کنار مسجد، نمایشگاهی در مورد حضرت فاطمه (سلام الله علیها) برپا بود. بچه ها خیلی زحمت کشیده بودند. کار سنگینی بود. اما این نمایشگاه می خواست چه بگوید؟ چیز مهمی به ذهنم نرسید. یک نمایشگاه هم یک متن رسانه ای است. وقتی می خواهیم نمایشگاهی برگزار کنیم، باید ببینیم می خواهیم چه بگوییم و مهمتر اینکه این مطلب را چگونه و در چه قالبی بگوییم. صرف درست کردن دیوارهای خشتی و نصب تعدادی مجسمه هرچند با زحمت زیاد باشد، تا زمانی که حرفی برای گفتن نداشته باشد، کار کم ثمری است. ما هنوز به نمایشگاه ها به شکل یک متن نگاه نمی کنیم. نمایشگاه یک کتاب است. باید دید فصلهای این کتاب چگونه مرتب شده و چه ارتباطی با هم دارند. باید به بازدیدکننده به عنوان مطالعهکننده یک کتاب نگاه کرد و دید او از ابتدا تا انتهای نمایشگاه چه چیزی را مطالعه میکند. متأسـفانه ما هنـوز برگـزاری نمایشـگاه را نوعی نوشتن نمی دانیم و انتظار تأثیر خاصی را از آن نداریم.
اگر میخواهیم نمایشگاهی در مورد حضرت زهرا (سلام الله علیها) برپا کنیم، باید ببینیم می خواهیم روی کدام یک از ویژگی های آن حضرت تأکید کنیم. کدام یک از خصوصیات ایشان برای امروز ما مهمتر می باشد؟ و در مرحله بعد باید دید نمایشگاه و فضای آن را چگونه طراحی کنیم تا برای رسیدن به این هدف، بیشترین تأثیر را داشته باشد؟
و همه اینها نیاز به آموزش دارد. در مدرسه مشق شب و زنگ املا داریم؛ اما جای این برنامه ها در تصاویر و رسانه خالی است. دانش آموزان برای تولید متون رسانهای نه آموزش دیدهاند و نه تمرینی انجام دادهاند. در بسیاری از کشورها به تولیدات رسانه ای که توسط دانش آموزان انجام می شود، اهمیت و آنان را از کودکی آموزش می دهند. برای نمونه به یکی از این کلاس ها اشاره می کنیم.