یکوقت مغزهای فعّال و متفکّری وجود ندارند در کشور، انسان یکجور برای مسائل کشور برنامهریزی میکند؛ [امّا] یکوقت نه، هزاران نیروی جوان، با نشاط، نخبه، دارای افکار بلند و البتّه یقیناً در بین اینها تعدادی هم دارای قدرت مدیریّت هستند... و با توجّه به اینها انسان میخواهد برای کشور برنامهریزی کند. ...حتّی مثلاً فرض بفرمایید تبدیل اقتصاد نفتی به اقتصاد مستقل، اقتصاد دانشپایه، اقتصاد مقاومتی. اگر ما عناصر نخبه و فعّال و دلسوز و بانشاط نداشته باشیم، اقدام نمیکنیم برای اینکه اقتصادمان را تغییر بدهیم؛ [امّا] وقتی آدمهای حسابی، پا به کار، علاقهمند، در اختیار نظامِ تصمیمگیری کشور هست، طبعاً اقدام میکند دیگر. یکوقت هست که ما امکانات فکری و نرمافزاریِ مثلاً مهندسی نفت را نداریم، میگوییم خیلی خب، از چاههای نفت همینجور که تا حالا استفاده میکردیم، استفاده کنیم؛ یکوقت نه، ما در بخش مهندسی از جمله در بخش مثلاً نفت پیشرفتهای فوقالعادهای کردهایم و میتوانیم طرحی نو در باب استفادهی از نفت دراندازیم؛... وقتی این طرح جدید استفادهی از معاملات نفتی را سال گذشته [سال ۱۳۹۶] مطرح کردند، ما گفتیم خب بیایید با جوانهای خودمان، با متخصّصین خودمان قضایا را مطرح کنید، بگویید آقا، استحصال ما از چاه نفت مثلاً فرض کنید سی درصد است، میخواهیم این را برسانیم به شصت درصد؛ بگویید کار کنند؛ دو سال هم مهلت بگذارید، سه سال هم مهلت بگذارید؛ و یقیناً به اینجا خواهیم رسید. 25/07/1397 (بیانات در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر علمی)