بخش مهمی از عقبماندگی و وابستگی فضای مجازی، نشئتگرفته از ابهامات و شبهاتی است که نهتنها ذهن عامه مردم؛ بلکه ذهن نخبگان و تصمیمگیران را نیز به خود مشغول کرده است. این شبهات مانند سدی در برابر کسب مؤلفههای قدرت در عرصه فضای مجازی عمل میکنند. به همین جهت، از اقدامات اساسی برای کسب استقلال و پیشرفت در فضای مجازی، رفع گرههای فکری است. آگاهیبخشی و روشنگری درباره فضای مجازی، تبیین گفتمان انقلاب اسلامی در این زمینه و ارائه پاسخهای مستدل و مستند به برخی پرسشها، ابهامات و شبهات، و رفع موانع ذهنی، از بایستههایی است که متأسفانه مورد کمتوجهی، غفلت و تغافل قرار گرفته است. دشمنان نیز از این خلأ برای تأثیرگذاری بر ذهنیت مردم و حتی نخبگان تصمیمگیر، با هدف حفظ سلطه بر فضای مجازی، ضربه زدن به ارزشهای دینی و منافع ملی، و عقب نگاه داشتن کشور در زمینه فضای مجازی استفاده کردهاند.
درباره نوشتار حاضر
یکی از مسائل و ابهامات اساسی درباره فضای مجازی، موضوع مسدودسازی و فیلتر برخی امکانات فضای مجازی است. نوشتار حاضر در خلال سلسله یادداشتهایی، در مقام پرداختن به این موضوع است. ادعای کلی محتوای پیش رو را میتوان در گزارههای ذیل بیان کرد:
1. وجود نظارت و ایجاد محدودیت در امور اجتماعی، امری ضروری و پرفایده است که در همه جوامع، عملی میشود. مسدودسازی برخی از امکانات فضای مجازی نیز در چارچوب همین قاعده عقلایی قرار میگیرد.
2. حکومت اسلامی در کنار ترویج ارزشهای دینی، موظف به اجرای احکام و قوانین اجتماعی اسلام است. جلوگیری از بسترهای ناسالم اجتماعی از مهمترین این احکام و تکالیف بهشمار میرود.
3. دولتهای گوناگون، ازجمله دولتهای غربی، در مواجهه با فضای مجازی، موارد متعددی از مسدودسازی امکانات و شبکههای اجتماعی ناسازگار با فرهنگ و مصالح کشورشان را در برنامه خود قرار دادهاند.
4. مسدودسازی بخشی از فضای مجازی، میتواند محرومیتهایی از برخی ثمرات آن به دنبال داشته باشد. بر اساس قاعده عقلی «تقدم اهم بر مهم»، اقدام به فیلترینگ، زمانی انجام میشود که مفاسد باز بودن آن بیشتر از مصالحش باشد.
5. همچنانکه برخورد سلبی و ایجاد محدودیت نسبت به برخی کالاهای خارجی، ظرفیت زمینهسازی برای پیشرفت یک کشور در زمینه همان کالاها را دارد، فیلترینگ و مسدودسازی بخشی از فضای مجازی نیز (بنا به شواهد و تجربههای متعدد)، در صورت تدبیر و برنامهریزی، میتواند از عوامل پیشرفت و قطع وابستگی یک کشور در فضای مجازی، واقع شود.
طرح ادعاهای فوق با سؤالات، ابهامات و شبهات متعددی مواجه شده است. این سؤالات با توجه به شرایط خاصی که در نتیجه اغتشاشات اواخر شهریور و مهر 1401 در ایران شکل گرفت و دو سکوی مهم خارجی (اینستاگرام و واتساپ) مسدود گردید، گسترش یافت و با برخی پرسشهای موردی و مصداقی ناظر به شرایط ایجادشده همراه گردید. در چنین شرایطی، بررسی شبهات کلی و موردی در زمینه فیلترینگ ضرورت و اولویت پیدا کرد و نوشتار حاضر در پاسخ به این نیاز، توسط برخی کارشناسان فضای مجازی و محققان این حوزه تدوین شد.
بخش اصلي اين نوشتار، پرسشها و پاسخها درباره فيلترينگ، در دو بخش کلي و مصداقي (ناظر به فيلتر اينستاگرام و واتساپ) است. موضوع «مطالبات مقام معظم رهبري از مسئولان درباره فضاي مجازي» نيز بهدليل اهميت و ارتباط مباحث، در قالب ضميمه درج شده است. رويکرد غالب در نوشتار، رعايت اختصار و پرهيز از تفصيل بوده است.
اميد است مجموعه مباحث ذکرشده در اثر حاضر، بتواند گامي در جهت رفع موانع ذهني براي مديريت صحيح فضاي مجازي و پيشرفت حقيقي کشور در اين عرصه باشد.