«اِعْلَمْ اَنَّهُ لاوَرَعَ اَنْفَعُ مِنْ تَجَنُّبِ مَحَارِمِ اللهِ وَ الْکَفِّ عَنْ اَذَی الْمُؤْمِنِ»   هیچ خویشتنداریای سودمندتر از دوری  از حرام و پرهیز از آزار مؤمنان نیست.  (فقه الرضا علیهالسلام / ص356)

ستون راست صفحه جوان 1102

چرا تسلیم جبهه‌ی مقابل شویم؟!
امیرالمؤمنین (علیه‌الصّلاةوالسّلام)، درباره‌ی «عبدالله‌بن‌عمر» فرمودند: «این آدم، وقتی جوان ، بداخلاق بود. حالا که پیر هم شده، دیگر واویلاست!» اینها هم آن روز که جوان بودند، چه بودند که حالا که پیر و ازکارافتاده و بی‌ابتکار و بی زایش و واقعاً سترون شده‌اند، چه باشند! در روزگار سترونیشان نصیب جمهوری اسلامی شدند؛ ما بیاییم و از اینها تجلیل کنیم؟! برای چه چیزشان، تجلیل کنیم؟! چه خدمتی به این مملکت کردند؟! کدام قصّه‌ی خوب، کدام رمان خوب، کدام مقاله‌ی خوب و کدام شعر خوب را به نفع این ملت نوشتند و سرودند؟! اینها جز این‌که با شعر خودشان، مردم را به‌طرف فحشا کشاندند، مگر کار مثبتی هم کردند که ما از این آقا یا از خانمشان تجلیل کنیم؟! اینها در دوران طاغوت، یک ذرّه احساس وظیفه نکردند؛ یک ذرّه احساس وجدان نکردند؛ یک‌لحظه با ظلمی که بر این مملکت حاکم بود، نجنگیدند؛ یک سیلی که هیچ، حتی یک اخم را هم در راه خدا، در راه این ملت، در راه این کشور و برای آبادی آن تحمّل نکردند! ما بیاییم و از اینها تجلیل کنیم؟! آنکه از اینها تجلیل می‌کند، ابزار کارش این تجلیل است. سیاستش این است. او باید هم تجلیل کند. اگر اینها را نداشت - همان‌طور که عرض کردم - از چوب هم آدم می‌تراشید و به معرفی و تجلیلش می‌پرداخت! ما چرا تسلیم جبهه‌ی مقابل شویم؟!
(بیانات در دیدار هنرمندان سال ۱۳۷۳)