خورده با نظام اسلامی را متراکم‌تر و مصمم‌تر ساخت. اتفاقی که دشمن خلاف آن را پیش بینی کرده بود. طبیعی است که جریان عادی ساز و فتنه‌گر با تداوم این انسجام، قادر به بازی‌های سیاسی همیشگی (فشار از پایین و چانه‌زنی در بالا) و طرح مطالبات سیاسی نیست. پس، باید این انسجام ملی تضعیف شود تا بتواند فضایی برای سهم‌خواهی پدید آید.
اما تضعیف انسجام ملی از دو طریق به دست می‌آید. یکم طرح شعارهای تفرقه‌افکنانه مانند آزادی زندانی سیاسی و باز کردن رسانه ملی است. در همین چند روز دیدیم که چگونه شاخص‌های این جریان با حضور در رسانه ملی، طبق معمول یا خواسته‌های سیاسی‌شان را طرح کردند و یا به دروغ و تهمت رو آوردند. 
اما راه دوم تضعیف انسجام ملی از سوی جریان عادی‌ساز مصادره به مطلوب کردن آن است. این جماعت سعی در القای این دارد که انسجام ملی پدید آمده، نتیجه گفتمان سیاسی مطلوب آن‌ها بوده است. در حالی که مردم در جنگ دوازده روزه با عبور از گفتمان سیاسی غیر دینی (سکولار)، به انسجام و یکپارچگی رسیدند. همه شاهد بودیم که در آن دوازده روز جنگ تحمیلی، گفتمان سکولار غایب بود و بعضاً حاضر به محکوم کردن آن نشدند، آن وقت چگونه این گفتمان واداده سیاسی توانسته انسجام ملی را پدید آورد؟!
٣ .بازگشت به شرایط پیشا جنگ
جریان عادی‌ساز و فتنه‌گر اگر نتواند انسجام ملی متراکم پدید آمده را تضعیف کند تا سهم‌خواهی سیاسی کند، تلاش می‌کند جامعه به شرایط پیشا جنگی باز گردد. این خواسته در ظاهر امر مطلوبی به نظر می‌آید؛ ولی در واقع امر نه ممکن است و نه مطلوب. چون اولاً همین وضعیت پیشا جنگ بود که دشمن را به هوس تحمیل جنگ انداخت. ثانیاً دست دشمن روی ماشه است و هر آن ممکن است که دوباره تجاوز کند. بخصوص که دشمن از ایران مقتدر زخم کاری خورده است؛ لذا بازگشت به وضعیت پیشا جنگی نوعی خواب کردن ملت است. 
ثالثاً حتی اگر دشمن متجاوز، به بازگشت به وضعیت پیشا جنگی تن دهد، مطلوب ملت نیست. مگر با این بازگشت، فرماندهان و رزمندگان و دانشمندان و هموطنان بی‌گناه شهید شده، زنده می‌شوند؟! ملت چگونه می‌تواند به وضعیتی برگردد که دیگر شهداء در میانشان نیستند. چگونه می‌توان به وضعیتی بازگشت که دشمن متجاوز رجزخوانی و تهدید می‌کرد و غایت مذاکره را تسلیم شدن حاکمیت و ملت تفسیر می‌کرد و هم زمان با آن تجاوز نظامی کرد. هرگز چنین وضعیتی مطلوب شرع انور و حاکمیت و ملت نیست .
آری، باید وضعیت غیر جنگی پدید آید. اما نه آن وضعیت پیشا جنگی که آبستن جنگ و تجاوز دشمن بود. بلکه باید وضعیت صلح‌آمیزی را پدید آورد که دیگر دشمن دوباره خیال باطل نکند و غرامت بدهد و به حقوق ملت احترام بگذارد و دست از مداخله در سرنوشت ملت مقتدر ایران و منطقه بردارد. ان‌شاءالله