امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف): حقانیّت و واقعیّت، با ما اهل‌بیت رسول‌الله (ص) می‎باشد و کناره‎گیری عدّه‎ای از ما، هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد؛ چرا که ما دست‌پرورده‌های نیکوی پروردگار می‎باشیم و دیگر مخلوقین خداوند، دست‌پرورده‌های ما خواهند بود.    (بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۷۸)  

صفحه یک 1184

تحلیلی بر سبد رأی ضعیف مدعیان اصلاحات 

مهدی جمشیدی

برخلاف تصویری که اکنون از سوی اصلاح‌طلبان در حال ساخته‌شدن است، آنها نتوانستند صدای معترضان و خاموشان جامعه باشند و چشم‌ها را به سوی خود، خیره کنند و رأیِ بامعنا و پُرمایه‌ای را به دست آورند. این گزاره، مبتنی بر چند دلیل است:
[یکم]. «پنجاه درصد» از جامعه در انتخابات شرکت نکردند، در حالی ‌که اصلاح‌طلبان مدعی بودند که عدم مشارکت این بخش از جامعه، به دلیل تنگ‌نظری‌های شورای نگهبان در تأیید صلاحیت‌ها و حذف گزینه‌های اصلاح‌طلب است. اکنون مشخص شد که حتی اگر یک گزینه اصلاح‌طلبِ حداکثری نیز در میدان باشد و حتی اگر همه سرمایه‌های انسانی و رسانه‌ای و ساختاریِ اصلاح‌طلبان نیز به صحنه بیایند، حاصلش بسیار اندک خواهد بود. پس مسئله «مشارکت»، ارتباطی با «تکثّر نامزدها» ندارد و این‌گونه نیست که اگر از جریان اصلاحات، کسانی در معرکه انتخاب مردم باشند، مشارکت حداکثری نیز تحقّق خواهد یافت. میان تکثّر نامزدها و مشارکت حداکثری، ارتباطی وجود ندارد و ریشه مشکل را باید در جای دیگری جُست. آن بخش منفعل و خاموش جامعه نیز، اصلاح‌طلبان را نمی‌پذیرند و آنها را نماینده خود نمی‌دانند و حضور آنها به عنوان نامزد، نمی‌تواند موجب تولید انگیزه و اراده بشود. [دوّم]. از این گذشته، اصلاح‌طلبان حتی در چهارچوب گفتارِ «اثباتی» و «معطوف به خودشان» نیز نتوانستند بدنه اجتماعی را بسیج کنند؛ بلکه کوشیدند از طریق تصویرسازی وارونه و غیراخلاقی از سعید جلیلی، رأی‌سازی کنند. رأی آنها، بیش از آنکه رأی به خودشان باشد، ریشه در نفی‌های هیجانی و انکارهای رسانه‌ای داشت. اگر آنها این شگرد ناجوانمردانه را در پیش نمی‌گرفتند و از جلیلی، چهره جنگ‌طلب و ویرانگر نمی‌ساختند و این بخش از جامعه را نسبت به او دچار بیم و هراس نمی‌کردند، چند میلیون ریزش رأی می‌داشتند. پس بخشی از رأی به آنها، «رأی به آنها» نبوده؛ بلکه «نه به دیگری» بوده است و این «نه» نیز، مبتنی بر توهم و دروغی بوده که القاء شده است. [سوّم]. دیگر اینکه «شانزده ونیم میلیون رأی» در نسبت با انتخابات‌های قبلی، رقم بالایی نیست و نشان می‌دهد که ظرفیت اجتماعیِ اصلاح‌طلبان، به ‌شدّت کاهش یافته است. شهید رئیسی در انتخابات سال ۹۶، با شانزده میلیون رأی، نفر دوم شد و در انتخابات سال ۱۴۰۰ با هجده میلیون رأی، نفر اوّل. بنابراین، حاصل آن‌همه غوغای انتخاباتیِ اصلاح‌طلبان، معجزه انتخاباتی نبود؛ بلکه فقط یک «رأیِ متوسط به پایین» شکل گرفت که از دوره‌های قبلی نیز کمتر بود. این رأی، معنای اجتماعیِ جدّی و گسترده‌ای ندارد و نازل و کم‌مایه است، پس سخن‌گفتن از «رفراندوم ملی»، در انتخابی که نتیجه‌اش «شانزده ونیم میلیون رأی» بوده، مایه تمسخر است. [چهارم]. رأی پزشکیان، تا حدودی برخاسته از «تحریک قومیّتی» بوده و این به دلیل آن بوده که وی و جریان انتخاباتی‌اش کوشیدند مسئلة قومیّت را عمده و برجسته کنند. اما روشن است که رأی قومیّتی، بی‌ارزش و نازل است؛ چون بر «عقلانیّت سیاسی» تکیه ندارد و فقط از «تعصّب» برمی‌خیزد. تحریک قومیّت‌ها و نشاندن خویش بر روی گسل قومیّتی، رأی‌ساز است؛ اما رأیِ «سیاسی» و «خردمندانه» نیست. اگر انتخابات، عرصه رقابت نظریه‌ها و رویکردها و شایستگی‌ها و فضیلت‌هاست، پس باید انگیزه‌های سخیف از قبیل انگیزه‌های قومیّتی، کنار نهاده شوند و رأی‌دهنده، با عقلانیّت و بر اساس شایستگی انتخاب کند. برخی قومیّت‌ها در این انتخابات، چهره ناموجّه و نامعقولی از خود نشان دادند و اسباب ملامت و تحقیر خود را فراهم کردند. تفاخر و ترجیح قوم‌مدارانه، از هر قومی که باشد، نارواست و به معنی نادیده‌انگاشتن امر ملّی و رشدنیافتگی سیاسی و فقر استدلال عقلانی است. [پنجم]. سعید جلیلی توانست «سیزده ونیم میلیون رأی» را به دست آورد؛ یعنی کمتر از «سه میلیون رأی» با پزشکیان فاصله داشت. این فاصله، ناچیز است و «عدم اجماع» و «دوتکه‌گی» را نشان می‌دهد. پس جامعه، به یک سو نغلتیده و وزنه یک طرف، سنگین نشده؛ بلکه این وضع، بیشتر بیانگر فاصله‌سازیِ احساسی و لحظه آخر است. پزشکیان نتوانسته به یک جریان اجتماعیِ وسیع و اکثری تبدیل بشود و تفاوت محسوس ایجاد کند؛ بلکه با اندکی تفاوت، به قدرت دست یافته است. در مقابل، رأی بالای جلیلی، هرچه که کم‌رمقی و ناتوانی پزشکیان را نشان می‌دهد، از وجود یک پایگاه اجتماعیِ تثبیت‌شده و وفادار و قوی برای جلیلی نیز سخن می‌گوید. او اینک به یکی از گرانیگاه‌های سیاسیِ جامعه ایران تبدیل شده و به‌راستی، قدرت اثرگذاری و اجماع‌سازی دارد.
 
 
ختم رقابت و استمرار همدلی
داود مهدوی زادگان
چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با مشارکت بالای مردم پایان یافت و آقای دکتر پزشکیان توانست نظر مردم را به خود جلب نماید. مسلماً از امروز ایشان رئیس جمهور همه ملت است و باید همه با هم مصمم و یکپارچه در پرتو اصل نورانی ولایت مطلقه فقیه، آرمان‌های انقلاب اسلامی و امام راحل و شهدا را پی گرفته تا حصول نتیجه نهایی و اتصال آن به انقلاب حضرت حجت (عج) از پای نشینیم. چنانکه فلسفه انتخابات در انقلاب و نظام اسلامی چیزی غیر از این نبوده و نیست. 
انتخابات در جمهوری اسلامی رقابتی تنگاتنگ و توأم با آگاهی‌بخشی است و با هدف مشارکت عمومی و ملی در امر پیشرفت و ترقی میهن عزیزمان ایران اسلامی است. مردم خوب می‌دانند که تجربه مردم‌سالاری در ایران جز با شکل‌گیری انقلاب و نظام اسلامی و مجاهدت علما و شهداء ناممکن بود. به‌ ویژه در انتخابات اخیر که نتیجه سی و سه ماه خدمتگزاری بی‌وقفه و دردمندانه و خالصانه رئیس جمهور شهید آیت‌الله دکتر رئیسی (ره) به ملت بود. از این رو، نباید گذاشت تجربه مردم‌سالاری دینی با چنین صلابت و قدرتی توسط خناسان و بدخواهان نظام اسلامی، از ملت سرافراز باز ستانده شود. 
بی‌تردید، هر رأیی که در صندوق‌های رأی انداخته شد، در سبد جمهوری اسلامی جای گرفته است و این راه همچنان با پیروی از خط ولایت مطلقه فقیه استمرار خواهد داشت. آن‌چنان ‌که امام خمینی (ره) آسایش و امنیت ملت را در پشتیبانی از ولایت فقیه اعلام فرمودند.
 
دلنوشته‌ای از شهیدجمهور به آقای دکتر پزشکیان
رئیس جمهور جدید، سلام!
خواستم بگویم خیالت راحت باشد، خزانه کشور دیگر خالی نیست،
انبارها و سیلوها و ذخایر راهبُردی کشور را برایت پر کردم، اکثر بدهی ۶۰۰ هزار میلیارد تومانی دولت قبل را تسویه کردم، آب شیرین کن و لوله‌های انتقال آب به سیستان و بلوچستان و استان‌های مرکزی ایران را برایت ساختم، مشکل آب اهواز و شهرکرد را بر طرف کردم، تورم ۶۰ درصدی را به ۴۰ درصد رساندم، نرخ رشد نقدینگی کشور را به طرز محسوسی برایت کاهش دادم، طرح‌های ورزشی و درمانی که بیش از ۲۰ سال معطل بود را برایت به بهره‌برداری رساندم، روزانه ۷۰۰ نفر از مردمت، برای ضعف مدیریت سلامت و دیپلماسی، نمی‌میرند، پروژه توسعه فیبر نوری برای افزایش سرعت اینترنت در کشور را به راه انداختم،
ذخایر ژنتیکی دام کشور را که در معرض فروش و نابودی بود، حفظ کردم،
صدها کیلومتر راه آهن معطل مانده را به بهره‌برداری رساندم،
فرآیند ساخت دومیلیون و ششصد هزار واحد مسکونی برای مردم را آغاز کردم،
کارخانه‌های بزرگ و راهبُردی کشور مانند آذرآب و هپکو و ماشین‌سازی تبریز و صدها کارخانه کوچک و بزرگ دیگر را احیا کردم،
روابط با عربستان و کشورهای اطراف خلیج فارس را برایت سامان دادم،
برای توسعه تجارت، ایران را عضو سازمان‌های بریکس و شانگهای نمودم،
مسئله رتبه‌بندی معلمان را تا حد زیادی برایت حل کردم،
سامانه دریافت الکترونیکی مجوزها را برایت راه‌اندازی کردم و امضاهای طلایی و رانت را از بین بردم، یارانه ۴۵ هزار تومان مردم را که دولت قبل برای پرداختش عزا می‌گرفت، چند برابر کردم، مسئله قطعی برق صنایع را تقریباً به طور کامل رفع کردم، ماهواره‌های ساخته شده به دست جوانان نخبه که سال‌ها خاک می‌خورد را به فضا فرستادم، و...
همه این کارها و هزاران کار دیگر را کردم، در حالی که دولتی را تحویل گرفتم که تمام شاخص‌های فلاکت و ضعف مدیریت در آن به حد اعلا رسیده بود! این را می‌توانی در اولین جلسه من با هیئت دولت قبل ببینی.
حالا تو هستی و درد ملت.
حواست باشد، من انتظار مردم ایران از یک رئیس جمهور را خیلی بالا بردم.
من به جای نشستن در دفترم، توی کپرهای تاریک و چادرهای عشایر نشستم.
به جای واکس، کفش‌هایم را با گِلِ سیلاب سیستان و بلوچستان آراستم.
به جای گرفتن جشن تولد در هواپیما، با کودکان یتیم همسُفره شدم.
من رکورددار سفر با بالگَرد برای رفع مشکلات مردم به نقاط مختلف کشور، در بین مسئولین ایران هستم.
من حواسم به صبح‌های جمعه بود و به جای ریشخند کردن مردمم، جمعه‌هایم را به جای خانواده، در کنار مردم دردمند کشورم بودم.
من در راه اعتلای ایران عزیز، جانم را فدا کردم.
اکنون چشم‌ها به سوی عملکرد توست...
(شهید ابراهیم رئیسی)