امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف): حقانیّت و واقعیّت، با ما اهل‌بیت رسول‌الله (ص) می‎باشد و کناره‎گیری عدّه‎ای از ما، هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد؛ چرا که ما دست‌پرورده‌های نیکوی پروردگار می‎باشیم و دیگر مخلوقین خداوند، دست‌پرورده‌های ما خواهند بود.    (بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۷۸)  

سنگرهایی با کارکردهای گمشده

نسا جعفری
 
مسجد در اسالم، در طول تاریخ، کارکردهای گوناگونی داشته است؛ اما همواره بستری برای تمرین زندگی آرمانی جمعی و محلی برای فعالیت اجتماعی مسلمانان بوده است. «در همان مسجد که پیغمبر خدا اقامه نماز جماعت می‌کرد و برای مردم منبر می‌رفت، درس می‌داد و تزکیه می‌کرد، در همان مسجد بود عَلَم جهاد را می‌آوردند، پیغمبر می‌بست و به اسامه بن زید می‌داد که بروید با نام خدا حرکت کنید. در همان مسجد، حد جاری می‌کرد و دادگستری پیغمبر تشکیل می‌شد. در همان مسجد اداره کار و اقتصاد پیغمبر تشکیل می‌شد» (بیانات مقام معظم رهبری در مسجد امام حسن مجتبی (علیه السلام) 1353) در مقاطع مختلف تاریخی و به فراخور زمان، کارکردهای جهادی، مقاومتی، آموزشی و فرهنگی را تجربه کرده است. از نظر دکترین جامعه اسلامی، مسجد در هر بزنگاهی می‌تواند، نقشی متفاوت به خود بگیرد. در زمان جنگ، بستر آماده‌سازی و هماهنگی نیروها، در زمان صلح، محل تمرین زندگی جمعی و در زمان نیاز، محل تجمیع کمک‌های مردمی. به عبارتی مسجد هر محل، پایگاه متمرکزی بوده است برای رفع نیازهای مردم همان محل.
در یک مسجد، حضور یک فرد جا افتاده و مدیر و البته مزین به اخالق نیکو، محور فعالیت‌ها قرار می‌گیرد و به این ترتیب در بستر تجربه، موقعیت‌های مختلف و در فضایی معطر به اخلاق و رفتار اسلامی افراد تربیت می‌شوند. تربیتی که به دور از هرگونه اجبار و تحکمی می‌تواند در عمق و جان کودک یا نوجوان رسوخ کند. در اسلام جامعه‌سازی و بسترسازی برای تربیت افراد، مقدم بر تربیت فرد محور است. مساجد در طول تاریخ اسلام همواره نمونه‌ای از جامعه‌سازی برای تربیت فرد بوده است.
اما امروزه با گسترش فرهنگ تجمعات مذهبی خیابانی و برگزاری اعیاد و عزاداری‌های مذهبی به صورت میدانی در سطح شهرها، کارکردهای مساجد تقلیل یافته است. عدم برگزاری این مراسم در بستر مسجد، مانع از ایجاد تجربه‌های جمعی مختلف شده که به صورت بالقوه امکان ایجاد آن تنها در فضایی مانند مسجد وجود داشته است.
حس و حال ورود به مسجدی که در آن آرامشی معنوی نهفته است، قابل وصف نیست و اکثر افراد جامعه در زندگی خود حداقل به یکی از این مساجد وارد شده‌اند. اما چرا در سال‌های اخیر برگزاری مناسبت‌های مذهبی به صورت خیابانی جایگزین مساجد شده است؟ اجرای سرودهای خیابانی جای برگزاری هیئت‌های مذهبی در مساجد را گرفته است و باید ترسید از روزی که ذائقه جامعه به سمتی پیش رود که برگزاری این دست مناسک را در هیچ چهارچوبی برنتابد.
 امروزه تمرکززدایی از فعالیت‌های مذهبی به ویژه آیین‌های مذهبی باعث به حاشیه رفتن نقش مساجد شده است. اگرچه تمرکز زدایی می‌تواند فوایدی چون جذب بیشتر مخاطب و درگیر نمودن قشر خاکستری جامعه با فعالیت‌های دینی را داشته باشد؛ اما کمرنگ شدن نقش مساجد به عنوان پایگاه اصلی، محوری و نمادین دین در جامعه را در پی داشته است. شاید می‌گویند وقتی می‌توان در یکی از میادین اصلی شهر همخوانی سرود و یا تجمع کودکانه برای اجرای نمایش - سرود مذهبی داشت، چه حاجت به چهارچوب خشک برخی از مساجد!
حضور کمرنگ کودکان در مساجد، دلیل دیگری بر کمرنگ شدن نقش بی‌بدیل مساجد در زندگی روزمره ما به شمار می‌رود. مساجد قدیم با روال زندگی روزمره یک خانواده، ممزوج بود. بازی بچه‌ها در حیاط مساجد و گاهی در فضای داخلی، عجیب نبود. 
امروزه فضای داخلی بعضی از مساجد تنها مناسب مخاطب میانسال است. آن هم مخاطبی که فقط برای ادای فریضه نماز و احیای شب‌های قدر، مسجد محل را بهترین مفر دانسته و به آن پناه آورده است. اما چقدر مساجد ما فضای به روز و متناسب با روحیه کودکان و نوجوانان تدارک دیده‌اند؟ چقدر اجرای برنامه‌های خاص کودکانه در آنها دیده می‌شود؟ هرچند در سالهای اخیر به مدد اجرای دست و پا شکسته طرح جوانی جمعیت، شاهد فضاهای خاص کودکان در برخی مساجد هستیم؛ اما نمادها و تزیینات مساجد چقدر اقتضای فضای فکری نوجوان و کودک را برآورده می‌سازد؟ اگر گرفتار محدود انگاری مخاطب در مورد مساجد نباشیم، به این درک می‌رسیم که مسجد محل حضور طیف سنی گسترده‌ای است از کودک تا نوجوان و جوان و میانسال و کهنسال. می‌توان فضایی از نظر بصری فراهم آورد که برای هر کدام جذابیت‌های خاص خود را داشته باشد. نه فقط فضایی باب میل کهنسالی که کودکی کودکان در فضای مساجد را بر نمی‌تابد. از طرفی می‌توان هویت سنگربودن مساجد را در برگزاری مراسم خیابانی با اختصاص دادن مرکزیت تدارکات و پشتیبانی به آنها همچنان حفظ نمود.