امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف): حقانیّت و واقعیّت، با ما اهل‌بیت رسول‌الله (ص) می‎باشد و کناره‎گیری عدّه‎ای از ما، هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد؛ چرا که ما دست‌پرورده‌های نیکوی پروردگار می‎باشیم و دیگر مخلوقین خداوند، دست‌پرورده‌های ما خواهند بود.    (بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۷۸)  

جایگاه زن ایرانی در راهبرد رژیم صهیونیستی (قسمت دوم و پایانی)

سمیرا کریمشاهی

بخش قابل توجهی از پول‌پاشی، تربیت نیرو و سرمایه‌گذاری‌های رژیم صهیونیستی برای فعالیت‌های متمرکز، بر مسئله پوشش زنان ایران و ترویج بی‌حجابی به صورت پنهان و در قالب اقدامات خاموش صورت می‌پذیرد. ممکن است به مرور زمان اسناد، مدارک و شواهدی از این قبیل تحرکات منتشر شود؛ اما اکنون در دسته پروژه‌هایی با کارفرمای غائب طبقه‌بندی می‌شوند.

 بارها صفحه اسرائیل به فارسی تصویر زنان کشف حجاب کرده را در خیابان‌های تهران در زاویه آگهی‌نماهای شهری از رهبران و شهدای محور مقاومت با متن‌های توهین‌آمیز و تفرقه‌افکن همچون «زنان آزاده و قاتلان» منتشر کرد. این تصویرسازی‌ها با ارائه رشته تصاویر خوش‌رنگ و لعاب از زنان اسرائیلی به ویژه نظامیان ارتش اشغالگر پیوست می‌شود که با چهره‌ای خندان، نوید صلح و آزادی را به زنان ایران می‌دهند و در مقابل با ارائه تصاویر سیاه، مخرب و خشونت‌طلب از زنان محجبه ایرانی و معرفی آنان به عنوان نیروی سرکوبگر به دنبال جداسازی آنها و در اقلیت قرار دادن آنان در مقابل طبقه غالب زن ایرانی هستند.

صهیونیست‌ها چهارسال پیش یک مجموعه تلویزیونی به نام «تهران» را منتشر کردند که علاوه بر کانال11 تلویزیون این رژیم در نتفلیکس، در شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان هم پخش شد. موضوع اصلی این سریال، جاسوسی و امنیتی و با خط روایی نفوذ یک مامور زن موساد در تهران است. اما می‌توان دست گذاشتن روی موضوع زنان ایران و پوششان و بازنمایی آن در قالب یک «معضل» را در لابلای محتوای مجموعه دید. به عنوان مثال در یکی قسمت‌ها، نفوذی موساد علت حضور دختران در یک تظاهرات را جویا می‌شود و اعتراض به حجاب اجباری را به عنوان پاسخ دریافت می‌کند.

این رژیم روی فیلم‌نامه‌هایی با محتوای ضد عفاف و پوشش زن که توسط نویسندگان فارسی‌زبان نوشته شده سرمایه‌گذاری می‌کند. به عنوان مثال، سال گذشته فیلم سینمایی «تاتامی» با محتوایی سراسر سیاه‌نمایی از ایران و ضد زن، توسط رژیم اسرائیل، بریتانیا و آمریکا تولید و منتشر شد که کارگردانی اثر را «گای ناتیو» صهیونیستی با همکاری زر امیرابراهیمی به عهده داشت. الهام عرفانی، نویسنده این فیلم در مراسم اکران در سرزمین‌های اشغالی، فیلم را به قدرت زن ایرانی تقدیم کرد. نکته قابل تامل اینجاست که عرفانی دقیقاً در روزها و مکانی این سخن را بر زبان آورد که در فاصله‌ای نه چندان دور، رژیم صهیونیستی مشغول جنایت در غزه و کشتار زنان، دختران و کودکان فلسطینی بود و هست.
علاوه بر فیلم‌های بلند و مجموعه‌ها، طراحی رژیم در تولیدات کوتاه، به ویژه برای مخاطب زن ایرانی در دستور کار قرار دارد. موجی از این اقدام را می‌توان در خلال اغتشاشات1401 در ایران مشاهده کرد. رسانه‌های دولتی رژیم، ویدئویی‌هایی را با عنوان «زنان اسرائیلی در کنار زنان ایرانی ایستاده‌اند» منتشر کردند که در آن تعدادی از زنان ساکن در سرزمین‌های اشغالی با تاکید بر عناوینی چون آزادی، شجاعت، زندگی و مبارزه قصد داشتند برداشتن حجاب را مبارزه سیاسی بنامند و به حضور در کف خیابان دامن بزنند.
سربازان رسانه‌ای رژیم صهیونیستی تلاش می‌کردند این ویدئو های کوتاه را تحت عنوان «پیام زن اسرائیلی برای زن ایرانی» که به زبان فارسی و یا ترجمه فارسی تولید می‌شدند، در بین مخاطبان ایرانی فراگیر کنند تا علاوه بر اینکه تبلیغ کشف حجاب به ابزار مبارزه تبدیل می‌شود، موضوع در ذهنیت ایرانی‌ها هم عادی‌سازی شود.
از جمله فعالیت‌های دیگری که شبکه یهودی - صهیونیستی در راستای حجاب سازماندهی می‌کند، شناسایی و گزینش زنان ایرانی خارج نشینی است که به واسطه مواضعشان و حضور در محافل فمینیستی می‌توانند به فعالین حوزه زنان تبدیل شوند. صهیونیست‌ها وظیفه برندسازی این افراد را تحت عنوان فعال حقوق زن و فعال حقوق بشر برعهده دارند تا با چنین عناوینی که بار مثبت معنایی دارند، بتوانند برای فعالیت‌های ضد ایرانی مشروعیت کسب کنند.
از جمله نهادهایی که وظیفه عملیات وجهه‌سازی را دارند، می‌توان به شبکه راهبری اروپا (ELNET) با وظیفه تقویت روابط رژیم صهیونیستی و اروپا اشاره کرد. از جمله فعالیت‌های این شبکه، شناسایی زنان ایرانی ساکن اروپا و پیوند آنها با رژیم صهیونیستی است. به عنوان نمونه، رژیم در جهت مظلوم‌نمایی اسیران زن در عملیات هفت اکتبر، 9 نفر از این زنان را برای سخنرانی، ابراز همبستگی و نطق‌های ضد ایرانی به تل‌آویو دعوت کرد که در اجلاسی به نام «خشونت مبتنی بر جنسیت» به میزبانی شبکه مذکور شرکت کردند. 
باید در نظر داشت بخش قابل توجهی از پول‌پاشی، تربیت نیرو و سرمایه‌گذاری‌های رژیم صهیونیستی برای فعالیت‌های متمرکز، بر مسئله پوشش زنان ایران و ترویج بی‌حجابی به صورت پنهان و در قالب اقدامات خاموش صورت می‌پذیرد. ممکن است به مرور زمان اسناد، مدارک و شواهدی از این قبیل تحرکات منتشر شود؛ اما اکنون در دسته پروژه‌هایی با کارفرمای غائب طبقه‌بندی می‌شوند.
 .3تخریب: اقدامات در این سطح بیشتر متمرکز بر دوگانه سازی، تعریف دیگری در مقابل و تقابل با بی‌حجاب، سرکوب و تخریب حامیان حجاب و قرار دادن مسئله حجاب در رویارویی با طبقه حاکمیت قرار دارد. به عنوان مثال شاهد هستیم هرگاه قرار است در کشور، پروژه‌ای حیاتی آغاز و یا اقدام مهمی در راستای تامین منافع ملی انجام شود، یک فیلم از نحوه برخورد با هنجارشکنان حجاب به سرعت فراگیر می‌شود؛ ابتدا فضای رسانه‌ای و سپس افکار عمومی را تا مدت‌ها درگیر می‌کند.
فرضیه نقش اسرائیل در این زمینه، زمانی قوت می‌گیرد که تبحر این رژیم در زمینه جذب عناصر مزدور به منظور درز اطلاعات و هک سیستم و دوربین‌های مداربسته، سپس طبقه‌بندی اطلاعات و افشای آن در بازه زمانی مورد نیاز، مسبوق به سابقه است. مهم‌تر اینکه در تحولات اخیر و دوره زمانی اقدام پاسخ ایران به جنایات رژیم صهیونیستی در حمله به سفارت ایران در دمشق و همچنین ترور اسماعیل هنیه، نمونه‌ای از این فیلم‌ها منتشر شدند و به سرعت در رسانه‌های متعدد در دسترس همگان قرار گرفتند.
فارغ از اصل موضوع و درستی و نادرستی برخوردهای انجام گرفته در این فیلم‌ها، موضوع زمان و فاصله وقوع حادثه تا انتشار عمومی آن کاملاً معنادار است و جریان داشتن یک پروژه عملیات روانی را می‌رساند تا جای سؤالی در مورد هویت کارفرما باقی نگذارد.
مثال دیگری که در این دسته می‌گنجد، مربوط به حادثه سقوط بالگَرد رئیس جمهور شهید است. در واکنش به آن، فردی به نام هومن خلیلی، یک سری طرح‌های گرافیکی موهن، به منظور پیوند این حادثه و دختران حجاب از سر برداشته منتشر کرد. این طرح‌ها به سرعت در سرزمین‌های اشغالی با استقبال رو به رو شدند تا جایی که با الهام از این طرح‌های ضد ایرانی، دیوارنگاره‌هایی بر دیوارهای تل‌آویو نقش بستند.
نمونه دیگر اینکه بارها صفحه اسرائیل به فارسی تصویر زنان کشف حجاب کرده را در خیابان‌های تهران در زاویه آگهی‌نماهای شهری از رهبران و شهدای محور مقاومت با متن‌های توهین‌آمیز و تفرقه‌افکن همچون «زنان آزاده و قاتلان» منتشر کرد. این تصویرسازی‌ها با ارائه رشته تصاویر خوش‌رنگ و لعاب از زنان اسرائیلی به ویژه نظامیان ارتش اشغالگر پیوست می‌شود که با چهره‌ای خندان، نوید صلح و آزادی را به زنان ایران می‌دهند و در مقابل با ارائه تصاویر سیاه، مخرب و خشونت‌طلب از زنان محجبه ایرانی و معرفی آنان به عنوان نیروی سرکوبگر به دنبال جداسازی آنها و در اقلیت قرار دادن آنان در مقابل طبقه غالب زن ایرانی هستند.
 بررسی محتوای این رسانه‌های فارسی‌زبان نشان می‌دهد با استفاده از فن‌های زیبایی‌شناسی و بازنمایی تصویر در ادراک ذهنی مخاطب، تلاش می‌شود روایتی ساختگی چون تقابل «خیر و شر» به افکار ایرانی تزریق شود. تقابلی که در یک طرف آن سیاهی و طبقه حاکمیت قرار دارد که زنان باحجاب، مزدور و پیاده‌نظام آنها معرفی می‌شوند و در طرف دیگر با تعریف کشف حجاب به عنوان ارزش، با همراهی خیرخواهانه زنان صهیونیستی، یک مبارزه کاذب شکل می‌گیرد.
نتیجه دلخواه و خروجی مورد نظر رژیم صهیونیستی از این تصویرسازی‌ها، تبدیل هنجارها و ارزش‌هایی چون عفت، پاکدامنی و پوشیدگی زن ایرانی به ضد ارزش و ستیزآفرین است؛ آن هم با تاریخ غنی‌ای که سابقه آن حتی به پیش از اسلام هم می‌رسد. در بررسی چنین محتواهایی، محوریت روایت از زن ایرانی قهرمان و شجاع به عنوان الگوی زیستی دختران ایرانی با حیازدایی و نمایش بدن و جسمیت او پیوند می‌خورد و خبری از الگوی زن موفق در نقش‌های شکوهمندی چون همسر، مادر، بانوی سرپرست خانواده، بانوی صاحب علم و دانشمند، هنرمند، ورزشکار، کارآفرین و... نیست.
اهمیت مسئله حجاب زنان ایرانی برای صهیونیست‌ها و تبدیل آن به ابزار تقابل را می‌توان در سطح راهبرد کلان به عنوان بخشی از نبرد تمدنی اسلام و غرب و در سطح راهبرد خرد؛ یعنی تقابل کارگزاران در ساختار منطقه‌ای تحلیل کرد. در سطح نزاع تمدنی، کارشناسان مذهبی اسلامی به پدیده رشد تمدن اسلامی و هراس جریان غربی از افول دوباره در برابر ظرفیت‌های اسلامی می‌پردازند. به عنوان مثال می‌توان در تبیین اندیشه دانشوران صهیون به بخش‌هایی از کتاب «میشل هولباک» اسلام‌ستیز اشاره کرد. او می‌گوید: «غربیان باید به جای خشونت علیه مسلمانان، فروپاشی خانواده‌های مسلمان را در پیش گیرند و به جای اینکه بمب بر سر مسلمانان بریزند، دامن‌های کوتاه را بر سر دختران و زنانشان آوار کنند».
در این مرحله نیاز است به توصیه و تجویز ضد اسلامی متفکران یهودی - صهیونیستی اشراف داشته باشیم. به استناد چنین نقشه‌هایی، علمای دینی معتقدند باید بی‌حجابی سال‌های اخیر در ایران را پروژه‌ای صهیونیستی با میدان‌داری بهائیان دانست.
به هر صورت چه این پروژه را در سطح کلان نزاع و چه سطح خرد در نظر بگیریم، از ماهیت سیاسی‌کاری آن کاسته نمی‌شود. جنایات یک ساله جاری در غزه به خوبی شاهد این مدعاست که با وجود کشتار ده‌ها هزار زن و کودک توسط رژیمی که خود را حامی زنان ایرانی معرفی می‌کند، بانیان و حامیان فتنه‌انگیزی علیه زن ایرانی، از اقدامات صهیونیست‌ها حمایت و در بهترین حالت سکوت می‌کنند.