«اِعْلَمْ اَنَّهُ لاوَرَعَ اَنْفَعُ مِنْ تَجَنُّبِ مَحَارِمِ اللهِ وَ الْکَفِّ عَنْ اَذَی الْمُؤْمِنِ»   هیچ خویشتنداریای سودمندتر از دوری  از حرام و پرهیز از آزار مؤمنان نیست.  (فقه الرضا علیهالسلام / ص356)

تاریک‌ذهن‌های مدعی آزادی

[1]. شصت روزی می‌شود که کوردلانِ همه‌ی تاریخ، امنیت ما، یعنی گوهر نایاب دنیا را که معتقد و بی‌اعتقاد به نظام، همه از آن متنعم هستند، مورد هدف کین قرار دادند. در این مدت هر کاری کردند، هر دروغی را ساختند، هر حیله‌ای را به کار بستند تا از مردم یارگیری کنند؛ اما وقتی بی‌اعتنایی مردم را به خود دیدند، به سیم آخر زدند ... آخرین نقطه اتصال تروریسم ... خشونت مسلّحانه و ایجاد رعب عمومی. دست زدن به عمل تروریستی و خرابکارانه، ازآن‌روست که حامیان و دستوردِهان آن‌ها، هرچه تحریم کردند، جواب نداد. هرچه به زور متوسل شدند، جواب نداد. هر چه خواستند با دست دوستیِ مخملین وارد شوند، جواب نداد. اینک دندان خشم به هم کوبیده و احمق‌هایی از جنس خودشان را به کار گرفتند، تا کار ناتمام آن‌ها را تمام کنند!
[2]. اندکی به عقب برمی‌گردیم، به سال‌های پرالتهاب دهه 60، همان‌وقت که دشمن نتوانست مانع تولد نظام اسلامی ایران شود، آن‌زمان که نشد زهرش را با جنگ بریزد، همان‌وقت هم با حمایت و تشویقِ عده‌ای تهی‌مغز، بی‌اعتقاد و غیرانقلابی، «ترورهای فردی و جمعی»، «انفجارهای مهیب»، «آدم‌ربایی»، «شکنجه» و «کشتارهای هولناک» را طراحی کرد. قربانیان این قساوت و خشونت، همهِ قشرها بودند. در این طراحی، زن یا مرد و کودک، مدیر یا کارگر، رهگذر و بقال، فرقی نداشت، همه، هدف یک شلیک و یک گلوله، آن‌هم از فرسنگ‌ها دورتر بودند. آن‌زمان پاسخ آن‌ها این بود «بکشید ما را، ملّت ما بیدارتر می‌شود». و امروز هم با یتیم شدن آرتین‌ها، با شهادت کیان‌ها، آرشام‌ها، آرمان‌ها و روح‌الله‍‌‌ها، روح ما برای مبارزه با دشمنان و حرامی‌ها، زنده‌تر خواهد شد. این کشته‌شدن‌ها و ریختن خون مظلومان در راه خدا، اثری قهری و طبیعی دارد که دستاوردهایی را به امت اسلامی، ملت‌های مسلمان و به تاریخ اسلام تقدیم می‌کند. این وعده‌هایی است که احمق‌ها آن را درک نمی‌کنند.
[3]. اما امروز همان نقشه سوخته را، از نو طراحی کردند. این احمق‌ها آن‌قدر بدبخت و کهنه‌مغز و نم‌کشیده شده‌اند که این کارها را به اسم «زن»، «زندگی»، «آزادی» رنگ می‌زنند. اگر نمی‌دانند، بدانند که ما می‌دانیم و یادمان هست که زن، همواره در نظر بت‌های فلسفه‌ی غرب، موجودیت نداشت و اگر هم جایی موجود به حساب می‌آمد، در صفِ حیوانات قرار می‌گرفت و ارزشی نداشت! همان‌طور که «فیلسوف و متفکر آلمانی»، آرتور شوپنهار اعتقاد داشت که زن، حیوانی است با گیسوانی بلند و افکار کوتاه. یا در دیدگاه «فیلسوف و متفکر فرانسوی» ناپلئون بناپارت، زن موجودی ساخته شده برای تسلیم در برابر مرد است، حتی اوج احترام به زن را در دیدگاه «فیلسوف و متفکر آلمانی»، فریدریش نیچه، می‌بینیم که معتقد است: وقتی نزد زن می‌روی، شلاق را فراموش نکن! اینک همین پَلَشت‌ها در ایران، مدعی آزادی و زندگی‌بخشی برای زنانِ ایرانی هستند! بی‌خود دست‌وپا نزنید، شما همان تاریک‌ذهن‌هایی هستید که تنها، نقاب روشن‌فکری را یدک می‌کشید.
[4]. همان سال60 هم عقده و ترس از جمهوری اسلامیِ تازه‌تأسیس و نوپا را داشتید، آن‌وقت که قدرت دفاعی ایرانی ضعیف و کم‌توان بود، آن‌وقت که سردمداران و رئیس‌جمهورِ حامیان شما، خود را عقلِ‌کل می‌دانستند. اکنون ترسِتان چهل برابر شده؛ چراکه ایران اسلامی، بالنده‌تر و قدرت دفاعی‌اش قوی‌تر و توانمندتر است. چند روز پیش، نمونه‌اش را به شما مخابره کردیم. «موشک ماهواره‌بر قائم100» و «موشک هایپرسونیک» که در خاطرِ زنگ‌زده‌تان هست؟! از حال و روز سردمداران و رئیس‌جمهور آمریکا نگوییم که بر همگان عیان است. خفت‌وخواری خود را می‌بینید و هم‌چنان دست‌وپا می‌زنید. دست‌وپا بزنید و در گرداب خودساخته‌ی خود، به دفینه‌های تاریخ، وارد شوید. دیرروزی نیست که افول آمریکا و صهیون را به چشم خود ببینیم. تا آن روز، با صلابت قوی‌تر می‌شویم و شما هم‌چنان بنگرید اقتدار ایران قوی را و از عصبانیت بمیرید.

نویسنده: 
دسته بندی مطالب: