اعضای سفارت آمریکا در تهران تا آخرین روزهای پیش از تسخیر لانه جاسوسی در ۱۳ ابان ۵٨ مشغول فعالیت بودند. انچه سفارت امریکا را «لانه جاسوسی» کرد، نه اقدامات عادی دیپلماتیک ان، بلکه اقدامات جاسوسی و مخفی انها بود. به همین خاطر تنها کسانی به عنوان منبع و جاسوس امریکا معرفی شدند که اثبات شد عالمانه و عامدانه با نمایندگان سازمان سیا مرتبط و برای انها مشغول جاسوسی بودهاند. وگرنه بودند افرادی که تنها در چارچوب تعاملات رسمی و دیپلماتیک با اعضای سفارت امریکا تعامل داشتهاند و اسناد به دست امده از سفارت نیز همین را تایید میکرد.
ششم ابان ۵٨ منتظری، رئیس مجلس خبرگان قانون اساسی با معرفی و هماهنگی وزارت امور خارجه، میزبان دو دیپلمات سفارت امریکا بود. در این ملاقات ۴۵ دقیقهای، طبق معمول طرف امریکایی با سوالاتش در جستجوی تحلیل چهرههای انقلاب از اوضاع و شرایط داخلی و بینالمللی بود. در تعارفات معمول، امریکاییها از درک درد و رنج مردم در راه مبارزه و پیروزی انقلاب گفتند و منتظری دغدغههای حقوق بشری کارتر را تحسین کرد و گفت وقتی در زندان بوده از رای اوردن او خوشحال شده است.
بحثهای جدی نیز حول انتقاد منتظری از نزدیکی امریکا و اسرائیل و انتقاد امریکاییها از اخراج خبرنگارانشان از ایران دور زد. مسئلهای که باعث گلایهی طرف ایرانی از تصویر ارایه شده از ایران توسط رسانههای امریکایی شد. این دیدار نهایتاً با بحث درباره هوشیاری مردم کشورهای جهان سوم و محترم شناختن ان توسط امریکا به پایان رسید.
بروس لینگن، کاردار سفارت در پایان گزارش این ملاقات، در ارزیابی شخصیت منتظری چنین نوشت: «با توجه به این ملاقات کوتاهمدت، ما چنین احساس میکنیم که وی یک متفکر سیاسی متبحر نبوده و اکثر مطالبی که به وی استناد میشود، یا برایش نوشته شده و یا توسط دیگران در دهانش گذاشتهاند.»