امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف): حقانیّت و واقعیّت، با ما اهل‌بیت رسول‌الله (ص) می‎باشد و کناره‎گیری عدّه‎ای از ما، هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد؛ چرا که ما دست‌پرورده‌های نیکوی پروردگار می‎باشیم و دیگر مخلوقین خداوند، دست‌پرورده‌های ما خواهند بود.    (بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۷۸)  

بین الملل 1183

به بهانه حمایت‌های بی‌دریغ  انگلیس از اسرائیل و دشمنی با مردم ایران
بریتانیا و قحطی بزرگ در ایران

مسلم محمدی

از سال ۱۲۹۳ شمسی و اواخر دوران فلاکت‌بار قاجار، جنگ جهانی اول شروع شد و ایران که آن زمان اسمش "پرشیا" بود، اعلام بی‌طرفی کرد؛ اما برخلاف قوانین بین‌المللی، ایران توسط انگلیس از جنوب و روسیه تزاری از شمال اشغال شد. معلوم است این‌همه سرباز که خارجی‌ها آوردند، نان برای خوردن می‌خواستند و این‌گونه شد که غله ایران را در شهرهای مختلف مصادره کردند که موجب کمیابی و به شدت گرانی آن شد.

 انگلیسی‌ها خودشان بعداً اعتراف کردند که می‌توانستند از سایر نقاط دنیا برای سربازانشان غذا بیاورند "اگر محصولات غذایی ایران را جمع‌آوری نمی‌کردیم، باید خودمان می‌آوردیم که بخش بزرگی از ناوگان کشتی‌رانی را اشغال می‌کرد"!
تنها احتکار مواد غذایی نبود که انگلیس بر سر ایران آورد. عجیب‌تر اینکه ارتش بریتانیا حتی مانع از واردات مواد غذایی از بین‌النهرین و هند و آمریکا به ایران شد و از پرداخت پول نفت به ایران جلوگیری کرد. 
 بعداً کار به جایی رسید که از سال ۱۲۹۶ شمسی در ایران قحطی شد که ۲ سال طول کشید و با بیماری همراه شد و از جمعیت ۲۰ میلیونی ایران حدود ۸ میلیون نفر از بین رفتند که آن زمان ۴۰درصد جمعیت ایران بودند که بیش از حدود ۳ میلیون نفر آن، فقط به دلیل گرسنگی جان باختند.
 محمدعلی جمال‌زاده، پدر داستان‌نویسی مدرن ایران، داستان را این‌طوری تعریف می‌کند: در دل شبی تاریک و هولناک، سه سوار ترسناک که هر کدام شمشیر و شلاقی داشتند به آرامی از دیوارهای شهر عبور کردند و به آن وارد شدند. یک سوار نامش قحطی، دیگری آنفلوانزای اسپانیایی و آخری وبا بود. هیچ غذایی پیدا نمی‌شد، مردم مجبور بودند هرچه را که می‌توانستند بجوند و بخورند. به‌زودی گربه، سگ و کلاغ را نمی‌شد، یافت. حتی موش‌ها نسلشان برافتاده بود. برگ، علف و ریشه گیاه را مانند نان و گوشت معامله می‌کردند.
 مارتین هنری داناهو خبرنگار و افسر اطلاعاتی بریتانیا در سال ۱۲۹۷ شمسی در میانه قحطی بزرگ، به ایران آمد و مشاهداتش را در کتابی با عنوان مأموریت به پرشیا نگاشت. او می‌گوید: پشته‌های اجساد چروکیده مردم فلک‌زده، از زن و مرد، در معابر عمومی افتاده است. میان انگشتان سفت و خشکیده آن‌ها، علف‌هایی که از کنار جاده کنده یا ریشه‌هایی که از مزارع درآورده و می‌خواسته‌اند با آن از عذاب قحطی و مرگ از گرسنگی کم کنند، هنوز پیداست.
گاه آدم‌نماهایی از پوست و استخوان، با چشمان گودافتاده، چهاردست‌وپا روی جاده جلوی خودرویی که نزدیک می‌شد، می‌خزیدند و بی‌آنکه نای حرف‌زدن داشته باشند با اشارتی برای لقمه نانی التماس می‌کردند...
 در میان روایت‌های داناهو، روایت زیر از همه هولناک‌تر است: مردم گرسنه که رنج بی‌غذایی، آن‌ها را دچار جنون کرده بود، به خوردن گوشت انسان روی آورده بودند. مادران از اینکه برای گدایی تکه نانی کودکشان را تنها بگذارند، می‌هراسند. زیرا ممکن است در غیبت آنان کودکانشان ربوده و خورده شوند!
 سخن آخر آنکه قحطی بزرگ در کنار دیگر خیانت‌های انگلیس، اتفاقی هولناک در تاریخ ایران است؛ خیلی‌ها آن روزها را نمی‌خواهند یادآوری کنند؛ ولی تاریخ فراموش نمی‌کند که انگلیسی‌ها چه بلایی بر سر ایرانیان آوردند. داستانی که سزاوار گریستن و عبرت گرفتن است؛ هرچند که انگلیسی‌ها نه تاکنون بسیاری از اسناد آن را ارائه داده‌اند و نه هیچگاه در این باره عذرخواهی کرده‌اند.
 درباره داستان قحطی پیشنهاد می‌کنم حتماً فیلم سینمایی «یتیم‌خانه ایران» اثر ابوالقاسم طالبی را یک بار با دقت ببینید و تامل کنید و کمی دوست و دشمن خویش را با چشم باز بشناسیم.
 
افتخار اسرائیل به کشتار ایرانیان!
نخست وزیر رژیم صهیونیستی در جریان قرائت کتاب استر نسبت به وزیر شهیر هخامنشی گستاخی کرد و سالروز کشتار ایرانیان را گرامی داشت!
«بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی در کنار فرماندهان و سربازان گردان پلیس نظامی کیبوتص اریز (Erez) در مراسم قرائت کتاب «استر» شرکت کرد. این کیبوتص در یک کیلومتری شمال نوار غزه واقع شده است. «نتانیاهو» در این مراسم از برنامه ورود نظامی به منطقه رفح در نوار غزه خبر داد. او ورود به رفح را با واقعه‌ای در ایران باستان قیاس کرد. نتانیاهو اظهار کرد: «ما متحد خواهیم شد، می‌جنگیم و پیروز خواهیم شد همان‌گونه که در عهد باستان پیروز شدیم.» منظور نتانیاهو از دوران باستان، اشاره به ایران هخامنشی و عهد سلطنت خشایارشاه دارد. نخست وزیر رژیم صهیونیستی در ادامه به قتل وزیر ایرانی در دوران هخامنشی توسط یهودیان افتخار می‌کند و می‌گوید: [همان‌طور که] هامان را نابود کردیم، یحیی سنوار را هم نابود می‌کنیم»
ماجرای هامان چیست؟
«یحیی سنوار» نفر شماره یک نیروی مقاومت حماس در غزه است. سنوار از سوی نخست وزیر رژیم صهیونیستی به «هامان» تشبیه شد که یکی از شخصیت‌های تاریخی ایران باستان است. ماجرای معروفی در تاریخ یهود وجود دارد که البته روایت‌های مختلفی از آن انجام شده است. صرف‌نظر از میزان واقعیت آن، یهودیان هرساله آن را به عنوان روز غلبه بر دشمن خود جشن می‌گیرند و در زمره یکی از مهم‌ترین ایام سال اسرائیلی‌هاست. خلاصه ماجرا از این قرار است که خشایارشا در جریان یک جشن، مست بوده و از ملکه «وشتی» می‌خواهد که در مقابل انظار، عریان شود. ملکه سرپیچی می‌کند. شاه نیز او را به تیغ جلاد می‌سپارد!   «مردخای» از یهودیان مخفی حاضر در دربار هخامنشی، «استر» برادرزاده خود را به شاه عرضه کرد. «استر» یهودی، در نهایت ملکه ایران شد! از طرفی، عوامل «مردخای» در هر منطقه‌ای از بلاد امپراتوری، مخالفان خود را از میدان به در می‌کردند و ایضاً رفتار مخرب داشتند. همین موضوع «هامان» وزیر خشایارشا را بر آن داشت تا اخراج و مجازات محافل توطئه‌گر یهود را در دستور کار قرار دهد. اما استر با بدگویی از هامان توانست او را از سمت خود برکنار کند. مردخای جانشین هامان شد. ماجرا به همین‌جا ختم نشد. یهودیان حکم قتل هامان و همراهانش را از شاه می‌گیرند. نقل است که این حکم در حالت مستی شاه اخذ شده است. هامان به همراه ۱۰ پسرش بی‌درنگ دار زده شدند.
ایرانی کشی!
«کتاب استر» در عهد عتیق داستان را این‌گونه روایت می‌کند: «و یهودیان بر دشمنان خویش استیلا یافتند... ترس ایشان بر همه قوم‌ها مستولی شده بود و جمیع رؤسای ولایت‌ها و امیران و والیان و عاملان پادشاه، یهودیان را اعانت کردند؛ زیرا ترس مردخای برایشان مستولی شده بود... پس یهودیان جمیع دشمنان خود را به دم شمشیر زده، کشتند و هلاک کردند و با ایشان هر چه خواستند به عمل آوردند. یهودیان در دارالسلطنه شوش ۵۰۰ نفر را به قتل رسانیده و هلاک کردند... ۱۰ پسر هامان بن همدانای، دشمن یهود را کشتند... و جسد آنان را در شوش به دار آویختند... در روز چهاردهم ماه آذار نیز جمع شده، ۳۰۰ نفر را در شوش کشتند... و سایر یهودیانی که در ولایت‌های پادشاه بودند... ۷۷ هزار نفر از مبغضان خویش را کشته بودند... در روز چهاردهم ماه آرامی یافتند و آن روز را روز بزم و شادمانی نگاه داشتند...» یهودیان هرساله این واقعه را در قالب جشن پوریم جشن می‌گیرند. نقل است آن‌قدر مست می‌کنند تا فرق «نفرین بر هامان» و «درود بر مردخای» را تشخیص ندهند!
جشن پوریم امسال یهودیان، مصادف با روز یکشنبه پنجم فروردین بود و اسرائیل یکپارچه شادمان از ایرانی کشی بودند! نتانیاهو در مراسم قرائت کتاب استر گفت: «امروز عید پوریم را جشن می‌گیریم. بیش از ۲۰۰۰ سال پیش در ایران باستان، «هامان شریر» دشمن یهودستیز که می‌خواست قوم یهود را از روی زمین محو کند، برخاست. یهودیان ایستادند، متحد شدند، جنگیدند و یک پیروزی کامل کسب کردند.» رجزخوانی نخست وزیر رژیم صهیونیستی در حالی است که ارتش رژیم بیش از شش ماه است در باتلاق غزه گیر کرده است. غزه‌ای که در محاصره کامل است و وسعت آن نهایتاً به اندازه نصف تهران است.