زن شایسته از دیدگاه پیامبر اسلام(ص)
سمانه مهرپرور
از نگاه رسول خدا (صلی الله علیه وآله)، هر قدر دختران و زنان مسلمان در حفظ حجاب و پوشش خود کوشا باشند، پویایی ارزندهتری در قبال ارزش وجودی خود دارند.
مسئله زن در همه اعصار و جوامع، موضوع بنیادینی است و همواره محور توجه تفکر و اندیشه بشری واقع شده است. نظریههای اسلامی نیز از مباحث پیرامون مسئله زن، بینصیب نماندهاند و روحانیان و متفکران اسلامی با تکیه بر مبانی و اصول قرآنی، احکام اسلامی و سخنان امامان معصوم (علیهمالسلام) مسائل مربوط به حوزه زنان را بررسی میکنند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)، نمونه بارز افرادی است که بر اهمیت بر نقش زن در اجتماع و خانواده توجه نمودهاند. در زندگی آن حضرت، نکات کلیدی مهمی درباره توجه به نقش و عملکرد زنان در اجتماع به چشم میخورد. در اندیشه رسول خدا (صلی الله علیه وآله) زن همچون مرد، تکاملپذیر است. قرآن هر گاه از ارزشهای والای انسانی سخن میگوید، از زنان، همسان مردان یاد میکند؛ به طوری که کلمه زن و مرد در قرآن کریم، هر کدام 24 بار تکرار شده است. پیامبر (صلی الله علیه وآله) برای مقام زن، ارج و قربی والا قائل بود؛ اما روح جمعی و فرهنگ جامعه عرب، یارای درک آن را نداشت. رسول گرامی (صلی الله علیه وآله) جایگاه انسانی زن را احیاء کردند و او را ریحانه، یعنی شاخه گلی ظریف نامیدند و ارمغان زیبای پیامبر (صلی الله علیه وآله)، شخصیت دادن به دختر و زن بود؛ بدان حد که پیامبر (صلی الله علیه وآله) میفرمودند: «دختران، خجستهاند و دوست داشتنی».
در نتیجه، رسول خدا (صلی الله علیه وآله) همواره پیامآور نیکاندیشی جامعه در مورد حقوق و جایگاه زنان، همچون مردان بودند. آن حضرت پندهای حکیمانه و ارزندهای را برای زنان تمامی اعصار به یادگار گذاشتند که برخی از آنها عبارتند از:
1. پوشش مناسب و باوقار زنان در جامعه اسلامی
از نگاه رسول خدا (صلی الله علیه وآله)، هر قدر دختران و زنان مسلمان در حفظ حجاب و پوشش خود کوشا باشند، پویایی ارزندهتری در قبال ارزش وجودی خود دارند. طبق حدیثی از پیامبر (صلی الله علیه وآله) «پوشش اسلامی به معنای زندانی کردن و قرار دادن شما پشت پرده و در نتیجه، عدم مشارکت در فعالیتهای اجتماعی نیست؛ بلکه «پوشش» بدان معناست که شما به عنوان دختران و زنان مؤمن در معاشرت با مردان، بدن خود را بپوشانید و به جلوهگری و خودنمایی نپردازید و مشارکتتان در فعالیتها، بر اصول انسانی و اسلامی، استوار باشد».
2. کسب علم و دانش در جهت تعالی مقام زن
برخلاف اندیشه مخالفان اسلام، حضرت محمد (صلی الله علیه وآله) حضور زنان در صحنه علم و دانش را از ملزومات جامعه بشری میدانستند و همواره بانوان را به یادگیری و آموزش، پند میدادند. آن حضرت، دور نگه داشتن زنان از کسب دانش را عامل بیماری اجتماعات میدانستند. از تأکیدات پیامبر (صلی الله علیه وآله) استنباط میشود که دختران و زنان در قبال علمآموزی و سواد، باید خودشان را متعهد بدانند و در جهت پیشرفت و تعالی دانش بشری، تلاش کنند.
3. حضور فعال و مفید زنان در اجتماع
رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) در دوران زندگانی و رسالت خویش، زنان را همچون مردان، در امور اجتماعی، مانند نظرخواهی، بیعت و پیمانهای اجتماعی، مشارکت میدادند و در نتیجه، همواره حامی حقوق و شأن انسانی زنان در اجتماع، همسان مردان بودند و در نتیجه، اسلام با در نظر گرفتن ابعاد مادی و معنوی زن و با در نظر گرفتن تأثیر اعمال و رفتار وی در سعادت ابدی او و دیگران، مقرّراتی را برای حضور زن در اجتماع، وضع کرده است. این مقرّرات علاوه بر حمایت از زنان در بعد مادی و بهینهسازی روابط اجتماعی آنان، حافظ منافع معنوی و کرامت انسانی زن است.
4. افتخار و بالندگی بر زن بودن
نبی مکرم (صلی الله علیه وآله) میفرمایند: «کسی که دختر دارد، مشمول نصرت و مدد و برکت و آمرزش خدا خواهد بود». با توجه به این جمله، میتوان دریافت که رسول خدا کوشیده است تا در اذهان زنان، جنس مؤنث را مایه افتخار جوامع بشری تلقی کند؛ زیرا سرخوردگیهای ناشی از تفکرات قدیمی و سنتی، زنان را وامیداشت تا منزلت و شأن انسانی خود را نادیده انگاشته، برای زنانگی خود ارزش و احترامی قائل نباشند. آنچه در گفتار رسول خدا (صلی الله علیه وآله) نمود مییابد، نوعی بالندگی به مقام زن، توسط خود زنان است که همواره بر آن تأکید داشتند.
بنابراین، زن در چشم و دل پیامبر مهربان (صلی الله علیه وآله)، موجودی دوست داشتنی و درخور احترام است و باید به طریقی با او رفتار شود که لطافت و ظرافت زنانهاش محفوظ بماند و آسیب نبیند. با وجودی که زن در پارهای از فرهنگها، موجود منفور به حساب میآمد؛ ولی رسول خدا (صلی الله علیه وآله) زن را چنان دوست داشتنی خواندند که از میان آنچه که در دنیا وجود دارد، چیزی برای آن حضرت به پای محبوبیت زن نمیرسد. در کلام آن حضرت، بر عنصر محبت زنان چنان تکیه شده که آن حضرت مقدار و اندازه ایمان به خداوند سبحان را محبت زنان بیان کرده است؛ بنابراین، محبت، احترام و تکریم شخصیت زنان، جزء سیره و رفتار حضرت محمد (صلی الله علیه وآله) است و با الگو قرار دادن رفتار و آموزههای آن حضرت، بر کرامت و شخصیت زنان، تأکید شده است.
فرهنگ پوشش در رسانه ملّی
معصومه محمدی سیف
حجاب و پوشش، یکی از بایدها و هنجارهای فرهنگ دینی و بومی هر کشور اسلامی است و موجب پاکی و طهارت روح بشر، به ویژه زن میگردد. عفاف و حجاب زمینهی تعالی معنوی و عروج روحانی به قلههای بلند عرفانی برای زن فراهم میآورد و فرد را برای رشد و تعالی معنوی که رسیدن به کمال مطلوب است، سوق میدهد. یکی از مهمترین جبهههای جنگ نرم، تهاجم فرهنگی به ارزشهای اسلامی و دینی است و بدحجابی نیز بدون شک، یکی از پیامدهای تهاجم فرهنگی است؛ لذا نقش تخریبی رسانهها در زمینهی حجاب و عفاف، امری انکارناپذیر است. امروزه رسانههای جمعی، به خصوص تلویزیون توانسته است با نفوذ در مکانهای مختلف به خصوص در داخل هر خانهای، نظرها را به خود جلب کرده، شخصیت افراد، بینش، نگرش و جهانبینی و فرهنگ فرد را متحوّل کند و نقش زیادی در صلاح و فساد جامعه ایفا کند. امروزه به نظر میرسد تلویزیون نقش زیادی در به حاشیه کشاندن حجاب و بیارزش جلوه دادن عفاف و حیا دارد؛ در صورتی که باید خلاف این نکته رواج داشته باشد. حضور زنان به عنوان الگوهای جامعه و استفادهی آنان از لباسهای خلاف عفاف و آرایشهای محرّک، در واقع به نوعی سبب تضعیف فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی در باب حجاب و حیا شده است. یکی از راههای تقویت فرهنگ حجاب و عفاف، نمایش درستی از چهرهی واقعی حجاب در تلویزیون است... در دوران حاضر، تلویزیون نتوانسته درک درستی از حقیقت حجاب و همینطور تصویر روشنی از افراد محجبه در ذهن مخاطب ایجاد کند؛ چرا که مسئلهی بدحجابی، تنها نمایان شدن یک تار مو نیست؛ بلکه پدیدهی فرهنگی خطرناکی است که منشأ بسیاری از بیماریهای معنوی در جامعه بوده و میتواند باعث بروز بسیاری از معضلهای اجتماعی شود. بهتر است که برای شروع ساخت فیلمهای تلویزیون، ابتدا نویسنده و کارگردانهایی تربیت شوند که معنای حقیقی عفاف و حجاب را درک کرده و این ارزش برایشان درونی شده باشد؛ پس از آن تصمیم به ساخت فیلمی با موضوع عفاف و حجاب کرد. از آنجا که صدا و سیما، مؤثرترین ابزار برای ترویج فرهنگ عفاف و حجاب است و تلویزیون، زبانی منسجم، گسترده و جهانی است؛ پس به نوعی میتواند اشاعه دهندهی بدحجابی و بیحجابی باشد. صدا و سیما به صورت مستمر از طریق تولید و پخش فیلمهایی با مضامین خاص، فرهنگ اشرافیت، ثروتاندوزی، خودنمایی و فخرفروشی را به مخاطب القا میکند و مخاطب با دریافت این فرهنگ، الگوپذیری غلطی خواهد داشت. مثلاً خانم بدحجابی که ناهنجاری دارد، در برنامههای تولیدی فردی زیبا، جذّاب و موفق نشان داده میشود. در قسمتهای پایانی این فیلمها، این خانم با توجیههایی که هرگز در جامعه قابل پذیرش نیست، تغییر ماهیت میدهد و مثلاً فردی مثبت میشود. در برنامههای تلویزیون و سینما، اشرافیگری و بدحجابی به عنوان نماد مدرن نشان داده میشود. در مقابل هرجا که خانهای کوچک، ساده و بدون مبلمان و با حضور خانم چادری نشان داده میشود، آن خانواده دارای انحطاط فرهنگی معرفی میشود. یا از دیگر سو، پدر خانواده، فردی سابقهدار و سست اراده معرفی میشود یا درگیر اعتیاد و فقر و سایر بزهکاریهاست. آیا اینگونه فیلمها، باعث انزجار مخاطب از چادر نمیشود؟ در هر گوشهای از فیلم که یک زن چادری نقش بازی میکند؛ فقر هم در کنارش ایستاده و به او پوزخند میزند. پخش اینگونه فیلمها، آیا این نگرش را برنمیانگیزد که حجاب، عامل بدبختی خانواده است؟ این به نوعی تحقیر و تضعیف چادر نیست؟
صدا و سیما در زمینهی عفاف و حجاب کمکاری کرده و مقولهی عفاف و حجاب را در برنامهریزیهای بلندمدت خود لحاظ نکرده است. هرچند که در شرایط خاص، در این خصوص گامهایی برداشته شده؛ اما به صورت مقطعی و مختصر به آن پرداخته شده و برنامهریزی مدوّنی صورت نگرفته است. امید است که با برنامهریزی دقیق و اجرای آنها و همچنین با صرف هزینههای مناسب، آثار رسانهای تأثیرگذار و قوی ساخته شود که مخاطب را با حقیقت جاویدان فرهنگ ایرانی و ارزشهای اسلامی آن، بالأخص چهرهی حقیقی حجاب آشنا سازد و اصحاب رسانه نیز با فرهنگسازی و برخورد حکیمانه، این معضل اجتماعی را با همکاری و بسیج همگانی ریشهکن کنند.