یک مسئله هم در اقتصاد مقاومتی، مدیریت مصرف است. مصرف هم باید مدیریت شود. این قضیهی اسراف و زیادهروی، قضیهی مهمی در کشور است. خب، حالا چگونه باید جلوی اسراف را گرفت؟ فرهنگسازی هم لازم است، اقدام عملی هم لازم است. فرهنگسازیاش بیشتر به عهدهی رسانههاست. واقعاً در این زمینه، هم صدا و سیما در درجهی اول و بیش از همه مسئولیت دارد، هم دستگاههای دیگر مسئولیت دارند. باید فرهنگسازی کنید. ما یک ملت مسلمانِ علاقهمند به مفاهیم اسلامی هستیم، اینقدر در اسلام اسراف منع شده، و ما متأسفانه در زندگیمان اهل اسرافیم! بخش عملیاتیاش هم به نظر من از خود دولت باید آغاز شود... دولت خودش یک مصرف کنندهی بسیار بزرگی است. شما از بنزین بگیرید تا وسائل گوناگون، یک مصرف کننده بزرگ، دولت است. حقیقتاً در کار مصرف، صرفهجویی کنید.
به مصرف تولیدات داخلی هم اهمیت بدهید. در دستگاه شما، در وزارتخانهی شما، اگر کار جدیدی انجام میگیرد، اگر چیز جدیدی خریده میشود، اگر همین اقلام روزمرهای که مورد نیاز وزارتخانه است، تهیه میشود، سعی کنید همهاش از داخل باشد؛ اصرار بر این داشته باشید؛ خود این، یک قلم خیلی بزرگی میشود. اصلاً ممنوع کنید و بگوئید هیچکس حق ندارد در این وزارتخانه جنس خارجی مصرف کند. به نظر من اینها میتواند کمک کند. [1]
تبیین اقتصاد مقاومتی
در زمینهی مسائل اقتصادی، «اقتصاد تهاجمی» را مطرح کردند؛ عیبی ندارد. بنده فکر اقتصاد تهاجمی را نکردم. اگر واقعاً یک تبیین دانشگاهی و آکادمیک نسبت به اقتصاد تهاجمی - به قول ایشان، مکمل اقتصاد مقاومتی - وجود دارد، چه اشکالی دارد؟ آن را هم مطرح کنیم. آنچه که به نظر ما رسیده، اقتصاد مقاومتی بوده. البته اقتصاد مقاومتی فقط جنبهی نفی نیست؛ اینجور نیست که اقتصاد مقاومتی معنایش حصار کشیدن دور خود و فقط انجام یک کارهای تدافعی باشد؛ نه، اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که به یک ملت امکان میدهد و اجازه میدهد که حتّی در شرائط فشار هم رشد و شکوفایی خودشان را داشته باشند. این یک فکر است، یک مطالبهی عمومی است. شما دانشجو هستید، استاد هستید، اقتصاددان هستید؛ بسیار خوب، با زبان دانشگاهی، همین ایدهی اقتصاد مقاومتی را تبیین کنید؛ حدودش را مشخص کنید؛ یعنی آن اقتصادی که در شرائط فشار، در شرائط تحریم، در شرائط دشمنیها و خصومتهای شدید میتواند تضمین کنندهی رشد و شکوفائی یک کشور باشد.[2]