امام باقر علیه السلام فرمودند:  به خدا سوگند که او (مهدی (علیه السلام)) مضطر (حقیقی) است که در کتاب خدا آمده می فرماید: «اَمَّن یجیب المضطر اذ ادعاه و یکشف السؤ...» بحارالانوار، ج ٥٢، ص ٣٤١ 

صفحه یک 1131

شئون روحانیت و سیاست
محمد ملک‌زاده
 
به دنبال اظهارات آیت‌الله محسن اراکی، نماینده مجلس خبرگان رهبری مبنی بر اینکه "حوزه علمیه، کار اصلی‌اش دخالت در سیاست است" برخی مدعیان روشنفکری و حتی روحانی نمایانی که گاه مدعی پیروی از افکار و اندیشه‌های حضرت امام نیز هستند، در برابر این سخن حق، لب به اعتراض گشودند و سعی کردند دخالت روحانیت در سیاست را خارج از شئونات اصلی روحانیت قلمداد کنند! در حاشیه این اظهارات، نکاتی قابل تامل است: 
۱. تردیدی نیست که روحانیت متعهد، در طول تاریخ تشیع وظایف بسیار مهمی در راستای هدایت فکری و اعتقادی مسلمانان و مبارزه با سلطه دشمنان اسلام بر جامعه اسلامی در ابعاد مختلف سیاسی - اجتماعی بر عهده داشته است. این وظایف به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی – که با طلایه‌داری این قشر مردمی و انقلابی صورت گرفت – بسی حساس‌تر و خطیرتر گردید. از دیدگاه بنیان‌گذار جمهوری اسلامی امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب آیت‌الله خامنه‌ای، رسالت اصلی روحانیت، حفظ روحیه انقلابی و دفاع از ارزش‌های انقلاب اسلامی است. از دیدگاه رهبر انقلاب، انقلابی‌گری جزء خصیصه ذاتی و همیشگی انقلاب اسلامی است و از این رو بقاء نظام جمهوری اسلامی نیز که محصول انقلاب اسلامی است، بدون حفظ روحیه انقلابی و عمل به ارزش‌های انقلاب اسلامی، میسر نیست. این مهم، تنها با حضور و پیشگامی روحانیت متعهد در صحنه‌های مختلف انقلاب و هوشیاری در برابر توطئه‌های عناصر نفوذی دشمنان اسلام و انقلاب که جز با دخالت در سیاست تحقق نمی‌یابد، امکان‌پذیر خواهد بود.
۲. آیت‌الله خامنه‌ای، انقلاب اسلامی ایران را به دلیل برخی ویژگی‌های منحصربه‌فرد، به عنوان یک الگوی مناسب از انقلاب‌های الهی در عصر حاضر معرفی می‎کنند. از مهم‌ترین ویژگی‌های انقلاب اسلامی، برخورداری از عنصر "دین و جلوداری روحانیت" در آن است که آن را در نوع خود بی‌نظیر ساخته است: «روحانیت، عنصر اصلی در مبارزات پانزده‌ساله منتهی به پیروزی انقلاب و سپس در تشکیل نظام مقدس اسلامی و برافراشتن پرچم اسلام در جهان و در مقاومت پرشور ملت ایران در برابر تهاجم‌های گوناگون دشمنان و پیش از این‌ها و در طول قرن‌های متمادی، عامل اصلی حفظ معارف اسلامی و ایمان عمیق و صادقانه ملت ایران به مکتب حیات‌بخش اسلام و رشد تفکرات دینی در همه‌جا بوده است». (پیام آیت‌الله خامنه‌ای به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره)، ۱۰/۳/۱۳۶۹)
۳. با توجه به پرچم‌داری حوزه‌های علمیه در انقلاب اسلامی و نقش روحانیت به عنوان علت محدثه در پیروزی انقلاب، بقای انقلاب و نظام اسلامی نیز طبعاً به حضور روحانیت انقلابی در صحنه انقلاب وابسته است. این مهم، وظایف روحانیت به‌ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی را – که با طلایه‌داری این قشر مردمی و انقلابی صورت گرفت – بسی حساس‌تر نموده است:
الف) هدایت سیاسی جامعه
از جمله وظایف روحانیت، "هدایت سیاسی جامعه" است که در اسلام بر عهده علماء دینی نهاده شده است تا با اتکاء به مبانی دینی اسلام، هدایت صحیح جامعه را در این زمینه برعهده گیرند. عدم استمرار این حضور می‌تواند نتایج زیان‌بار و جبران‌ناپذیری برای جامعه اسلامی به همراه داشته باشد و انقلاب را از رسیدن به اهداف والای خویش بازدارد. همچنان که دو واقعه تاریخی «مشروطیت و نهضت ملی، به علت استمرار نیافتن حضور روحانیت، به اهداف خود نرسید» اتفاقی که با هوشیاری بنیان‌گذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی (ره) به وقوع نپیوست و ایشان اجازه ندادند که «دشمن، حضور روحانیت را در حرکت عظیم انقلاب و پس از آن متوقف کند؛ چرا که در غیر این صورت، نه انقلاب پیروز می‌شد و نه جمهوری اسلامی به حرکت خود ادامه می‌داد». (همان) به عنوان شاهدی بر این ادعا می‎توان به جریان بیداری اسلامی در کشورهای عربی مثال زد که «دین»، مردم را به میدان کشاند؛ اما چون دستگاه‌های دینی متفرق بودند و انقلاب مردم ذیل رهبری واحد علمای دین قرار نداشت، این کار استمرار نیافت و بیداری به نتیجه لازم نرسید؛ اما در جمهوری اسلامی، تداوم حضور علما و روحانیون و در نتیجه حضور مردم در عرصه‌ها، استمرار حرکت انقلاب را ممکن کرده است. 
ب) پاسداری از حریم ولایت و حکومت اسلامی 
از دیگر وظایف علما و روحانیت آگاه و انقلابی، "دفاع از حریم ولایت و موجودیت نظام اسلامی" است. در زمان تاسیس حکومت اسلامی و حاکمیت ولی‌فقیه در عصر غیبت، اطاعت از ولی‌فقیه جامع‌الشرایط به عنوان نائب امام معصوم و پای‌بندی به قوانین حکومت اسلامی، بر همه مردم واجب است. تبیین این موضوع بر عهده روحانیت به عنوان مبلغان دینی است تا مردم را نسبت به وظایف خود، آگاه و از حریم ولایت و حاکمیت سیاسی ولی‌فقیه پاسداری نمایند؛ زیرا به تعبیر آیت‌الله خامنه‌ای «امروز اگر روحانیّت در قبال حکومت، بی‌اعتنا و بی‌مبالات باشد، هم خودش ضایع خواهد شد و هم حکومت اسلامی تضعیف می‌شود». (بیانات در دیدار جمعی از روحانیون، ۱۶/۹/۱۳۷۴)
ج) آگاهی به مسائل سیاسی – اجتماعی روز 
از ضروریات حیاتی روحانیت و حوزه‌های علمیه در نظام اسلامی "آگاهی به مسائل سیاسی – اجتماعی روز" است. علما و روحانیت با توجه به سابقه دیرینه این قشر در جامعه اسلامی و شیعی ایران که محل رجوع و مورد اعتماد مردم مسلمان ایران در عرصه‌های سیاسی و دینی بوده‌اند، می‌توانند مسیر صحیح اسلام‌خواهی و حق‌طلبی را به مردم بنمایانند و موجب استحکام ایمان در بین آحاد مردم و نهراسیدن از دشمنان گردند. روحانیت تشیع در طول تاریخ به‌عنوان تکیه‌گاهی مطمئن در چگونگی تعامل با حاکمیت و قدرت سیاسی بوده‌اند. پس از طلیعه فجر انقلاب اسلامی در بهمن ۵۷ نیز که آرمان قریب به هزار و چهارصد‌ساله علما و مجاهدت‌ها و ایثارگری‌های ایشان به ثمر رسید، گرچه نوع صورت‌بندی تعامل روحانیت با دولت و قدرت سیاسی دگرگون شد و سیاست فاصله‌گیری از قدرت سیاسی، به سیاست حفظ کیان حاکمیت اسلامی در سرلوحه وظایف این قشر مردمی قرار گرفت؛ اما جایگاه اصیل علما به‌عنوان تکیه‌گاه مردم در حل مسائل سیاسی و اجتماعی همچنان حفظ و تقویت گردیده است.
د) هوشیاری در برابر توطئه دشمنان
امروزه توطئه دشمنان نظام اسلامی پس از گذشت بیش از چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، بسیار پیچیده‌تر و به‌روزتر از گذشته شده است. تهاجمات فرهنگی اجانب از الگوها و روش‌های فوق‌العاده پیچیده و مدرن پیروی می‌کند؛ از جمله این روش‌ها از دیدگاه رهبر انقلاب، "انکار اصل توطئه و ترویج اتهام توهم توطئه در جامعه اسلامی" است تا همه مشکلات و کمبودها را متوجه داخل نموده و ناکارآمدی نظام و مسئولان اسلامی را تبلیغ نمایند. در این شرایط از منظر آیت‌الله خامنه‌ای جایگاه خطیر حوزه‎های علمیه ایجاب می‌کند با بصیرت و بینش صحیح، دشمن را در هر لباسی که هست، شناسایی و به مردم معرفی نمایند و این مهم در راستای وظیفه اساسی علما و روحانیون در هدایت مردم و تبلیغ حقیقت است؛ زیرا «در دنیایی که اساس کار دشمنان حقیقت، بر فتنه‌سازی است، اساس کار طرفداران حقیقت، باید بر بصیرت و راهنمایی باشد». (بیانات در دیدار طلاب و فضلا و اساتید حوزه علمیه قم، ۲۹/۷/۱۳۸۹)
ه) هوشیاری حوزه‌های علمیه نسبت به عناصر نفوذی و لیبرال 
یکی از موضوعات مهمی که امام خمینی (ره) در منشور روحانیت - که به بیانیه حرکت حوزه و روحانیت در مسیر انقلاب اسلامی معروف شد - به آن پرداختند، هشدار نسبت به نفوذ عناصر غرب‌گرا در بدنه انقلاب است. لیبرال مسلکانی که هیچ اعتقادی به اصل نظام و آرمان‌ها و ارزش‌های انقلاب ندارند. حضرت امام (ره) به همه به ویژه حوزه‌های علمیه هشدار می‌دهند که باید این عناصر را از صفوف انقلاب جدا کرد و برای خروج این جریان‌ها و گروه‌ها از قطار انقلاب نباید متاسف بود؛ زیرا آنان هیچ‌گاه تعلق خاطری به نظام و انقلاب نداشته‌اند (امام خمینی (ره)، ۱۳۷۹، ج ۲۱: ۲۷۳) و «به چیزی کمتر از انحراف انقلاب از تمامی اصولش و هر حرکت به سوی آمریکای جهان‌خوار، قناعت نمی‌کنند». (نامه امام خمینی (ره) به وزیر کشور وقت در خصوص ممنوعیت فعالیت نهضت آزادی، ۳۰ بهمن ۱۳۶۶) 

راهکارهای عملی برای عینی شدن رفتارهای ارزشی در متن جامعه 
کبری خالقی
۱] رحمت خدا بر امام خمینی (رحمه‌الله) که ما را با برداشتی نو و ناب حداکثری و فراگیر از کلمات و مفاهیم در اسلام آشنا کرد که هر کدام از آنها ضربه‌ای سهمگین بر پیکره طاغوت است. بنی‌امیه و بنی‌عباس و پس از آنها طواغیت و سلطه‌گران در قرون بعد، اسلام را به صورت نمایشی و در حد انجام مناسک فردی پایین آوردند. از طرفی ابلیسیان، مفاد اسلام را از مفهوم واقعی خود تهی کردند تا بتوانند بر ملت‌های مسلمان سیطره داشته باشند. یکی از مهم‌ترین کلماتی که مستکبرین آن را تحریف کردند، کلمه‌ی «تقوا» بود. اگر هم حرفی از تقوا به میان می‌آمد، در محدوده‌ی فردی به آن توجه می‌شد و از به‌کارگیری آن در عرصه اجتماعی، ممانعت به عمل می‌آوردند. امام خامنه‌ای درباره‌ی تعریف تقوا می‌فرمایند: تقوا از یک بُعد یعنی دقت، مراقب بودن، دائماً بر حذر بودن از اشتباه و از بُعد دیگر، یعنی ایجاد یک حصاری در وجود که دشمن از آن حصار نتواند عبور و نفوذ کند... [مانند واکسیناسیون در مقابل بیماری‌ها]. (کتاب منشور حکومت علوی صفحه ۱۶۸)
۲] این دو تعریف از تقوا، به یک مسئله برمی‌گردد که همان "هوشیاری، بیداری و آگاهی دایمی" از مسائل و مشکلاتی که در میان راه و در مقابله با دشمن می‌باشد. به بیان دیگر اگر این هوشیاری و آگاهی، همراه با مراقبت دائمی باشد، انسان شاید هیچگاه دچار شکست در برابر دشمن [چه هوای نفس و چه دشمن بیرونی باشد] نشود. این مراقبت دائمی در همه جنبه‌های زندگی در رهبران الهی دیده می‌شود. همان که سبب می‌شود تا دستگاه ابلیس در مقابل آنان موضع‌گیری کرده و به جنگ با دین و رهبران دینی برآیند. اگر تقوا را در دو بُعد فردی و اجتماعی در نظر بگیریم، معمولاً در تقوای فردی، آسیب یا نگرانی، متوجه سران کفر و استکبار نخواهد بود. چنانچه که دائماً در تمام اعصار گذشته، مفهوم تقوا را با سوءنیت و با تحریفی خاص، فقط در منطقه‌ی وجود فرد، معنا می‌کردند. در حالی که اسلام دین اجتماعی است و حضور مردم با تقوای اجتماعی یعنی مراقبت و حذر کردن از دشمن در صحنه‌ی عمل، ضامن بقای اسلام و دشمن‌شکن است. همان‌طور که این تقوای اجتماعی در صحنه‌های دفاع مقدس بروز و ظهور کرد. 
۳] قضیه‌ی کرونا یک مثال عینی مشارکت همگانی و تقوای اجتماعی در حل مشکلات جامعه است. اینکه چه چیزهایی سبب رفع این نحوست عظیم شد، می‌توان اشاره کرد به اقتدای مردم به امام جامعه که در صحنه حاضر شد و تمام شیوه‌نامه‌های بهداشتی را مراعات کرد. شاید یکی از اثرگذارترین موارد رعایت توسط مردم به‌خصوص جامعه متدینین، همین اقتدا بود که سبب خودکنترلی و انجام تکلیف در میان مردم شد؛ چرا که فعل او در منظر عام و خاص، در معرض تماشا بود. دلایل دیگر موفقیت در حل این مشکل تا حد چشمگیری تبلیغات پرحجم و تکراری و نیز ترس از جان یا... بود. متاسفانه این مراقبت‌ها و ایستادگی در مقابل نفوذ دشمن در زندگی امامین انقلاب مانند ساده‌زیستی، قناعت، صداقت، عمل به قانون و... به مردم نشان داده نشده است و تاسف‌بارتر اینکه بعد از دفاع مقدس، بعضی مسئولین تن به تجمل‌گرایی دادند و این صفت رذیله به چشم مردم آمد و مسئولان به هشدارهای امام جامعه اعتنایی نکردند و از سویی دشمن نیز از این مهلکه‌های ضدارزش استفاده کرده و آنها را گرفتار دنیا و مطامع دنیایی کرده و اسلام حداقلی را در زیر پوست آنان نفوذ داد و اکثر مردم هم الگو گرفتند. اما مسئولینی که با ایثار و فداکاری در حکومت اسلامی فعالیت می‌کردند، نه تنها به چشم نیامدند و تبلیغ این اخلاص و غیرت نشد؛ بلکه به عنوان تندرو انگ زده شدند! 
۴] به نظر می‌رسد باید مفاهیمی که در اوایل انقلاب و در دفاع مقدس رخ نمود و با جان و خون آمیخته شد، دوباره بازتولید شود و آن به آن و پُرتکرار در جامعه تزریق شود. حال آنکه متاسفانه یکی از منابرِ تبلیغِ تجمل‌گرایی و عدم قناعت، محصولات تبلیغی یا مجموعه‌های تولیدی در صداوسیماست. موفقیت در شکل‌گیری و تثبیت رفتارهای ارزشی در جامعه را می‌توان از صداوسیما، حوزه، دانشگاه، خانه و آموزش‌وپرورش و نیز با آشنا کردن مردم با مفهوم ایثار، شهادت و شهدا و وصیت‌نامهی آنان شروع کرد. مهم‌تر اینکه دولت‌مردان انقلابی با مراقبت و تحذیر خود از منافع شخصی و رفاه‌زدگی و انجام برنامه‌ریزی صحیح اقتصادی، بتوانند مشکلات اقتصادی را به حداقل برسانند تا مردم از امنیت در معیشت و مسکن، خیالی راحت کنند. شاید در آن حالت، بهتر بتوان زوایا و مواضع فرهنگی اسلام عزیز را به ذهن مردم تاباند. دیگر اینکه مسئولان به همراه مردم در خدمات اجتماعی مردمی مانند زلزله، سیل، در مسائل گوناگون دیگر، در کمک‌های مردمی، کمک‌های مؤمنانه، کمک به طبقات محروم و مستضعفان مشارکت کنند، تا حس اعتماد و اطمینان همراه با امید و ایمان به نظام، در مردم تقویت شود و مردم با استقامت و ایستادگی، همراه با دولت، مشکلات را پشت سر بگذارند.
۵] حال سوال اساسی اینجاست که اگر اقدام به موقع و همراهی مردم و مسئولان توانست در قضیه‌ی کرونا موفق عمل کند؛ چرا در خصوص مسئله حجاب و عفاف که اتفاقاً اکثر زنان ما مأخوذ به حیا هستند، هنوز قادر به رفع این معضل مهم که دشمن عنود، نهاد خانواده و در پی آن نابودی نظام را نشانه گرفته است، نشدیم؟! این ناهنجاری لبه‌ی درگیری ما با نظام سلطه است که باید در سه سطح هم‌زمان با آن برخورد کنیم. خدا رحمت کند علامه سید منیرالدین حسینی الهاشمی که می‌گفت: باید برای افراد جامعه روشن بشود که درگیری با اقامه‌کنندگان کفر و شرک بین‌المللی، بالاترین وظیفه الهی ـ انسانی است. تقوا [اجتماعی] نیز در درجه اول، پرهیز از سازش با این اقامه‌کنندگان است به‌گونه‌ای که در هیچ سطحی سازش نشود. در درجه دوم، درگیری با اشاعه فساد است. در درجه آخر، درگیری با فساد خُرد است. حساسیت‌ها باید در این درجات پرورش پیدا کند. ۱۶/۰۵/۱۳۷۹