امام حسین علیه‌السلام: ای مردم! در کسب صفات زیبای اخلاقی بکوشید و برای به دست آوردن این سرمایه‌های معنوی شتاب کنید.  (کشف الغمه، ج ۲، ص۳۰) 

بررسی تاثیر رفتارهای مردان در کم‌رنگ شدن مراتب عفاف رفتاری بانوان

نویسندگان: فائزه عظیم زاده اردبیلی* و فیروزه نورالدینی**

 

عفاف و خویشتن داری، بر حفظ خانواده و صیانت از روابط زوجین و در نتیجه سلامت روانی جامعه اثرگذار است. در مقابل، خروج از عفت، بنیان خانواده را از هم میپاشد و به تبع آن، آثار زیان‌باری در جامعه به وجود میآورد. اگرچه در عفت داشتن، تفاوتی بین مرد و زن وجود ندارد و دستورات مشترکی هم برای زنان و هم برای مردان در حریم عفاف وضع شده است (۱) که نشان میدهد، عفت اختصاص به زنان یا مردان ندارد؛ بلکه یکی از بایدهای انسانیت است، ولی از آنجا که "عفّت، مهم‌ترین عنصر برای شخصیت زن است" (۲) و  به مثابه یک امانت بزرگ انسانی در دست زنان است، این زن است که در درجه اول باید حافظ و نگهبان این امانت اجتماعی و اخلاقی و انسانی باشد (۳) اما از سویی دیگر، مردان نقش بسیار پررنگی در حفظ عفت زنان دارند که در صورت عدم ایفای این نقش، مقدمات خروج زنان از عفت را فراهم می‌آورد.
عفت از فضائل اخلاقی (۴) است و به حصول حالتی در نفس اشاره دارد که انسان به وسیلهی آن از غلبه‌ی شهوات (۵) و انجام محرمات به ویژه شهوات حرام دوری می‌کند. (۶) به تعبیری دیگر، عفت عبارت است از بازداشتن نفس و نگاه داشتن قوای شهوانی از محرمات و نوامیس مردم.(7) 
امام علی علیه‌السلام درباره‌ی حقیقت عفت میفرماید: اَلصَّبْرُ عَنِ اَلشَّهْوَةِ عِفَّةٌ: عفت، مقاوت در برابر شهوت‌هاست.(8) بنابراین عفیف به کسی گفته میشود که در برابر خواسته‌های حرام نفس، از جمله کشش‌های جنسی غیر حلال، مقاوت نموده و خود راحفظ کند.
در اهمیت عفاف همین بس که خداوند در قرآن، سوره‌ای را به نام «نور» به بیان لزوم عفاف اختصاص داده و شیوههای رسیدن به آن و مبارزه با آلودگیهای جنسی را بیان فرموده است.(9) 
از آنجا که ممکن است به اشتباه، عفت فقط در حجاب خلاصه شود، در بیان تفاوت عفت و حجاب باید گفت، اگرچه این دو اصطلاح، در معنای بازداشتن و ایجاد مانع، مفهومی یکسان دارند؛ اما عفاف، ناظر به صفت درونی و بازداشتن نفس از تمایلات شهوانی است و حجاب به مفهوم ایجاد پوشش در برابر نامحرمان اطلاق میشود. در واقع، حوزه‌ی عفاف، گسترده‌تر از حجاب است و شامل عفت در نگاه، کلام، شهوت و...میشود (۱۰) که حجاب نیز، یک نمود و جلوه‌ی بیرونی از این صفت درونی است؛ بنابراین میتوان گفت "مسئله‌ی حجاب، محرم، نامحرم، نگاه کردن و نگاه نکردن، همه به خاطر این است که قضیه‌ی عفاف، سالم نگه داشته شود" (11)
کم‌رنگ‌شدن عفت در زنان، ممکن است به دلایل و انگیزههای مختلفی صورت گیرد که بخشی از آن به مردان برمیگردد و در این نوشتار، دو مورد از نقش‌های مردان در این مسئله بر مبنای روایات اهل‌بیت علیهم‌السلام بررسی میشود.
بیتوجهی مردان به نیازهای زنان، یکی از مهم‌ترین دلایل خروج زنان از عفت است که امام رضا علیه‌السلام در بیانی زیبا به این نکته‌ی مهم و حیاتی اشاره کرده است و در پاسخ فردی که از آراستگی ایشان تعجب کرده بود و سؤال کرد آیا خضاب کرده‌اید، فرمودند: «بله، با حنا و برگ نیل خضاب کرده‌ام. مگر نمی‌دانی که این کار، سودی فراوان دارد؟ از جمله آنکه همسر تو دوست دارد در تو همان زیبایی و آراستگی را ببیند که تو دوست داری در او ببینی، و زنانی [در اقوام گذشته] از دایره عفت بیرون رفتند و فاسد شدند، چنین نشدند مگر به دلیل کم‌توجهی شوهرانشان به آرایش خود.» (12)
ایشان در سخن دیگری در همین باره فرمودند:
«زنان یهود از عفت بیرون رفتند و فاسد شدند، و چنین نشدند مگر به دلیل کم‌توجهی شوهران به آرایش و نظافت خود.» و نیز فرمود: «همسرت از تو همان را می‌خواهد که تو از او توقع داری»(13)
در تحلیل این روایات میتوان گفت از آنجا که "خانواده" مهم‌ترین نهاد اجتماعی است و تربیت افراد، وظیفه این نهاد است، سلامت جامعه نیز وابسته به سلامت و پایداری خانواده است؛ بنابراین استحکام بنیان خانواده، بسیار مهم است و باید از هر عملی که باعث خدشه در پایههای آن شود، به شدّت اجتناب کرد. زن و شوهر به عنوان ارکان اصلی آن، وظیفه حفظ کیان خانواده را بر عهده دارند و  این مهم، در گرو شناخت و رعایت صحیح وظایف هر یک از اعضاء است؛ بنابراین لازم است هر یک از زوجین با شناخت وظایف خویش و عمل به آن، گامی در راستای تحکیم کانون خانواده بردارند. (۱۴) یکی از این وظایف مهم، توجه به نیازهای طرفین، از مهم‌ترین وظایفی است که زوجین باید توجه داشته باشند که سستی در ایفای آن، میتواند به از هم پاشیدن نظام خانواده منجر شود. یکی از این نیازها که برآورده شدن یا نشدنش ارتباط مستقیم دارد با حفظ عفت یا از بین رفتن عفت زن، توجه مرد به نیازهای روانی همسرش است. نیازهای روانی و عاطفی زن باید از جانب همسرش تأمین شود تا خطر بی‌عفتی وی، به حدّ ناممکن برسد.(15)
امام رضا علیه‌السلام برای حفظ عفّت زن و افزایش محبّت میان زوجین، به مرد توصیه میکند تا هنگام حضور در کنار همسرش، خود را آماده و آراسته کند. این حدیث نشان می‌دهد بخشی از پاک‌دامنی زن، توسط اطرافیان وی و کیفیت عملکرد آنان و در رأس آن، شوهرش تأمین میشود. روان‌شناسان معتقدند در بسیاری از موارد، انگیزه اصلی عشوه‌گری افراطی و بیمارگونه زن، معلول بی‌توجهی مردان آنها به آنان، و سرخوردگی عاطفی است؛ لذا عامل اصلی جنایت و انحراف زن را میتوان در وجود و رفتار مردانِ آنها یافت. به همین دلیل، آموزه‌های ناب اسلامی که همیشه دغدغه حفظ و تقویت بنیان خانواده را دارد با تشویق همسران به خودآرایی، بر حفظ روابط زوجین تأکید کرده است.(16)
غیرتورزی و تعصب بیجا از سوی مردان، علت دیگری است که روایات آن را سبب بیعفتی زنان می‌داند. امام علی علیه‌السلام ـ در سفارش به فرزند خود امام حسن علیه‌السلام ـ فرمود: إِيَّاكَ وَ اَلتَّغَايُرَ فِی غَیْرِ مَوْضِعِ غَیْرَةٍ فَإِنَّ ذَلِكَ یَدْعُو اَلصَّحِيحَةَ إِلَى اَلسَّقَمِ وَ اَلْبَرِيئَةَ إِلَى اَلرِّيَبِ. از غیرت نابجا [نسبت به زنان] بپرهیز که آن، زن سالم را به بیماری می‌کشاند و پاک‌دامن را به بدگمانی (اندیشه‌ی گنهکاری)،
غیرت نیرویی است که باعث میشود انسان در خصوص شکسته شدن حریمها، احساس مسئولیت کند و اگر در چارچوب آیات و روایات قرار گیرد، فضیلت است و موجب حفاظت از خانواده و گسترش حیا و عفت در جامعه می‌شود؛ ولی اگر از محدوده‌ی مشخص شده در آموزه‌های اسلامی خارج شود، تبدیل به یکی از رذایل اخلاقی میشود که پیامدهای نامطلوبی به دنبال دارد. از همین رو امام علی علیهالسلام، «تغایر» را که به معنای شدت عمل در غیرت‌ورزی است، اگر به جا و در چارچوب اسلام نباشد، منع کرده است.(17)
در نتیجه میتوان گفت، عدم توجه مرد به آراستگی خود و نیازهای زن و همچنین غیرتورزی و تعصب بیجا از سوی مردان، نقش بسیار پررنگی در خروج زنان از عفت و تزلزل خانواده دارد و اگر مردان یک جامعه، نقش بازدارندگی و افزایندگی خود را بر حسب آیهی «قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ»(۱۸) به درستی ایفا کنند، از بسیاری بی‌عفتی‌ها و به تبع آن نابسامانی‌های اجتماعی جلوگیری خواهد شد؛ زیرا طبق آیهی مذکور، فراهم ساختن محیطی پاک و خالی از هر گونه آلودگی، در فضای خانه و خانواده، وظیفهی مهم مردان است و به تعبیر دیگر، حق زن و فرزند، تنها با تامین هزینه زندگی و مسکن و تغذیه آنها حاصل نمی‏شود؛ بلکه مهم‌تر از آن تغذیه، روح و جان آنها و به ‌کار گرفتن اصول تعلیم‌وتربیت صحیح است.(19)
 در مقابل، چنانچه مردان جامعه، جهت فکر و بینششان و استحکام باورهایشان را از دست دهند، از مرکز ثقل عفاف خارج میشوند و دیگر مصداق آیهی مذکور نیستند، در نتیجه یقینا در رفتار زنان جامعه اثرگذار است.
======================
پی‌نوشت:
*دانشیار دانشگاه امام صادق ، پردیس خواهران
**دانشجوی دکتری مدرسی قرآن و منابع اسلامی
۱. غفاری، فرزانه ؛ گستره حجاب در قرآن،  بینات (موسسه معارف اسلامی امام رضا علیه‌السلام) (تابستان ۱۳۹۱- شماره ۷۴ (۱۵ صفحه - از ۱۸۸ تا ۲۰۲ 
۲. بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار اقشار مختلف مردم و کارگزاران نظام، ۳۰/۷/۱۳۷۶٫ 
۳. مطهری، مرتضی. بدون تاریخ. تعلیم‌وتربیت در اسلام. ۱ ج. تهران - ایران: صدرا.
۴. مظفر، محمدرضا، نراقی، مهدی بن ابی ذر، و کلانتر، محمد. بدون تاریخ. جامع السعادات. ۳ ج. بیروت - لبنان: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات. ، ج۱، ص۸۵
۵. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مترجم: خسروی حسینی، غلامرضا، ۱۳۷۴. ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن. ۳ ج. تهران  ایران: مرتضوی. ج ۲، ص618.
۶ .  دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه. تهران - ایران: دانشگاه تهران. مؤسسه انتشارات و چاپ.ج2، ص1997.
۷ .  اکبری، محمود. ۱۳۹۳. عفت و پاک‌دامنی در اسلام. ۱ ج. قم - ایران: فتیان. ص15.
۸. علی بن ابی‌طالب (علیه السلام)، امام اول، آمدی، عبدالواحد بن محمد، و رجایی، مهدی. ۱۴۱۰–۱۹۹۰. غرر الحکم (تصحیح رجایی). ۱ ج. قم - ایران: دارالکتاب الإسلامي.ج1، ص106.
۹.  اکبری، محمود. ۱۳۹۳. عفت و پاک‌دامنی در اسلام. ۱ ج. قم - ایران: فتیان. ص19.
۱۰. همان، ص18. 
۱۱. بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار اقشار مختلف مردم و کارگزاران نظام، ۳۰/۷/۱۳۷۶٫ 
۱۲. مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بحار الأنوار. ۱۱۱ ج. بیروت - لبنان: دار إحیاء التراث العربی. جلد ۷۳  ,  صفحه ۱۰۲.
۱۳. همان. 
۱۴. راضیه ناطقی، ارتباط آراستگی مرد با عفّت زن، درگاه فرهنگی تبلیغی حرم مطهر رضوی، https://haram. azavi.ir.
۱۵ و ۱۶. همان. 
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین علیه‌السلام، ناشر: دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۸۶ ه. ش.
۱۸. تحریم: ۶٫ 
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین علیه‌السلام، ناشر: دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۸۶ ه. ش، ج24، ص286.