امام حسین علیه‌السلام:  اگر دنیا و مظاهر آن زیبا و دوست داشتنی به نظر می‌آید، پس خانه آخرت و بهشت خداوند خیلی بالاتر و زیباتر از آن است. (کشف الغمه، ج. ۲، ص. ۲۸) 

تأثیر قرائت روشنفکران از مدرنیته بر اذهان جامعه ایرانی

علیرضا ادیب بهروز

 

برنامه‌ای از رادیو «گفتگو» پخش می شد که موضوع آن رابطه «سبک زندگی» و «جمعیت» بود. کارشناس برنامه با این مقدمه صحبت های خود را آغاز کرد که: «جامعه ایرانی سبک زندگی مدرن را انتخاب کرده است و به همین خاطر مسئله خانواده و جمعیت دچار تحولاتی شده است...»؛ هنوز جمله کارشناس تمام نشده بود که مجری برنامه حرف‌های او را قطع کرد تا دفع دخل کند: «البته سبک زندگی مدرن با خانواده‌داری و فرزندآوری منافاتی ندارد» و سپس همه همدیگر را تأیید کردند!

ما جریان روشنفکری در ایران را دست‌کم گرفته ایم! درست است که اکثر روشنفکران ایرانی هیچ ابداعی از خودشان ندارند و صرفاً دارالترجمه افکاری هستند که در هر نقطه‌ای خارج از مرزهای ایران و منظومه فکری اسلامی تولید شود! اما بایستی اعتراف کنیم این جریان از حیث تأثیرگذاری بر جامعه ایرانی حقیقتاً بیش از انتظار عمل کرده است!
فعالیت دویست ساله جریان روشنفکری در ایران موجب شده مجموعه‌ای از افکار این جریان در اذهان جامعه ایرانی به بدیهیات غیر قابل تغییر تبدیل گردد و فرصت تفکر درباره درستی یا غلطی آن‌ها از جامعه ایرانی گرفته شود...؛ وقتی در یک برنامه رادیویی صحبت‌ها ناخودآگاه به این سمت می‌رود که شاید مشکلاتی که امروز در زمینه خانواده و فرزندآوری داریم نتیجه‌ی سبک زندگی مدرن باشد، سریع خود افراد حاضر در گفتگو این نکته را به خودشان تذکر می‌دهند که: «خیر! چنین چیزی امکان ندارد!»
دردناک تر آنکه تأثیرات این جریان محدود به اذهان عموم جامعه ایرانی نمانده و توانسته بخشی از حوزه علمیه _ که در واقع جریان رقیب روشنفکران غرب‌گرا محسوب می‌شود _ را نیز با خود همراه کند.
نتیجه این تاثیرگذاری، پیدایش طبقه‌ای از روحانیون بوده که لباس مقدس روحانیت را بر تن دارند؛ اما فی‌الواقع مروج و مبلغ افکار روشنفکران و آبشخورهای فکری آنان در خارج از مرزهای فکری این سرزمین می‌باشند.