امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف): حقانیّت و واقعیّت، با ما اهل‌بیت رسول‌الله (ص) می‎باشد و کناره‎گیری عدّه‎ای از ما، هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد؛ چرا که ما دست‌پرورده‌های نیکوی پروردگار می‎باشیم و دیگر مخلوقین خداوند، دست‌پرورده‌های ما خواهند بود.    (بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۷۸)  

بهره‌مندی از نعمت‌ها برای گسترش نیکی‌ها در جامعه

استاد محسن قرائتی
 
خب، قرآن می‌گوید نعمت‌های مادّی هم که بهت دادم، برای معنویت هست، اصلاح باطنی هست، «کُلُوا مِنَ الطَّیِّباتِ»: از غذاهای طیّب بخورید. بعد می‌گوید برای چی؟ برای اینکه کیف کنیم؟ برای اینکه خوشمزه هست؟ نه، «وَ اعْمَلُوا صالِحاً» (مؤمنون/ 51)، «وَ اعْمَلُوا صالِحاً» چسبیده به «کُلُوا» هست. یعنی اگر می‌گویم بخور برای اینکه، چون ما غذا خوردنمان هم می‌تواند عمل صالح باشد، یک وقت می‌گویی غذا چون مفت هست بخوریم، این عمل صالح نیست. به یک کسی گفتند: «برویم روضه»، گفت: «من شام خوردم.» گفتند برویم روضه، گفت من شام خوردم. یعنی روضه هم که می‌روم برای شامش می‌روم.
پرسیدند: «بهترین نماز کدام نماز هست؟»، گفت: «نماز میّت»، گفتند: «چرا؟»، گفت: «نه جوراب‌هایمان را می‌کَنیم، نه کفش‌هایمان را درمی‌آوریم، نه وضو می‌خواهد، نه قبله، هر چی می‌خواهد. بعد هم یک چهار، پنج تا الله اکبر می‌گوییم و بعد هم ما را می‌برند، شام و ناهارمان می‌دهند.» قرآن که می‌گوید: «کُلُوا مِنَ الطَّیِّباتِ»، می‌گوید: «وَ اعْمَلُوا صالِحاً». یک وقت شما کباب می‌خوری، چون خوشمزه هست، یک وقت می‌گویی کباب بخورم، یک ساعت بیش‌تر مطالعه می‌کنم، یک کار خیری بیش‌تر می‌کنم، می‌گوید خوردنت هم هدف داشته باشد.
حتّی مسائل جنسی، قرآن بخوانم: «نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ»، همسر شما بستر شماست؛ «فَأْتُوا»، عربی‌هایی که می‌خوانم قرآن هست: «فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّى شِئْتُمْ»، به هر نحوی که خواستید همسر از همسر استفاده کند؛ بعد می‌گوید: «وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ» (بقره/ 223)، «قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ» چسبیده به «حَرْثٌ لَکُمْ». عروس و داماد با همید از هم لذّت ببرید؛ امّا برای هدفِ، …، برای اینکه گناه کم‌تر بکنم، می‌گوید من ازدواج می‌کنم تا گناه کم‌تر بکنم، من ازدواج می‌کنم که به ناموس مردم نگاه نکنم.
ما اصلاح را، یک کسی گفت: «من دختر زیبا می‌بینم، چشمم می‌رود، در اختیار خودم نیست، هر چی می‌خواهم نگاه نکنم نمی‌شود»، گفتم: «راست می‌گویی، یا دروغ؟»، گفت: «نه، واقعاً می‌خواهم گناه نکنم»، گفتم: «یک مبلغی خودت را جریمه کن، بگو هر نگاه که به دختر کردم که نگاه سالم نبود، فلان مبلغ می‌دهم. دو تا پول بدهی، دیگر سفت می‌شوی»، گفت: «راست می‌گویی.»