امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف): حقانیّت و واقعیّت، با ما اهل‌بیت رسول‌الله (ص) می‎باشد و کناره‎گیری عدّه‎ای از ما، هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد؛ چرا که ما دست‌پرورده‌های نیکوی پروردگار می‎باشیم و دیگر مخلوقین خداوند، دست‌پرورده‌های ما خواهند بود.    (بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۷۸)  

سواد رسانه‌ای (بخش شانزدهم)

 محمد محمدی

 

تعریف جدید سواد و بی سوادی

احمد قوام‌السلطنه که سـه دوره نخست وزیری ایران را بر عهده داشت،  در سـن هفده سالگی به عنوان دبیر به دربار راه یافت. علت حضور وی در دربار این بود که وی خط را زیبا می‌نوشت و همین در آن زمان سواد بالایی محسوب می‌شد. گویا حد اعلای سواد عمومی در این دوره، استفاده صحیح و دقیق از ابزاری به نام قلم بود.
معنای باسواد و بی سواد همواره در حال تغییر بوده است. در زمان‌های قدیم اگر کسی تا پنجم ابتدائی درس خوانده بود، فرد باسوادی محسوب می‌شد؛ اما امروز چنین شخصی را کم سواد می‌دانیم.
امروز هم که متون رسانه‌ای جایگزین متون سنتی شده است، اگر کسی از خواندن متون رسانه‌ای ناتوان باشد ـ هرچند مدارج علمی را طی کرده باشد ـ کم‌سواد محسوب می‌شود.
وقتی نگاه ما به یک فیلم متنی شد، آنچه اولویت پیدا می‌کند خواندن آن است. به همین خاطر وقتی فیلمی را تماشا می‌کنیم، اولین سؤالی که به ذهنمان می‌رسد این است که اینجا چه نوشته شده است؟ و کسی که نتواند تصاویر را درست بخواند، بی سواد محسوب می‌شود. بی سوادی وقتی معنا پیدا می‌کند که ما متنی داشته باشیم و بخواهیم آن را درک کنیم؛ ولی اگر فقط یک فیـلم را تماشـا کنیـم تا لذت ببـریم، متـوجه سـواد یا بی سوادی خود نخواهیم شد؛ مانند کسی که فکر کند تابلوهای راهنمایی و رانندگی نقاشی‌هایی هستند که در کنار خیابان نصب شده‌اند. اگر نگاه ما متنی شد، آن وقت می‌فهمیم که معنای دقیق خیلی از عکس‌ها و فیلم‌ها را نمی‌فهمیم و بی‌سواد هستیم. 
بی سواد، آسیب پذیر و ضعیف است. کسی هم که سواد رسانه را نمی‌داند، به مشکلاتی دچار می‌شود. تصاویر، حاوی نکات مهمی هستند. اگر آنها را نشناسیم، با مشکل مواجه می شویم. کسی که زبان تصاویر را نمی داند، مانند کسی است که در جاده رانندگی می‌کند؛ ولی علائم را بلد نیست. یکی از مهم‌ترین آسیب‌ها این است که رسانه، بی سوادان را راحت‌تر کنترل می کند.