محمد نخعی
گریزناپذیری رسانهی واقعی از بازنمایی مراسم بینظیر اربعین حسینی (علیهالسلام) حاکی از بوجود آمدن نقطه عطفی در تاریخ بشریت است و هر چه زمان میگذرد اربعین جهانیتر میشود؛ گویا بناست کانون هر رخدادی در آینده نزدیک کربلا باشد.
ظرفیت تمدنی مراسم اربعین غیرقابل انکار است و تمدن معارض آن هر چه بکوشد جز در تلاشیِ خویش و تجلی تمدن حسینی (علیهالسلام) قدم برنمیدارد.
تهدید تمدن یزیدی برای بشریت که به دست اَخلاف آن ملاعینِ کاخ سبزنشین، در حال رقم خوردن است، به ضد خود بدل شد و بیدارگر وجدان انسانهایی بسیار دورتر از قساوتگاه صهاینه گردید.
خیزشهای جهانی علیه خونریزیهای نیابتی آمریکا در غرب آسیا، لبیک به هل من ناصری است که در گوش زمان و جهان پیچیده. سرور آزادگان جهان (علیهالسلام) در تبیین این تقابل فرمودند: «إِنَّا وَ بَنُو أُمَيَّةَ تَعَادَيْنَا فِي اَللَّهِ، فَنَحْنُ وَ هُمْ كَذَلِكَ إِلَی يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ؛ همانا ما و بنیامیه در راه خدا دشمن بودیم و ما و آنها تا روز قیامت دشمن خواهیم بود». حضرت، سطح نزاع با شیطان را در افقی تاریخی، تمدنی و هویتی ترسیم نمودند که تا قیام قیامت این درگیری ادامه دارد.
جلوهای از تمدن عظیم حسینی (علیهالسلام) که عالمگیر خواهد شد، مراسم اربعین است که در آن «آزادگی از نفسانیت»، محور است و «بندگی»، کمال مطلق مقصد.
شیاطین اموی در قامت سربازان صهیونی، سنگدلانه و به استظهار نظام سلطه، بر صغیر و کبیر غزوهای ظلم میکنند و به دست خویش تمدن متزلزل یزیدی را آماده گورسپاری مینمایند و در این سوی، مشتاقان کلمه حق در بیابانهای عاشقی، رهسپار حرم بزرگترین آزاده جهان شدهاند و گامهای بلند تحقق تمدن نوین اسلامی را برمیدارند.
رهبر معظم انقلاب درباره این واقعیت فرمودند: «این درونمایه غیراخلاقی در تمدن غرب مایه زوال آنها شده است که در تمدن اسلامی، اخلاق جایگزین اعمال خلاف حقوق انسانها و عدالت جای ظلم را خواهد گرفت.» و نیک میبینیم تجلی اخلاق اسلامی در تابلوی عظیم اربعین.
تمدّن اسلامی در نقطهی مقابل تمدّن مادّی کنونی است و این تقابل در حال آشکارتر شدن است. تمدّن مادّی از ابتدا با استعمار و تحقیر ملتهای ضعیف، با ظلم و دروغ شروع شد و ادامه یافت و «تمدّن اسلامی، مبتنی بر توحید و ابعاد اجتماعی و فردی و معنوی آن است، مبتنی بر تکریم انسان از جهت انسانیّت ـ و نه از جهت جنس و رنگ و زبان و قومیّت و جغرافیا ـ است، متّکی بر عدالت و ابعاد و مصادیق آن است، متّکی بر آزادی انسان در عرصههای گوناگون است، متّکی بر مجاهدت عمومی در همهی میدانهایی است که در آنها نیاز به حضور جهادی هست.»
هر چه میگذرد تقابل آشکارتر میشود و بدا به حال آنکه این وضوح را نبیند و در جغرافیای اسلام باشد و دلداده تمدن یزیدی و ترامپی که جناب موسای کلیم اینگونه پاسخشان داد: «وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَى قَوْمٍ یَعْكُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَهُمْ قَالُوا یَا مُوسَى اجْعَلْ لَنَا إِلَهًا کَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ».
مهر مسکنت و ذلت برای تحقیرشدگان دست فرعون کافی نبود که مدال جهالت را نیز در لجاجت بر باطلگرایی و صنمپرستی نیز گرفتند و آخرالامر پرستش گوساله سامری را زینت همه افتخاراتشان نمودند!