دکترمحمدرضا جباری
ب. انتشار نور و بوی خوش از سر مطهر
در روایت مربوط به دیر راهب دیدیم که توجه راهب نصرانی پس از مشاهده نور ساطع از سر مطهر، به آن جلب شد. به جز این، چندین روایت در دست است که از انتشار نور از سر مطهر و دهان مبارک امام علیهالسلام حکایت دارند. در روایت طبری، از همسر خولی بن یزید اصبحی چنین نقل شده که وقتی خولی، سر مطهر امام علیهالسلام را زیر دیگی قرار داد، همسرش ستونی از نور که از سر مطهر به سوی آسمان ساطع بود و پرندگان سفیدی در حال پرواز دور سر مطهر را مشاهده میکند.
در گزارش سهل بن سعد شهرزوری از چگونگی ورود اسرا به دمشق نیز میخوانیم که نوری از دهان مبارک امام علیهالسلام ساطع بوده است. وی به قصد زیارت بیتالمقدس، از شهرِ زور حرکت کرده و درِ مسیر خود، به دمشق میرسد و شهر را در وضع غیرعادی مشاهده میکند؛ دروازهها گشوده، دکانها بسته، مرکبها زین شده، پرچمها برافراشته و مردم کوچه و بازار زینت کرده و شاد! و چون سبب این وضع را جویا میشود، پاسخ میشنود که برای امیر، فتحی عظیم رخ داده و بر فردی خارجی که در عراق خروج کرده بود، فائق آمده و او را کشته است! و هنگامی که نام آن فرد خروج کرده را میپرسد، متوجه میشود کسی جز امام حسین علیهالسلام نبوده است. ادامه ماجرا از زبان وی چنین است:
به آنان گفتم: همان حسین فرزند فاطمه دختر رسول خدا صل الله علیه وآله؟! چنین گفتند: آری! گفتم: انا لله و انا الیه راجعون، و این شادی و زینت به خاطر قتل فرزند پیامبرتان است؟ آیا قتل او بس نبود که وی را خارجی نیز نامیدید؟! گفتند: چنین مگو که هیچکس در اینجا حسین را به نیکی یاد نکند جز آنکه سرش را از دست دهد! پس سکوت کردم و در حزن و اشک بودم که ناگاه از دروازه بزرگ شهر، عدهای پرچم به دست و طبل کوبان وارد شدند و گفتند: سر، از این در داخل میشود و هرچه سر را نزدیکتر میکردند شادیشان بیشتر میشد! تا اینکه سر مطهر امام را داخل کردند و میدیدم که از دهان مبارکش، همچون نور رسول خدا صلی الله علیه وآله، نوری ساطع بود. به صورت زدم و گریبان چاک کردم و صدای گریهام بلند شد و کسانی که صدایم را میشنیدند نیز گریستند...
در ادامه این گزارش، وی به قرائت آیه «ولا تحسبنّ الله غافلاً عمّا یعمل الظالمون» توسط سر مطهر امام علیهالسلام اشاره میکند و اینکه رفیق نصرانیاش نیز این صحنه را مشاهده کرده است.
انتشار بوی خوش از سر مطهر نیز دیگر امور شگفت مربوط به جسم امام علیهالسلام است. بنا بر نقل ابن شهرآشوب، پس از آنکه سر مطهر امام علیهالسلام را وارد مجلس یزید کردند، بوی خوش عجیبی از آن استشمام میشد به گونهای که بر بوی عطرهای موجود غلبه داشت!
ج. بوی خوش و خاصیت شفادهی تربت امام حسین علیهالسلام
برخی افراد، از تربت امام حسین علیهالسلام بویی خوش استشمام میکردند. برای نمونه، بنا به نقل ابن کثیر، پس از آنکه بر قبر امام حسین علیهالسلام آب بسته شد تا مکان آن نامعلوم گردد و پس از چهل روز آب فرونشست، عربی بیاباننشین به قتلگاه کربلا رفت و در حالی که خاکها را مشت مشت برداشته و میبویید، به کنار قبر حضرت رسید و گریست و گفت: پدر و مادرم به فدایت، چه قدر خوشبویی و چه قدر خوشبوست تربت توِ! و این شعر را ترنّم کرد:
أرادوا لیخفوا قبره عن عداوه
فطیب تراب القبر دل علی القبر
خاصیت شفادهی تربت قبر امام حسین علیهالسلام یکی از ویژگیها، خصائص و امتیازاتی است که خداوند متعال به آن حضرت عطا فرموده و روایات فراوان و معتبری نیز بر آن دلالت دارد و در طول تاریخ تا عصر حاضر، افراد زیادی به وسیله تربت قبر آن حضرت شفا یافتهاند. در اینجا تنها به عنوان نمونه، دو روایت را که شیخ طوسی درکتاب امالی نقل کرده بازگو میکنیم:
در روایت اول، شیخ طوسی از فردی به نام سالم چنین نقل میکند:
مبتلا به درد شکم شده بودم و معالجات اثربخش نبود به گونهای که بر جانم ترسیدم. روزی به زنی از اهالی کوفه ـ به نام سلمه ـ برخوردم، گفت: ای سالم! میخواهی تو را به اذن الهی درمان کنم؟ گفتم: بالاترین خواستهام همین است. او نیز قدح آبی به من داد، نوشیدم و درد ساکت شد. پس از گذشت چند ماه، از آن زن پرسیدم مرا با چه چیزی علاج کردی؟ پاسخ داد: به دانهای از این تسبیح! پرسیدم: این تسبیح از چیست؟ گفت: از خاک قبر حسین علیهالسلام. گفتم: ای رافضیه! مرا با این مداوا کردی؟! با این سخن، او غضبناک برخاست و خارج شد و درد شکم نیز بدتر از قبل، بر من مستولی گشت!
شیخ طوسی در روایتی دیگر، جریان شایان توجهی را از یک طبیب نصرانی درباره آثار بیحرمتی نسبت به تربت قبر امام حسین علیهالسلام نقل کرده که گویای جایگاه این تربت نزد شیعیان عصر ائمه علیهمالسلام است، به گونهای که موجب بغض و عناد فزونتر دشمنان تشیع میشده است. ابوموسی بن عبدالعزیز ـ راوی این روایت ـ حکایت این طبیب نصرانی را چنین نقل میکند:
در گذرگاه ابواحمد به یوحنا بن سراقیونِ طبیب برخوردم. وی پرسید: تو را به حق پیامبرت و دینت سوگند، بگو: کسی که گروهی از شما قبرش را در ناحیه قصر ابن هبیره زیارت میکنند کیست؟ آیا از اصحاب پیامبرتان است؟ گفتم: او فرزند دختر پیامبرمان است. اما علت پرسش تو چیست؟ گفت: من جریان جالبی در این باره دارم. گفتم: برایم بازگو کن. گفت: شبی سابور کبیر ـ خادم هارون الرشید ـ مرا احضار کرد و به همراه او نزد موسی بن عیسی هاشمی رفتیم. دیدیم گویا عقلش زائل شده و بر بالشی تکیه کرده و در برابرش طشتی که امعا و احشائش در آن ریخته بود، قرار داشت. سابور از خادم موسی بن عیسی سبب این وضعیت را جویا شد. او گفت: ساعتی پیش موسی بن عیسی با ندیمانش در سلامت کامل نشسته بود و نام حسین بن علی علیهالسلام به میان آمد. موسی گفت: روافض در حق او غلوّ میکنند به گونهای که تربتش را وسیله مداوا قرار میدهند. در این هنگام مردی از بنیهاشم گفت: من بیماری سختی داشتم و هر معالجهای که کردم سودی نبخشید تا اینکه با تربت حسین علیهالسلام شفا گرفتم و بیماریام برطرف شد. موسی پرسید: آیا از آن تربت، چیزی نزد تو مانده؟ گفت: آری، و قطعهای از تربت به او داد. موسی بن عیسی نیز تربت را گرفت و از روی تمسخر و استهزا، در نشیمنگاهش داخل کرد! که ناگاه فریادش بلند شد که: آتش آتش، طشت طشت! و چون برایش طشت آوردیم، آنچه در درون داشت در آن ریخته شد! و ندیمان متفرق شدند و مجلس ماتمسرا شد.
طبیب نصرانی سپس چنین ادامه داد: «با مشاهده این وضع، سابور به من گفت: آیا میتوانی علاجش کنی؟ گفتم: جز عیسی علیهالسلام که مردگان را زنده میکرد، از کسی کاری ساخته نیست. سابور نیز ضمن تصدیق سخنم، گفت: اما در این خانه بمان تا وضع او روشنتر شود. من نیز آن شب را آنجا ماندم و موسی بن عیسی تا سحر بر همان حالت بود و سرانجام هلاک شد».
نتیجه
از خلال بررسی روایات مربوط به رخدادهای شگفت پس از شهادت امام حسین علیهالسلام به چند نکته میتوان دست یافت:
۱. شهادت امام حسین علیهالسلام حادثهای است منحصر به فرد و استثنایی که آثار و لوازم مترتب بر آن در تاریخ بشریت بینظیر است.
۲. ارتباط اجزای هستی با یکدیگر و ذیشعور بودن آنها، علاوه بر آنکه از خلال ادله قرآنی، روایی و عقلی به دست میآید، از بررسی روایات یادشده نیز به خوبی قابل استنباط است.
۳. عقوبت جنایت و ظلم، به جز آثار شوم اخروی، در دنیا نیز گریبان گیر انسانهای ستم کار میشود و چنانکه قرآن هشدار داده، زندگی تلخی برای آنان رقم میخورد.
۴. جایگاه خاص امام حسین علیهالسلام و قیام جاوید او، به مزار و تربتش نیز اثری خاص و معجزهآسا بخشیده، به گونهای که انسانها در طول ادوار تاریخ، شاهد بروز خوارق عادات و آثار شگفت از این مکان بودهاند.
تاریخ در تصویر
نمایی از یک اجتماع حمایتآمیز مردم تهران از نهضت ملی ایران