

برگی دیگر از دکترین «اقتصاد مقاومتی»
"اقتصاد مقاومتی" یک اقتصاد عدالتمحور و عدالتگستر، با درونمایهی نگاه به توانمندیهای بالقوه و بالفعل داخلی بوده؛ تا با جوشش از درون، به خروش در عالم بیرون از مرزها بی انجامد.
"اقتصاد مقاومتی" یک اقتصاد تهاجمی در مقابل کارتلها و تراستهای در حال ورشکسته اروپا و امریکا بوده، نه یک اقتصاد منفعل و تدافعی صرف!
هر نظام سیاسی بر اساس ایدئولوژی تأسیسی خود، یک سری مبانی سیاسی و اقتصادی داخلی و خارجی را به یدک میکشد.
قبل از انقلاب، در دورههای قاجر و پهلوی، بیشتر دانشآموختگان کلاسیک ایران اسلامی، تفکرات و ایدئولوژی خود را از ایدئولوژی غربی یا شرقی عاریت میگرفتند.
بنابراین، امام راحل عظیمالشأن بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، جملهی تاریخی خود را اینچنین ایراد فرمودند: «ملت ایران از دست رژیم پهلوی نجات یافتند؛ اما به این زودیها از دست تربیتیافتگان غرب و شرق، نجات پیدا نخواهند کرد!»
و به قول مقام معظم رهبری دامتبرکاته، خطرناکتر از نفوذ مصداقی در بدنه حاکمیتی ایران اسلامی، نفوذ جریانی یا همان نفوذ فکری و ایدئولوژیکی لیبرالیسم غربی هست.
که ما قبلاً در این نشریه وزین، در خصوص نفوذ استعمار پیر (انگلیس) در بخشی از ساختارهای سیاسی و آموزشی و ... مقالاتی را به ثبت رساندیم مثل؛ ممهور شدن پای مدرک دکتری ایرانی به زبان گویشی ملکه انگلیس (قوم آنگلوساکسون) مشروط به کسب مدرک تافل یا EPT و ...
تا شاید روزی زبان ملی ایرانی، خودش برندی باشد بر روی محصولات صادراتی و باکیفیت ایرانی به سراسر دنیا، و به قول مقام معظم رهبری: ما باید در تولید علم به جایی برسیم که سایر کشورهای دنیا، برای مصرف تولیدات علمی ما، یک روزی مجبور بشوند که زبان فارسی را یاد بگیرند.
امروزه غیر از مسائل آموزشی، فرهنگی و سیاسی بهصورت گسترده، گاهی دانشآموختگان اقتصاد در دانشگاههای ایران، از نظریات دانشمندان غربی بهعنوان وحی مُنزل، پیروی میکنند! و این تفکرات را در بدنه فکری و قوه اجرایی کشور تزریق میکنند!
درصورتیکه دکترین اقتصاد مقاومتی مقام معظم رهبری، بهعنوان یک ایده کاربردی، همیشه در قوه مجریه مغفول مانده! و اراده چندان قوی جهت اجرا در دولتهای ماضی، دیده نشد!
"اقتصاد مقاومتی" یک اقتصاد عدالتمحور و عدالتگستر، با درونمایهی نگاه به توانمندیهای بالقوه و بالفعل داخلی بوده؛ تا با جوشش از درون، به خروش در عالم بیرون از مرزها بی انجامد.
"اقتصاد مقاومتی" استفاده بهینه از ظرفیت تولید داخلی و تحریم کالای مشابه خارجی، برای تشویق سرمایهگذاری داخلی است. بهعنوانمثال؛ نمایش اقتدار و حمایت از تولید داخل، با نمایش دست چپ مشت شده مقام معظم رهبری دامتبرکاته در تزریق واکسن برکت، در واقع تفسیر عینی «ما میتوانیم» بود.
"اقتصاد مقاومتی" یعنی فعلیت دادن به ظرفیتهای ۸ الی ۹ درصدی تجمیع شده منابع و ذخایر معدنی دنیا در این کشور گوهر خیز هست.
"اقتصاد مقاومتی" توجه به بازار بالای پانصد میلیونی همسایگان، جهت صادرات و معرفی محصولات تولیدی ایرانی هست.
"اقتصاد مقاومتی" خط بطلان کشیدن بر ارزش ارزی دلار، با انعقاد قراردادها و معاهدات چندجانبه با کشورهای همسو، جهت استفاده از پول ملی در تبادلات تجاری هست، تا ورشکستگی را برای دولت آمریکا و بازگشت ارزش به پول ملی را، تحقق ببخشد.
"اقتصاد مقاومتی" یک اقتصاد قرآنی با نگرش مثبت به بانکداری اسلامی، با ترویج وامهای قرضالحسنه و سرشکن کردن وامهای چند دهدرصدی در اعطای وام به عموم قاطبه مردم نیازمند هست و مقابله با اعطای تسهیلات و وامهای کمبهره به منتصبین قدرت و ثروت هست.
"اقتصاد مقاومتی" یک اقتصاد تولید محور، بهعنوان یک پشتوانه واقعی برای پول ملی بوده، نه تکیه دادن ارزش پول ملی به ذخایر ارز خارجی مثل؛ دلار و اوراق قرضه بیپشتوانه بانک مرکزی جهت کلاه گشاد شرعی گذاشتن بر سر ملت مستضعف ایران!
"اقتصاد مقاومتی" یک اقتصاد تهاجمی در مقابل کارتلها و تراستهای در حال ورشکسته اروپا و امریکا بوده، نه یک اقتصاد منفعل و تدافعی صرف!
"اقتصاد مقاومتی" توجه به زیر ساختهای جوان و پویای ایران اسلامی را به دنبال دارد، با محوریت نیروی تحصیلکردهی جوان ایرانی که متأسفانه با سیاسیکاری دولتها، باعث بیتوجهی به این پتانسیل و بمب انرژی محصور شده، گردیده است!
در "اقتصاد مقاومتی" رشتههای شغلی و دانشگاهی تولیدی و کارآفرینی، باید جایگزین برخی از رشتههای بیخاصیت و کمارزش وزارتخانههای آموزشوپرورش و آموزش عالی گردیده، و زمان کسب مدارک و مدارج دانشگاهی، بایستی پایین بیاید و سن اشتغال جوانان پایینتر.