در روایت معروفی چنین آمده است که: خدای متعال میفرماید هیچ ظرف پری نزد من مبغوضتر و بدتر از شکمی نیست که پر از غذا باشد.
پرخوری و شکمپروری، مفاسد و عوارض سوء جسمی و روحی زیادی را برای انسان به دنبال میآورد: آدمی را از خدا غافل، توجهات معنوی و قلبی را کم، قدرت فکر و تأمل و اندیشه را ضعیف، و دیگر ابعاد روحی را در او ضعیف و ناچیز میکند و در مقابل، شهوات نفسانی را بالا میبرد و ابعاد حیوانی انسان را تقویت میکند و بسیاری از بیماریها و بهویژه در سنین بالا بسیاری از بیماریهای صعب العلاج را که گاه اصل زندگی انسان و یا سلامت و شادابی او را به طور جدی به خطر میاندازد، برای انسان همراه میآورد. البته، اینکه ما در مواردی بر جنبههای مادی و سلامت جسمی تکیه و تأکید میکنیم، در صورتی که بحث ما در اینجا درباره ارزشهای اخلاقی است، بدین لحاظ خواهد بود که به طور قطع و یقین، تکامل معنوی انسان در بیشتر اوقات، متوقف بر صحت و سلامتی اوست و کسی که از سلامتی جسمی برخوردار نباشد، نه تنها در زندگی مادی؛ بلکه در زندگی معنوی نیز غالباً از قافله عقب میماند. چرا که زندگی مادی انسان، در واقع، مقدمه اصلی و شرط لازم تکامل روحی و معنوی او به شمار میرود.
در روایاتی نیز برای رسیدن به حکمت و یافتن کمالات روحی و اخلاقی، بر خالی بودن شکم و جوع و گرسنگی به عنوان پیش شرط تکیه شده است. انسانی که میخواهد سینهاش سرچشمه جوشان و فیاض حکمت شود و دوست دارد به چنین کمالات و ارزشهایی نایل آید، ناگزیر است که تا حدودی گرسنگی را تحمل کند. اگر سیری و پری شکم با اینگونه کمالات تزاحمی نمیداشت و بدون تحمل گرسنگی هم امکان این بود که انسان به چنین مقامات انسانی و الهی واصل شود، هیچگاه توصیه به کم خوردن نمیشد؛ زیرا خداوند بخل ندارد و از خزاین نامحدود او چیزی کم نمیشود که بیهوده مانع تنعم، بهرهمندی و التذاذ انسان شود.