توافق عزتمندانه محصول مشترک دیپلماسی و میدان
قاسم روانبخش
توافق ایران و عربستان با وساطت چین، به سرعت به تیتر اول رسانههای جهان تبدیل و در پی آن، تحلیلهای زیادی ارائه شد. غالب کشورها و شخصیتهای سیاسی جهان از این توافق اظهار رضایت کرده، آن را مثبت ارزیابی کردهاند. تنها رژیم صهیونیستی است که بیشترین اظهار نگرانی داشته، آن را در راستای شکست سیاستهای منطقهای خود، ارزیابی کرده است .
درباره این توافق، نکاتی چند را مد نظر قرار میدهیم تا تحلیل واقعگرایانهتری نسبت به آن داشته باشیم:
ایران و عربستان دو کشور بزرگ منطقهای هستند که در سیاستهای منطقهای خودشان بر دیگر کشورهای منطقه موثر هستند. عربستان بر دیگر دولتهای عربی منطقهای مانند امارات، کویت، بحرین و مصر، تاثیر داشته و عضو مهم شورای همکاری خلیجفارس تلقی میشود و ایران علاوه بر تاثیر کلانی که بر ملتهای منطقه دارد، بر دولتهایی مانند لبنان، سوریه، عراق، یمن، قطر، افغانستان و... نیز نقش موثری ایفا میکند. گذشته از این که نیروهای مقاومت مانند حزبالله لبنان و گروههای فلسطینی مانند حماس و... بسیار موثر است.
از زمانی که رابطه سیاسی ایران و عربستان به صورت رسمی قطع شد ۷ سال میگذرد. عربستان سعودی با سفارش امریکا در این مدت سعی کرد نقش ژاندارم امریکا در منطقه ایفا کند و سیاستهای امریکا را در منطقه به اجرا در آورد. افزایش تولید نفت به بالای ۱۰ میلیون بشکه در جهت پر کردن جای نفت تحریم شده ایران، خرید بیش از ۵۰۰ میلیارد سلاح از امریکا و تبدیل عربستان به یک انبار تسلیحاتی، هزینه کرد مبالغ کلانی در انتخابات لبنان و عراق، در جهت تغییر دولتها به نفع خود، تشکیل داعش و گروههای سلفی در عراق و سوریه و حمایتهای مالی از آنها، تشکیل ائتلاف سعودی_ اماراتی و تحمیل جنگ ۸ساله بر ضد یمن به منظور شکست انصارالله و الحاق یمن به عربستان، مشارکت غیرمستقیم در معامله قرن امریکاییها به منظور تقویت جبهه غربگرایان در منطقه و آخرین زورآزمایی عربستان علیه ایران، حمایت همهجانبه از آشوبهای اخیر با حمایتهای مالی و تاسیس شبکه اینترنشنال، همه فعالیتهای عربستان در جهت براندازی یا تسلیم ایران اسلامی بود.
علاوه بر موارد فوق، یکی دیگر از دلایل رویآوردن عربستان برای توافق، این است که نشانههای افول غرب بهویژه امریکا برای صاحبان قدرت و سیاست از جمله عربستان سعودی، مخفی نمیماند و از سوی دیگر، تشکیل مثلث قدرت ایران، روسیه و چین در شرق با محوریت ایران، آیندهای بس روشن و رو به پیشرفت را نوید میدهد. طبیعی است که عربستان برای ادامه حیات و حفظ و بقای خودش به چنین رابطهای نیازمند است. به همین دلیل تلاش میکند روابط خودش را با قدرتهایی مانند روسیه و چین تقویت کند و بهتدریج از غرب متزلزل فاصله بگیرد. دعوت رسمی عربستان از رئیسجمهور چین نیز در همین راستا توجیه میشود.
مذاکرات سیاسی عربستان و ایران با واسطهگری عراق، هر چند مدتهاست در حال انجام بود؛ ولی شکستهای مکرر عربستان از ایران و نقش چین در این ماجرا تاثیر بسزایی داشت.
دیپلماسی ایران و چین و عربستان نشان داد که میتوان در منطقه بدون دخالت امریکاییها و اروپاییها به توافقهایی دست یافت که به مراتب پایدارتر از توافقاتی است که با محوریت امریکاییها صورت میگیرد.
در نقطه مقابل، جمهوری اسلامی با تدبیر و برنامهریزی و تقویت بنیه نظامی و اقتصادی و ایجاد عمق راهبردی خودش در منطقه، تمامی نقشههای شیطانی عربستان و آمریکاییها را نقشبرآب کرد و در این زورآزمایی سیاسی، نظامی و اقتصادی همهجا، به پیروزی رسید. ایران توانست با تدبیر و با برنامهریزی بسیار دقیق، داعش و دیگر گروههای مسلحین که عمق راهبُردی سعودیها در سوریه و عراق و لبنان و یمن محسوب میشدند را نابود و متلاشی سازد و با حمایت همهجانبه از نیروهای مقاومت در منطقه، عمق راهبردی خودش را تقویت و توسعه دهد. در راستای این سیاستها بود که دولت سوریه باقی ماند و دولت عراق بهرغم یک سال تعویق، دولتی همسو با سیاستهای ایران به پیروزی رسید. در لبنان نیز سیاستهای سعودی شکست خورد و دولت مورد حمایت حزبالله به قدرت رسید. در فلسطین اشغالی نیز نیروهای مقاومت و همه گروههای سیاسی متحد شده و در جبهه صهیونیستها منازعات سیاسی جدی شکلگرفته است. جنگ یمن نیز بهرغم هزینههای سنگینی که عربستان داشت، در نهایت به شکست انجامید و انصارالله پیروز میدان گردید. در اغتشاشات اخیر نیز عربستان شکست خورد و جمهوری اسلامی مقتدرتر از گذشته درخشید، بهطوریکه غربیها نیز به شکست خودشان در این جنگ ترکیبی اعتراف کردند.
با این شرائط، دیگر راهی برای سعودیها جز حضور در میدان دیپلماسی باقی نمانده بود که با قدرت بزرگ منطقهای یعنی ایران، کنار بیاید.
آن چه پس از انجام این توافق جای شگفتی دارد، نگرانی و عصبانیت جریان مدعیان اصلاحطلبی است! آنها از یک سو آن را میستایند و از دستاوردهای دولت روحانی میشمرند، چرا که شمخانی از بازماندگان دولت روحانی است! و از سوی دیگر در تلاشاند تا این توافق را بسیار کماهمیت جلوه دهند تا جنگ روانی آنها موثر افتد.
در اینجا به برخی دستاوردهای این توافق برای جمهوری اسلامی اشاره میکنیم:
۱. زمانی که سعودیها - که گنده لات منطقهای محسوب میشوند - در برابر ایران کوتاه میآیند، تکلیف دیگر کشورهای کوچک منطقهای روشن است. از این پس، همه باید سیاستهای منطقهای خودشان را با ایران هماهنگ کنند.
۲. از جمله دستاوردهای این توافق را میتوان کاهش نرخ ارز و افزایش ریال در برابر ارزهای خارجی دانست، چرا که گذشته از تاثیر روانی ای که این توافق بر بازار دارد، گشایشهای اقتصادی خوبی نیز برای کشور به دنبال دارد.
۳. از دیگر دستاوردهای این توافق، میتواند تثبیت آتش بس در یمن و گشایشهای اقتصادی و سیاسی در راستای شکل گیری دولت رسمی در آن کشور دانست.
۴. از جمله دستاوردهای فرهنگی این توافق، راهاندازی عمره برای مردم ایران است که در پرتوی آن، آثار و برکات سیاسی اقتصادی نیز در بر دارد.
نکته مهم دیگر، اینکه با انجام این توافق، غربیها بهویژه اروپاییها در باب رابطه با جمهوری اسلامی تجدیدنظر خواهند کرد، چرا که تحریم چین و روسیه و ایران، به شکوفایی اقتصادی خواهد انجامید.
آخرین نکته اینکه، حکمت دستیابی به توافق عزتمندانه ایران و سعودی آن است که دیپلماسی و میدان کاملا هماهنگ عمل کردند و این هماهنگی نشان میدهد که حکمت شکست مذاکرات برجامی عدم هماهنگی دیپلماسی با میدان بود. دولت روحانی از اینکه سپاه در عرصه میدان کمکش بیاید طفره میرفت و همواره در جهت تضعیف عرصه میدان عمل میکرد.
مطلب وارده
زمان خانهتکانی فرا رسیده است
رضا زرخانی
رئیسجمهور عزیزتر از جان، عمر دولت به نیمه رسید! آیا زمان خانهتکانی فرا نرسیده هست؟! پایان سال هم هست بسمالله!
تا زمانی که تکنوکراتها و لیبرال مسلکها در خیمه این دولت انقلابی مجتمع باشند، همیشه تضاد مشهود با تفکرات انقلابی حضرتعالی و مومنین خواهند داشت، و در هدایت این دولت، شما را همراهی نخواهند کرد! و شاید در زبان و ظاهر با شما باشند، و در اقدام به موقع و عمل انقلابی، سست و علیه حضرتعالی اقدام خواهند کرد!
معالاسف تا به امروز در ذهن انقلابیون واقعی و بیادعا، برخی از انتصابات دولت در سطح کشور، استان و شهرستان محل تامل و معما باقیمانده هست.
هنوز به طور مشهود و کافی از مدیران نخبه و جوان انقلابی در دولت حضرتعالی استفاده نمیشود!
هنوز برخی مدیران مسئلهدار دولت سابق، در بدنه دولت شما جولان میدهند و آبروی این دولت را هدف قرار دادهاند!
هنوز هم برخی نمایندگان فعلی و اسبق، در انتصابات دخل و تصرف میکنند، از انتصاب معاونین وزرا گرفته تا استاندارها و فرمانداریها!
و در این میان، آیا واقعا بازرسان پاستور در خواباند یا هوشیار؟!
به راحتی از افاضات دشمنشادکن برخی افراد وزرا عبور نکنیم!
چرا هنوز بانکداری ربوی در این کشور اصلاح نمیگردد؟!
چرا هنوز دستهای صاحبان سرمایه و زاویهدار با نظام اسلامی مثل برخی سهامداران ایرانخودرو و سایپا و امثال آن، از طرق قانونی و قضایی خلعید نمیشوند؟
چرا اصلاحات ساختاری در وزارت آموزشوپرورش صورت نمیگیرد؟ رئیسجمهور عزیز! ما در این وزارتخانه، اشخاص مخلص و انقلابی کم نداریم، چرا از ایشان استفاده نمیشود؟ و چرا ادارات آموزشوپرورش در سطح استانها و شهرستانها به ستاد انتخاباتی برخی جریانهای سیاسی و حضرات نمایندگان مجلس تبدیل شده، نه به یک مکان و ستاد فرماندهی تعلیموتربیت!
چرا هنوز اصلاح ساختارهای امنیتی و ترمیم حفرههای امنیتی که مولود دولتهای لیبرال مسلک سابق خصوصا دولت بنفش هست، صورت نمیگیرد؟ که ما در این جنگ ترکیبی، به یک سپر امنیتی قوی که در پیشبینی، پیشگیری و برخورد نیاز مبرم و فوری داریم!
و برخی چراهای دیگر که به این اندک نوشتار، قناعت میکنیم!
آقای رئیسجمهور، ما به یک خانهتکانی نیاز داریم!