صابرالله دادیان
یکی از شاخصههای مهم سینمای هالیوود و شرکتهای بزرگ انیمیشنسازی این است که هیچگاه قهرمانان و حتی ضد قهرمانان خود را فراموش نمیکنند. هر ساله با تولید بسیاری از آثار صوتی و تصویری و همچنین کمیک بوکهایی چون تولیدات شرکت مارول، یاد و خاطره هیولاها و ابرقهرمانان هالیوود زنده میشود و حیات آنها در اذهان عمومی خصوصاً کودکان ادامه مییابد.
ترس، احساسی حقیر و در عین حال غریب و جذاب است که در طول تاریخ همیشه مورد توجه اقشار خاص مانند محققان و یا هنرمندان بوده است. ترس، یکی از مهمترین احساسهایی است که تا به امروز سبب بقای نسل بشر بوده و هست. به همین خاطر مواجه درست با ترس در دو جبهه ترس از ترس و غلبه بر ترس میتواند باعث افزایش آمادگی بشر امروز گردد.
یکی از شاخصههای مهم سینمای هالیوود و شرکتهای بزرگ انیمیشنسازی این است که هیچگاه قهرمانان و حتی ضد قهرمانان خود را فراموش نمیکنند. هر ساله با تولید بسیاری از آثار صوتی و تصویری و همچنین کمیک بوکهایی چون تولیدات شرکت مارول، یاد و خاطره هیولاها و ابرقهرمانان هالیوود زنده میشود و حیات آنها در اذهان عمومی خصوصاً کودکان ادامه مییابد.
بیشتر شخصیتهای ترسناک ساکن این هتل و حتی دیگر میهمانان غایب این انیمیشن، از دستآوردهای ادبیات دوره کلاسیک هستند و به قول معروف پا به سن گذاشتهاند. پس لزوم ساخت چنین انیمیشنی آنهم در مرکز هنری رسانهای جهان به شدت احساس میشود. احساسی که خانوادههای اروپایی و آمریکایی آن را در ناخودآگاه خود حس میکردهاند و نمیتوانستهاند به زبان بیاورند. احساس پیوندی به دور از ترس و وحشت و صلحآمیز میان هیولاهای دوست داشتنی و خاطرهانگیز تاریخ سینما و ادبیات با کودکان و نوجوانانی که تنها قهرمانها و ضد قهرمانهای سه بعدی دیزنی و پیکسار را به رسمیت میشناسند. هتل ترانسیلوانیا اگر چه مخاطب خود را در میان کودکان و نه بزرگسالان پیدا کرده است؛ اما باید خاستگاه آن را میان دل بزرگسالان و کودکان قدیم دانست.
در انیمیشن هتل ترانسیلوانیا ۱ و ۲ به گونهای میتوان رد پای تمام هیولاها و اشرار ادبیات و سینمای غرب را جستجو کرد، از گرگ شنل قرمزی گرفته تا کنت دراکولا و فرانکشتاین و زامبیها. البته در این انیمیشن به خاطر ارتباط فانتزی با کودکان، هیچکدام از عناصر، ترسناک و پیشینه تاریک این شخصیتها یاد نشده است. به گونهای که حتی کنت دراکولا جزو شخصیتهای محبوب و دوست داشتنی این انیمیشن به حساب میآید و شاخصههای زیادی برای خنداندن و دوست داشتن از سوی مخاطب در خود دارد.
در فیلمهای سینمایی هالیوود نیز میتوان به چندین فیلم شاخص اشاره کرد که از گردهمایی بزرگ قهرمانان و یا هیولاهای تاریخ سینمای آمریکا به وجود آمدهاند.
همین عدم قطع ارتباط مخاطب با شخصیتهای خلق شده هالیوود است که به مرور زمان از شخصیتهای خلق شده، قهرمانانی به یاد ماندنی و حتی دوست داشتنی به وجود میآورد. ارتباطی دوسویه از جانب مخاطب و قهرمانش که باعث به وجود آمدن یک ارتباط قوی حسی میان مخاطب و رسانه میشود. ارتباطی که الگوبرداری و تقلید از نتایج مسلم آن محسوب میشود.
یک نظام فکر شده و کاملاً با برنامه که مانع از مرگ قهرمانان و شخصیتهای راهبُردی هالیوود در ذهن مخاطبانش میشود. شخصیتهایی که هر کدام پشتوانهای از فرهنگ و ادبیات جدید غرب و امریکا را با خود همراه دارند و از دریچه اثربخش و جذاب سینما و انیمیشن، سبک زندگی امریکایی را در میان کودکان دنیا ترویج میکنند.
غلبه بر ترس، نیاز کودک امروز
ترس، احساسی حقیر و در عین حال غریب و جذاب است که در طول تاریخ همیشه مورد توجه اقشار خاص مانند محققان و یا هنرمندان بوده است. ترس، یکی از مهمترین احساسهایی است که تا به امروز سبب بقای نسل بشر بوده و هست. به همین خاطر مواجه درست با ترس در دو جبهه ترس از ترس و غلبه بر ترس میتواند باعث افزایش آمادگی بشر امروز گردد. در حقیقت نحوه درست برخورد با ترس میتواند نقش مهمی در تربیت نسل جدید ایفا کند. نسلی که روز به روز با گسترش جنگها و نزاعها در میان بشر امروز، ترس را برای بقای خود و حفظ برتریاش نیاز خواهد داشت.
در این میان نقش انیمیشن برای کودکان جهان و از همه مهمتر کودکان غرب برای غلبه بر ترس، نقشی مهم و ضروری به حساب میآید. در سالهای اخیر میتوان شاهد انیمیشنهای مطرحی از سوی کمپانیهای غربی بود که هر کدام با داستانهایی جذاب و بدیع با به کار گرفتن خاطره جمعی مردم از شخصیتهای مشهور، سعی در به سخره گرفتن ترس در ناخوداگاه مخاطب داشتهاند و یا با طراحی موقعیتهایی جذاب و صمیمی، همچون داستان شرکت هیولاها و یا هتل ترنسیلوانیا، ارتباط دیگری میان مخاطب کودک با شخصیتهای ترسناک و هیولاها برقرار کردهاند که حاصل آن افزایش اعتماد به نفس، غلبه بر ترس و افزایش آمادگی مخاطب در مواجه با موقعیتهای حساس اجتماعی خواهد بود که هر لحظه در جوامع غالب و مغلوب بیشتر و بیشتر میشود.
شخصیت محبوب؛ ولی ترسناک کنت دراکولا از مهمترین دستاوردهای هنری جهان ادبیات در ساحت ترس و ژانر وحشت است. یکی از شخصیتهای محوری هتل ترانسیلوانیا، کنت دراکولا و همچنین دخترش می ویس است. به همین خاطر نباید فراموش کرد که هرجا سخن از خونآشام به میان میآید، بیواسطه از ترس و وحشت نیز حرفی زده میشود؛ اما در این انیمیشن با وجود محور بودن ترسناکترین شخصیتهای تاریخ، باید گفت که ترس و ژانر وحشت به گونهای برای مخاطب کودک به سخره گرفته میشود. فیلمساز مدام با دست انداختن تواناییها و نقطه ضعفهای خونآشام و دیگر هیولاها، مخاطب را به خنده میاندازد و در این راه از به سخره گرفتن ترس آگاهانه سود میبرد.
ایدهای شبیه به شرکت هیولاها
هنگامی که انیمیشن زیبای شرکت هیولاها اکران شد، همه میدانستند که در برابر محصول پیکسار باید با ایدهای بسیار بکر و دست نخورده در دنیای انیمیشن روبرو باشند، چراکه پیش از آن لستر و یارانش از جمله پیتر داکتر، نوگرایی و خلاقیت خود را در داستان اسباببازی و... نشان داده بودند. اما اکران این انیمیشن کافی بود تا شرکتهای مختلف انیمیشن به فکر بیافتند و انیمیشنهایی تولید کنند که در آن از هیولاهای ترسناک برای جذب کودکان و خنداندنشان استفاده کنند. هتل ترانسیلوانیا را نیز باید پیرو همین موج بررسی کرد که بسیاری از ایدههای جذاب و به ظاهر نو خود را وامدار داکتر، لستر و انیمیشن شرکت هیولاهاست. ایدهای که در آن درست عکس گذشته، هیولاهای ترسناک هستند که از انسانها فراریاند.
در قسمت دوم هتل ترانسیلوانیا نیز با حضور شخصیت کودک «دنیس» و سردرگمی او میان انسانها و هیولاها که هر دوشان به نوعی از اقوام او به حساب میآیند، همچنان میتوان ردپایی از ایدههای لستر را در شرکت هیولاها پیدا کرد. دنیس با علاقهای که به پدربزرگش دارد، همواره هیولاها را دوست میدارد؛ اما با شباهتی که از لحاظ ظاهری به پدرش جانی دارد، این را میداند که هیچگاه نمیتواند یک هیولا یا خونآشام باشد؛ اما در پایان هنگامی که بر ترس خود در برابر خفاش بیرحم غلبه میکند، دندانهای نیش بزرگش که نشانی از خونآشام بودن اوست ظاهر میشود و هویت دوگانه او را رقم میزند. هویتی انسان - هیولا که مورد قبول جامعه جدیدش است و از هر دو طرف مورد پذیرش است.
گویی این هویت دوگانه مورد قبول و مدنظر راهبُرد آمریکایی نیز هست، هویتی که هالیوود نظیر آن را در بسیاری از انیمیشنهای جدیدش از شرکت هیولاها گرفته تا شجاع و یخ زده تا هتل ترنسیلوانیا ۲ به نمایش گذاشته است. تا با همذات پنداری مخاطب با قهرمانش، نسلی را پرورش دهد که در برابر جامعه خود انسان و در برابر جوامع دیگر که یا ضعیفتر و یا دشمن محسوب میشوند، هویتی هیولاگونه داشته باشند.