امام حسین علیه‌السلام:  مرگ در راه عزت، جز زندگی جاوید نیست و زندگی با ذلت، جز مرگی فاقد حیات نیست.  (احقاق الحق، جلد ۱۱، صفحه ۳۰۱) 

امنیت در گرو برخورد قاطع با مروجان بی‌بندوباری است

محمد ملک‌زاده

مهم‌ترین سوال جدی پیرامون این حادثه این است که جماعت به اصطلاح سلبریتی که در هر مسئله‌ای به ویژه مسائل مشابه این اتفاق، فورا اظهارنظر می‌کنند و جنجال رسانه‌ای به راه می‌اندازند، چرا در این واقعه دردناک، سکوت کردند؟! 

متاسفانه قوانین موجود، به حد کافی بازدارنده نیستند. از این رو مروجان بی‌بندوباری و بی‌حجابی تا جایی احساس امنیت می‌کنند که به خود اجازه می‌دهند با آمران به معروف و ناهیان از منکر با خشونت هرچه بیشتر برخورد کنند! 

در روزهای گذشته، تصاویری از شهادت جوان سبزواری در فضای مجازی منتشر شد که نشان می‌داد وی برای مقابله با آزار و اذیت دو دختر توسط تعدادی از اراذل‌واوباش، با آنان مبارزه کرد. رشادت این جوان غیرتمند در حالی به سرعت در فضای مجازی خبرساز شد که او در برابر مزاحمت اوباش نسبت به دختران، طاقت نیاورد و با دستان خالی در برابر اراذل مسلح به سلاح سرد، بی‌محابا به دفاع از دختران برخاست تا در نهایت به شهادت رسید. پیرامون این حادثه، سوالات و ابهامات متعددی قابل‌طرح است:
۱. مهم‌ترین سوال جدی پیرامون این حادثه این است که جماعت به اصطلاح سلبریتی که در هر مسئله‌ای به ویژه مسائل مشابه این اتفاق، فورا اظهارنظر می‌کنند و جنجال رسانه‌ای به راه می‌اندازند، چرا در این واقعه دردناک، سکوت کردند؟! چرا سروصدای جماعتی که به خاطر ریختن یک سطل ماست بر سر زنی بی‌حجاب گوش فلک را کر کرده بود، در این واقعه خاموش شده است؟! به‌راستی چرا آنان که همه عالم را از ریختن یک سطل ماست باخبر می‌کنند، صدای گلوله یا ضربات مرگبار چاقو به گوششان نمی‌رسد! همان‌ها که برای فوت طبیعی یک دختر در یکی از مراکز پلیس ایران، یقه می‌درانند و در جهان سروصدا به پا می‌کنند؛ اما تجاوز ۵ سرباز اشغالگر آمریکایی به دختر ۱۴ساله مسلمان عراقی به نام عبیر قاسم و کشتن بی‌رحمانه او و قتل‌عام خانواده‌اش، برایشان اصلا اهمیتی ندارد!
چرا در جنایت سبزوار، چهره‌های مدافع زن، زندگی، آزادی سکوت کرده‌اند؟ مگر نه اینکه در این حادثه هم پای دختران غیرمحجبه‌ای در میان بود که مورد آزار قرار گرفتند و جوانی برای دفاع از آن دختران و جلوگیری از ایجاد مزاحمت‌های تعدادی از اراذل نسبت به دو دختر کشته شد، پس چرا این جماعت سکوت کردند؟!...
معلوم می‌شود این جماعت به اراده دیگری حرف می‌زنند یا سکوت می‌کنند! شاید اگر وضعیت برعکس بود و یکی از این دو اوباشی که این عزیز را مظلومانه به شهادت رساندند، اندک آسیبی می‌دیدند، اکنون سروصدای جماعت سلبریتی گوش فلک را کر کرده بود!
۲. تردیدی نیست که خون این جوان مظلوم، برعهده و گردن چهره‌های خائن و کسانی است که مدافع این بی‌حجابی‌ها و ناهنجاری‌های اخیر بوده‌اند و معضلات اجتماعی کنونی را ایجاد کرده‌اند. همان‌ها که با شعار زن، زندگی، آزادی اغتشاشات سال گذشته را به راه انداختند. جنایت سبزوار، بار دیگر ثابت کرد کسانی که به دروغ، شعار زن، زندگی، آزادی سر می‌دهند، واقعا هیچ ارزشی برای زن و شخصیت انسانی او قائل نیستند. آنان بوالهوسانی هستند که زن را در جامعه برهنه و بی‌قید می‌خواهند و از این رو هرگز به دنبال حفظ کرامت زنان نیستند.
با این اتفاقات باید همه زنان و دختران اصیل و باکرامت ایرانی، ماهیت این جماعت به اصطلاح مدافع آزادی زن را بهتر بشناسند و متوجه باشند در مواقع سختی و مشکلات، چه کسانی حامی واقعی حقوق زنان هستند. زنان و دختران ما باید بیشتر مراقب باشند که به احترام خون‌های ریخته شده این مظلومان مدافع امنیت و حافظان کرامت زنان، فریب توطئه دشمنان در رواج بی‌حجابی و بی‌بندوباری را نخورند.
۳. متاسفانه قوانین موجود، به حد کافی بازدارنده نیستند. از این رو مروجان بی‌بندوباری و بی‌حجابی تا جایی احساس امنیت می‌کنند که به خود اجازه می‌دهند با آمران به معروف و ناهیان از منکر با خشونت هرچه بیشتر برخورد کنند! اگر این گونه نبود، شاید در این واقعه سبزوار بر اساس آنچه از دوربین‌ها دیده می‌شود، شاهد سکوت و انفعال رهگذران حاضر در آن خیابان نبودیم! احساس عدم پشتیبانی قانونی از ناهیان از منکر در موارد متعدد، سبب گردیده تا اگر کسی به یک زن بی‌حجاب و یا سایر هنجارشکنان اجتماعی تذکری می‌دهد، هنجارشکنان بدون هیچ دغدغه‌ای با خشونت تمام و به‌کار بردن الفاظ بسیار رکیک با وی برخورد کنند و متاسفانه غالبا هم کسی جرئت حمایت از ناهیان از منکر را ندارد! یکی از خانم‌ها در این باره می‌گفت: «من یک خانم چادری هستم و جرئت امربه‌معروف ندارم. نه اینکه از مرگ بترسم؛ بلکه از حرف‌های زشت این هنجارشکنان بی‌حیا و بی‌بندوبار که با امنیت خاطر به تو حمله‌ور می‌شوند و رکیک‌ترین الفاظ را به کار می‌برند، می‌ترسم. آن‌قدر بددهن هستند که من ترجیح می‌دهم بمیرم؛ ولی حرف زشت نشنوم»!
۴. مهم‌ترین راهکار برای جلوگیری از تکرار این حوادث ناگوار و افزایش امنیت اجتماعی، واکنش سریع مسئولان انتظامی و قضایی در اجرای قوانین و برخورد قاطع با هنجارشکنان و مخلان امنیت اجتماعی است. امروز با توجه به توطئه دشمنان در رواج بی‌بندوباری در ایران، همه دلسوزان نظام و مردم متدین به این نتیجه رسیده‌اند که باید با مظاهر بی‌قانونی و بی‌حجابی، برخوردی شدید شود که اگر بی‌تفاوت رد شویم، مشابه اتفاقی که برای این جوان باغیرت سبزواری روی داد، متاسفانه به دفعات، تکرار خواهد شد! ایران اسلامی از این مردان باغیرت بسیار دارد؛ مردان غیوری که در برابر مزاحمت‌های خیابانی اراذل‌واوباش هوسران و بی‌بندوباری زنان هنجارشکن، سکوت نخواهند کرد و حاضرند با جان و مال خود از امنیت کشور و ارزش‌های دینی دفاع کنند.
قاتلان شهید الداغی در اولین اعتراف‌های خود اعلام داشتند که سابقه قتل و جنایت در پرونده خود دارند! این نشان می‌دهد که برخوردها با اراذل‌واوباش تاکنون به حد کافی بازدارنده نبوده است. وقت آن رسیده است که قوه قضاییه در برخورد با اوباش، هنجارشکنان و ناقضان قانون، تجدیدنظر کند که امنیت و آرامش، نیاز اصلی هر جامعه‌ای است و تا زمانی که هنجارشکنان و مروجان بی‌بندوباری احساس امنیت کنند، امنیت در جامعه برقرار نخواهد شد.