استاد محسن قرائتی
همانگونه که تامین امنیت برای یک نفر مانند نجات دادن تمام انسانها است؛ «وَ مَنْ أَحْیاها فَکأَنَّما أَحْیا النَّاسَ جَمِیعاً» هر کس انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین بکشد چنان است که گویی همه انسانها را کشته است؛ «مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ فَکأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعاً»
در این آیه از کشتن یک نفر به منزلهی کشتن همهی مردم مطرح شده است. برای توضیح این حقیقت چند بیان و معنا میتوان عرضه کرد:
الف: قتل یک نفر، کیفری همچون قتل همه مردم را دارد.
ب: حرمت قتل یک نفر نزد خداوند، به منزله قتل همهی مردم نزد شماست.
ج: قتل یک نفر، بیاعتنایی به مقام انسانیت است.
ه: قتل یک نفر، سلب امنیت از همهی مردم است.
و: چون انسانها به منزلهی اعضای یک پیکرند، پس قتل یکی، قتل همه است.
ز: جایگاه دوزخی قاتل یک نفر، جایگاه کسی است که قاتل همه باشد. «یوضَعُ فِی مَوْضِعٍ مِنْ جَهَنَّمَ إِلَیهِ ینْتَهِی شِدَّهُ عَذَابِ أَهْلِهَا لَوْ قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعا».
ح: قتل یک نفر، زمینهساز قتل همه است.
ط: یک انسان میتواند سرچشمهی یک نسل باشد، پس قتل او به منزلهی قتل یک نسل است.
ی: یک انسان زمانی که ارتباطش با سایر انسانها قطع میشود، برای او مانند این است که همهی انسانها کشته شدهاند، و ارتباط و بهرهای که از همه میتوانست ببرد، دیگر برای او میسر نیست.
در روایات میخوانیم: «لَزَوالُ الدنیا أهوَنُ عِندَ اللّه ِ مِن قَتلِ رجُلٍ مُسلمٍ؛ فانی شدن تمام دنیا نزد خدا، از کشتن یک مسلمان آسانتر است».