جواد دهقانی
همانطور که از جنگ دوازده روزه مشخص شد، علاوه بر پشتوانه الهی و ایمان و اتحاد مردم عزیز کشورمان، از مهمترین عوامل پیروزی در این اَبَر جنگ ترکیبی، توان موشکی ایران بود. همان توان موشکی که به اذن الهی چنان پُتکی بر سر دشمن فرود آمد که رژیم خبیث صهیونی با آن همه پشتوانه مادی و نظامی و سایبری، برای آتشبس به التماس افتاد.
رژیمی که میخواست در کوتاهترین زمان ممکن و با مجهزترین تجهیزات دنیا، حکومت ایران را ساقط و کشور را تجزیه کند، وقتی بواسطه توان موشکی ایران، طوری ورق برگردد که بیشتر نگران فروپاشی خود شود، قطعاً باید با جدیت و سرعت به فکر از بین بردن توان موشکی ایران باشد.
البته آنها سالهاست در تلاش هستند که توان موشکی ایران را از بین ببرند. اما به لطف الهی و نعمت رهبریِ حکیم و مقتدر انقلاب، هیچ کاری نتوانستند بکنند. گرچه سنگاندازیهای بسیاری انجام دادند.
مثلا خدا میداند در زمان دولت حسن روحانی چه فشارهایی به هوافضای سپاه و سردار شهید حاجیزاده وارد شد که بخشی از آن تاکنون رسانهای شده است. در یکی از گفتارها، فرمانده شهید نیروی هوافضای سپاه میگوید: در دولتهای یازدهم و دوازدهم(روحانی) قبل از اینکه آمریکا، اسرائیل و اروپاییها به رزمایش ما یا شلیک موشک اعتراض کنند، دولتمردان اعتراض میکردند!
شاید اینبار تخریب برنامه موشکی ایران علاوه بر فشار برخی سیاسیون، با جنگروانی و رسانهای که نتیجه آن فشار افکار عمومی خواهد بود هم برنامهریزی شده باشد. مردمی که بواسطه همین سیاسیون و رسانههایشان دچار تردید یا تهییج علیه برنامه موشکی شدهاند.
نمونه شروع عملیات فریب افکار عمومی توسط برخی رجل سیاسی(سهواً یا عمداً) را در گفتارهای زیر میتوان یافت:
ظریف: موشک مهم است؛ اما مردم مهمترند!
علی ربیعی دستیار امور اجتماعی پزشکیان: باید سوخت موشک را به رضایت ایرانیان(مردم) گره زد!
هماهنگی بین کلید واژههای #موشک و #مردم را میتوان یک برنامهریزی دقیق در پشت صحنه دانست، یک جنگروانی که #مردم را درگیر ماجرا کند، نه فقط رجل سیاسی پشت صحنه را. برنامهای که امنیت ایران عزیز را نشانه رفته است؛ هم میتواند از دهان یک مسئولِ دچار اشتباه محاسباتی برآید، هم مسئولی که اسماً سرباز نظام هست؛ ولی رسماً سرباز اسرائیل و آمریکا، تا با نفوذی که در دستگاه دارند بتوانند اهداف و دستورات ماموریت جدید خود را پیش ببرند. البته الحمدلله میدانند که به راحتی هم در بند عدالت گرفتار نمیشود و با خیالی آسوده یا خودش اهداف را پیش میبرد یا روی فکر و تصمیم دیگر رجلان سیاسی کشور سوار میشود و دستورات و جملات آنان را جهتدهی میکند.
جملات فوق که نمونهای از تقابل ظریفانهی موشک و مردم را در خود جای داده است، مغالطهای است که با تعابیر زیر میتوان آن را به سادی آب خوردن به چالش کشید:
ظریف گفت: موشک مهم است؛ ولی مردم مهمترند!
یعنی در واقع گفته است:
شلوار مهم است؛ ولی پیراهن مهمتر است...!
آب مهم است؛ ولی هوا مهمتر است...!
کار کردن قلب مهم است؛ ولی زنده بودن مهمتر است...!
قیاسها مضحک نبود؟
معلوم است که مردم مهم هستند؛ اما همین موشکها بود که مردم را حفظ کردند و نگذاشتند ایران هم غزه شود و کاری با دشمن کرد که به التماس و آتشبس بیفتد.
معلوم است که موشک مهم است؛ ولی همین مردم بودند که با اتحاد خود و پشتیبانی از اسلام و انقلاب، سوخت موشکها بودند.
این دو با هم امنیتآور هستند و پیروزی را به ارمغان میآورند.
و لذا بیان جملات مغالطهآمیزِ امثال ظریف را آیا نباید در راستای اهداف دشمن دانست؟
تعبیر دیگر این جملات؛ یعنی خلع سلاح ایران مقابل دشمن! خونخواری که لحظهشماری میکند برای حمله مجدد...
تا کی قرار است برخی داخلیها همان دستوراتی را پیش ببرند که نتانیاهو و ترامپ علناً اعلام میکنند؟
نتانیاهو: منع موشک بالستیک بالای 480 کلیومتر، یکی از شرایط حمایتم از توافق با ایران است!
ترامپ: باید با توسعهی تهاجمی موشکی ایران و همچنین سایر قابلیتهای تسلیحاتی نامتقارن و (حتی)متعارف ایران مقابله کرد!
تا کی قرار است مثلث قوای سهگانه در مقابل چنین اشخاصی که ظریفانه در حال پیشبرد اهداف دشمن هستند، کُرنش کند؟!
وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ