توهم مشرکان
و (برخی از اهل کتاب و مشرکان) گفتند: خداوند فرزندی برای خود اختیار کرده است. منزّه است او، بلکه آنچه در آسمانها و زمین است از آن اوست و همه در برابر او فرمانبرند.( بقره ۱۱۶)
نكتهها:
اهل کتاب و مشرکان، هرکدام به نوعی برای خداوند فرزندی میپنداشتند، این آیه ردّی است بر این توهّم غلط و نابجا، و ذات خداوند را از چنین نسبتهایی منزّه میداند.
خدا را با خود مقایسه نکنیم. اگر انسان نیاز به فرزند دارد، بهخاطر موارد ذیل است:
۱. عمرش محدود است و میل به بقای خویش و نسل خویش دارد.
۲. قدرتش محدود است و به معاون و کمک کننده نیاز دارد.
۳. نیازمند محبّت و عاطفه است و لازم است مونسی داشته باشد.
ولی خداوند از همهی این کمبودها و نیازها منزّه است؛ بلکه هرچه در آسمانها و زمین است، همه در برابر او متواضعاند.
پيامها:
۱- خدایی كه همه آسمانها و زمین در برابر او تسلیم هستند، چه کمبودی دارد تا از طریق فرزند گرفتن آن را جبران کند؟!
۲- خشوع و تواضع، در برابر کسی سزاوار است که تمام هستی از آن اوست، نه بتها و طاغوتهایی که از آفریدن حتّی یک مگس نیز عاجزند و قدرت نفع و ضرری ندارند.
پرهیز از خیانت و نیرنگ
امام علی (علیه السلام) پس از جنگ صفین در سال ۳۷ هجری فرمود:
ای مردم! سپری محکمتر و نگهدارندهتر از راستی سراغ ندارم. آن کس که از بازگشت خود به قیامت آگاه باشد، خیانت و نیرنگ ندارد. اما امروز در محیط و زمانهای زندگی میکنیم که بیشتر مردم حیله و نیرنگ را، زیرکی میپندارند، و افراد جاهل آنان را اهل تدبیر میخوانند. چگونه فکر میکنند؟! خدا بکشد آنها را! چه بسا شخصی تمام پیشامدهای آینده را میداند، و راههای مکر و حیله را میشناسد؛ ولی امر و نهی پروردگار مانع اوست و با اینکه قدرت انجام آن را دارد، آن را به روشنی رها میسازد، اما آن کس که از گناه و مخالفت با دین پروا ندارد، از فرصتها برای نیرنگبازی استفاده میکند. (نهج البلاغه، خطبه ۴۱)