امام مهدی(عج):  بی یدفَعُ البَلاءُ مِن أهلی و شیعَتی به وسیله من بلا از خانواده و شیعیانم دفع می شود. الغیبة، طوسی، ص ۲۸۵  

اهمیت کریدور زنگزور

در طول تاریخ، حضور اقتصادی آمریکا و فعالیت شرکت‌های آمریکایی، اغلب بهانه‌ای برای حضور سیاسی و نظامی این کشور بوده است. آمریکایی‌ها به بهانه «پروژه اقتصادی» وارد می‌شوند؛ اما هدفشان پایگاه نظامی و نفوذ است؛ سناریویی که طی ۱۵۰ سال در آمریکای لاتین بارها تکرار شده است.
زنگزور شاه‌راهی‌ست که اگر تحت کنترل آمریکا و متحدانش دربیاید، می‌تواند حلقه محاصره اقتصادی سیاسی ایران را تکمیل کند و ایران را مهار کنند. واقعیت این است که کریدور زنگزور و یا "کریدور ترامپ" مدنظر استکبار، فقط یک مسیر حمل‌ونقل ساده نیست؛ بلکه یک پروژه چند لایه است که هم‌زمان سه هدف کلیدی را دنبال می‌کند:
۱_ حذف ایران از نقشه ترانزیت اوراسیا
با فعال شدن این کریدور، بخش عمده‌ای از مسیر شرق به غرب از چین و آسیای میانه تا اروپا به جای عبور از ایران، از آذربایجان، ارمنستان و ترکیه عبور می‌کند. این یعنی درآمد ترانزیتی، قدرت چانه‌زنی سیاسی و موقعیت راهبُردی ما به تدریج از بین خواهد رفت. یعنی ایران دیگر گلوگاه ارتباطی منطقه نخواهد بود؛ بلکه به مسیر فرعی بدل می‌شود که فقط در مواقع اضطرار استفاده می‌شود.
۲_ ایجاد کمربند امنیتی بین ایران و ارمنستان 
این کمربند در آینده می‌تواند با حضور نیروهای امنیتی یا مزدوران ناتو و رژیم صهیونیستی تکمیل شود و به خط مقدم فشار امنیتی بر ایران تبدیل گردد.
۳_ سهولت نفوذ ترکیه از مدیترانه تا دریای کاسپین
در کنار آن، اسرائیل دسترسی بی‌دردسر به قفقاز و حتی مرزهای شمالی ایران پیدا می‌کند. کافی‌ست نگاه کنیم در همین چند سال گذشته، پایگاه‌های اطلاعاتی اسرائیل در باکو چطور گسترش یافته است. زنگزور این جورچین را کامل می‌کند.
مهم‌ترین نکته این است که این تغییر نقشه ترانزیتی در منطقه، در عمل همان تغییر مرزهای ژئوپلیتیک ایران است.