امام صادق علیه‌السلام: ما از شیعیان خود کسی را که عاقل، فهمیده، آگاه، بردبار، با ادب، سازگار، صبور و راستگو باشد دوست داریم. (کافی، ج 2، ص56)

اسلام و تکریم کودک

تکریم کودک
 بزرگداشت و احترام به شخصیت، برای کودک؛ بلکه برای هر انسانی یک نیاز طبیعی است. در اثر غریزه حب ذات که در طبیعت کودک نهاده شده، به ذات خویش علاقه دارد، میل دارد دیگران نیز شخصیت او را بپذیرند و گرامی بدارند.
چنانچه این نیاز طبیعی کودک در خانواده تأمین شد، احساس آرامش کرده و به نفس خویش اعتماد پیدا می‎کند. از استعدادهای نهفته‏اش استفاده مینماید و با دل‏گرمی و امید به موفقیت در مسیر زندگی قدم برمی‎دارد. به خانواده و دیگران خوش‏بین میشود، آنان را قدرشناس و قابل اعتماد دانسته و از همکاری با افرادی که قدر او را شناخته و شخصیتش را گرامی میدارند، هراسی ندارد.
به علاوه، کودکی که مورد تکریم و احترام خانواده قرار گرفته، احترام به دیگران را که یک صفت پسندیده است، از آنان یاد میگیرد؛ بنابراین، تکریم کودک برای تربیت صحیح و متعادل او ضرورت دارد.
علاوه بر آن، تکریم و احترام به کودک را میتوان به عنوان یک روش تربیتی به شمار آورد که در پرورش سایر صفات نیک و جلوگیری از صفات بد میتوان از آن استفاده نمود. وقتی شخصیت کودک، مورد تکریم و احترام قرار گرفت و خود را بزرگ و محترم دانست، سعی میکند شخصیت خود را حفظ و تقویت نماید. بدین وسیله میتوان او را به کارهای نیک، به عنوان اینکه با شخصیت محترم و گرامی تو سازگار است، تشویق نمود و از کارهای بد و اخلاق زشت، به عنوان اینکه با شخصیت والای تو ناسازگار است، برحذر داشت.
انسان برای حفظ کرامت ذات و مقام و موقعیت خود حاضر میشود حتی از خواسته‏های درونی خویش چشم‏پوشی نماید. در احادیث نیز بدین مطلب اشاره شده است:
امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند: هرکس که به شرافت نفس خویش توجه داشته باشد، آن را از ذلت در تمایلات نفسانی بازمیدارد و فرمودند: هر کس که نفس خویش را گرامی بدارد، او را به ذلت معصیت نمی‎کشاند و فرمودند: هرکس که نفس خویش را محترم بدارد، ترک خواسته‏های نفسانی برایش آسان خواهد بود. اگر این نیاز طبیعی در خانواده تأمین نشود و کودک مورد تحقیر قرار گرفته و به شخصیتش لطمه بخورد، خود را ناتوان و ضعیف و دیگران را قدرناشناس محسوب میدارد و چون خود را بیشخصیت میداند، برای تن دادن به هر عمل زشتی آماده است، چون از خانواده، احترام ندیده، نسبت به آن‏ها بدبین شده و عقده‏دار میگردد. برای عقده‌گشایی امکان دارد درصدد انتقام‏جویی نیز برآید. اگر شما به آمار جانیان مراجعه کنید، اغلب آنان را افراد بیشخصیت و تحقیر شده خواهید یافت.
در احادیث نیز بدین مطلب اشاره شده است: امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند: هرکس که نفس خویش را کوچک شمارد، امید خیری به او نداشته باش. امام علی نقی علیه‌السلام فرمودند: هرکس که نفس خودش را پست بداند، از شر وی در امان مباش. امام صادق علیه‌السلام نیز فرمودند: هیچ‌کس تکبر و طغیان نمیکند، مگر در اثر ذلتی که در نفس خویش احساس مینماید.
اسلام و تکریم کودک
 بنابراین، تکریم و احترام به شخصیت کودک را میتوان به عنوان یک وسیله و روش تربیتی معرفی کرد. به همین جهت اسلام به اولیا و مربیان توصیه میکند که به کودک احترام بگذارند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «فرزندان خود را گرامی بدارید و آنان را نیکو تربیت کنید تا خدا گناهانتان را بیامرزد» و فرمودند: «وقتی نام فرزندتان را محمد گذاشتید، او را گرامی بدارید و در مجالس برایش جای باز کنید و با صورتِ درهم کشیده با او برخورد ننمایید.» البته پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خود نیز بدین روش ملتزم بود و همین عمل را درباره فرزندان و نوادگان خویش به عمل میآورد.
ابن عباس میگوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله، حسن بن علی علیه‌السلام را بر دوش خود سوار کرده بودند. مردی که این منظره را مشاهده میکرد عرض کرد: پسر! چه مرکب خوبی داری؟ پیامبر فرمودند: و چه سوار خوبی؟
یعلی بن مره میگوید: در خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله به مهمانی میرفتیم، به حسن بن علی علیه السلام برخورد نمودیم که در کوچه بازی میکرد. پیامبر به سوی او رفتند، دستشان را گشودند که او را بگیرند. حسن به این طرف و آن طرف فرار میکرد، پیامبر آن‌قدر با او شوخی کردند تا او را گرفتند. یک دست را زیر چانه‏اش قرار دادند و دست دیگر را روی سرش، پس او را در بغل گرفتند و بوسیدند و فرمودند: حسن از من و من از حسن هستم. هرکس که حسن را دوست بدارد خدا او را دوست دارد. حسن و حسین علیهما السلام دو سبط از اسباط هستند. شبیه این مطلب درباره امام حسین علیه‌السلام نیز نقل شده است. پیامبر صلی الله علیه و آله نشسته بودند که حسن و حسین علیهماالسلام به سویشان آمدند. وقتی آنان را مشاهده کردند، به احترامشان از زمین برخاستند. وقتی آمدنشان قدری به تأخیر افتاد، به سوی آنان شتافتند. آنان را بر دوش خود سوار کردند و فرمودند: مرکب شما خوب مرکبی است و شما نیز سواران خوبی هستید. پدر شما از شما بهتر است. رفتار پیامبر اختصاص به فرزندانشان نداشت؛ بلکه همین رفتار را نسبت به همه کودکان و جوانان داشتند به طوری که درباره‏شان نوشته‏اند: ملاطفت و گرم گرفتن با کودکان، از عادت‏های رسول خدا بود. پیامبر صلی الله علیه و آله برای جلب قلوب اصحاب، آنان را با کنیه صدا میزدند. افرادی هم که کنیه نداشتندف کنیه‏ای برایشان انتخاب میکردند. رفتارشان چنین بود که برای کودکان نیز کنیه‏ای انتخاب میکردند و آنان را با آن میخواندند تا قلوبشان را به دست آورند.
هنگامی که رسول خدا از سفر مراجعت میکردند، کودکان به استقبالش میشتافتند، وقتی آنان را مشاهده مینمودند به احترام آن‏ها توقف میکردند و به اصحاب دستور میدادند آن‏ها را بردارند. بعضی را در جلو و بعضی را پشت سر سوار میکردند. به اصحاب نیز دستور میدادند سایر کودکان را بر مرکب خود سوار نمایند. گاهی میشد که کودکان با یکدیگر تفاخر مینمودند، بعضی میگفتند: رسول‏اللَّه ما را در جلو خود سوار کرد و تو را در پشت سر. بعضی میگفتند: به اصحاب دستور داد تو را سوار کنند. احترام به شخصیت فرزندان و دیگر کودکان برای پیامبر یک سیره و روش متعارف بود، بدین وسیله بزرگواری و اعتماد به نفس را در آنان پرورش میدادند و از این طریق به خوبی دعوت، و از بدی باز میداشتند. پیامبر گرامی اسلام روش تکریم و احترام به شخصیت را نسبت به همه مردم معمول میداشتند و از این طریق دل آنان را به دست میآوردند و در روحشان نفوذ میکردند. همین روش را میتوان یکی از عوامل نفوذ فوق العاده آن حضرت در مردم محسوب کرد.
  وسایل تکریم
 کودک را با وسایل مختلف میتوان تکریم و احترام کرد که در ذیل به بعضی از آن‏ها اشاره میشود:
1. انتخاب نام و فامیل زیبا. انسان از نام و فامیل زیبا خوشش میآید و از ذکر آن احساس سربلندی می‎نماید. بر عکس، نام و فامیل زشت، صاحبش را شرمنده ساخته و از این جهت احساس حقارت می‎کند. بنابراین، به پدر و مادر کودک توصیه میشود که در هنگام انتخاب نام برای فرزندشان، نام‏های زیبا انتخاب نمایند. زیبایی نام، یک امر عرفی و اجتماعی است و در جوامع و زمان‏های مختلف تفاوت میکند. در انتخاب نام باید به معنای آن نیز توجه داشت. ما چون مسلمان هستیم بهتر است از نام‏های پیامبر و ائمه اطهار علیهم السلام و دیگر بزرگان دین استفاده نماییم. اسلام نیز بدین نکته مهم توجه داشت و به اولیا در انتخاب نام نیک برای فرزندانشان توصیه مینماید؛ بلکه انتخاب نام نیک را یکی از حقوق فرزند بر پدر و مادر میداند. در احادیث نیز بدین مطلب اشاره شده است، از باب نمونه: حضرت ابوالحسن علیه‌السلام فرمودند: اولین احسانی که پدر نسبت به فرزند خود انجام میدهد، انتخاب اسم خوب برای اوست. شما مراقب باشید نام خوب برای فرزندانتان انتخاب کنید. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در وصیت خود به امیرالمومنین حضرت علی علیه‌السلام فرمودند: ای علی! فرزند بر پدر خود حق دارد که نام زیبایی برایش انتخاب کند، خوب او را تربیت نماید و در جایگاه صالحی (ازدواج) او را قرار دهد.
2. کودک را با احترام صدا کردن. لازم است پدر و مادر، نام فرزند خود را همواره با احترام بخواند؛ مثلاً بگوید: حسن آقا، پسرم، دخترم. خوب است کودک را با تعبیر «شما» خطاب کنیم، نه «تو».
3. سلام کردن به کودک. معمولاً فرزندان به پدر و مادر خود سلام میکنند و باید به چنین وضعی عادت نمایند. لیکن پدر و مادر نباید همواره انتظار داشته باشند که کودکان حتماً سلام کنند؛ بلکه باید در مواردی هم پدر و مادر به فرزندان سلام کنند. گاهی که کودک سلام کردن را فراموش کرد، خوب است پدر و مادر سلام کنند و حتی در سلام کردن بر او سبقت بگیرند. در احادیث نیز بدین مطلب اشاره شده است. پیامبر صلی الله علیه و آله میفرمودند: پنج چیز را تا هنگام مرگ ترک نخواهم کرد... پنجمین عمل، سلام کردن به کودکان است تا اینکه سنتی باشد و بعد از من باقی بماند.
4. وقتی با کودک ملاقات میکنیم خوب است مانند بزرگ‌ترها با او دست بدهیم و احوالپرسی کنیم.
5. باید در مجالس برای کودک نیز جایی را باز کرد و به او احترام گذاشت.
6. در دعوت به مهمانی و مجالس جشن، باید کودکان را نیز منظور داشت و نام آنان را نیز در کارت نوشت.
7. کودکان سر سفره غذا، هم باید جا داشته باشند و هم وسیله اختصاصی پذیرایی.
8. لازم است کودکان در منزل مانند بزرگ‏ترها وسایل مخصوص داشته باشند؛ مانند: مسواک، خمیردندان، حوله، کمد لباس، ظروف غذاخوری، رختخواب.
9. در مسافرت‏ها کودکان نیز باید صندلی داشته باشند.
10. خوب است برای کودکان، جشن تولد و جشن تکلیف گرفته شود.
11. خوب است در حضور دیگران از صفات و کارهای خوب کودک قدردانی و تشکر شود.
12. لازم است پدر و مادر اگر بدون کودک به سفر میروند برایش نامه بنویسند و سلام و احوالپرسی کنند و اگر با تلفن تماس میگیرند با کودک نیز حرف بزنند.
13. باید به سخنان کودک کاملاً گوش داد و در خور فهمش به او پاسخ داد.
14. در موقع صحبت کردن به کودکان نیز باید توجه نمود.
15. در کارها و تصمیم‏گیریها خوب است تا حد امکان با کودکان مشورت کرد.
16. به کودکان اعتماد کنید و مسئولیت بدهید، در عین حال مواظب و مراقب آنان هم باشید.
 در خاتمه، تذکر چند نکته مهم را لازم میدانیم:
1. احترام و ستایش نباید از مقدار واقع تجاوز کند؛ زیرا اگر از واقع تجاوز نمود، امکان دارد موجب به وجود آمدن خوی زشت تکبر و خودبزرگ‏بینی شود. وقتی هم بزرگ شد، از دیگران نیز انتظار دارد که بیش از حد از او تعریف و تمجید نمایند و در صورتی که خواسته‏اش برآورده نشد، رنجیده خاطر خواهد شد.
2. شخصیت کودک باید به وسیله رفتار نیک و صفات پسندیده‏اش مورد تحسین قرار گیرد، نه ذاتش و بدون توجه به صفات. بالاخره کودک باید بفهمد که رفتار پسندیده و صفات خوب هستند که ارزش وجودی او را بالا برده و سزاوار تعریف شده است، نه ذات او به تنهایی. در چنین صورتی به انجام کارهای خوب تشویق میشود تا شخصیت خود را بالا ببرد.
3. احترام و بزرگداشت کودک باید به گونه‏ای باشد که او را لوس و پرتوقع بار نیاورد. کودک باید بفهمد که ارزش انسان به انجام وظیفه است و اگر او مورد احترام قرار میگیرد بدان جهت است که انجام وظیفه نموده است.
منبع: اسلام و تعلیم و تربیت