رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم):  هر کس برادر دینی خود را خالصانه دیدار کند، خدای متعال به او می‌فرماید: تو مهمان و زائر منی، پذیرایی از تو بر عهده من است و من به خاطر اینکه برادر دینی‌ات را دوست می‌داری، بهشت را بر تو واجب ساختم.  (وسائل الشیعه، ج 10، ص 457)

ابعاد قدرت‌نمایی ایران در مصاف با غرب (بخش اول)

محمد ملک زاده

 

دفاع مشروع سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران که در صبحگاه ۲۶ فروردین ۱۴۰۳ و در پی پاسخ تنبیهی ایران به شرارت‌های پی در پی رژیم صهیونیستی در عملیات وعده صادق انجام شد را از جهاتی می‌توان به عنوان یک نقطه عطف در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و تاریخ روابط بین‌الملل توصیف کرد. در تشریح آثار عملیات پیچیده ایران علیه رژیم صهیونیستی و جایگاه راهبُردی این قدرت‌نمایی بزرگ در مصاف با قدرت‌های غربی نکاتی حائز اهمیت است که در این نوشتار به بررسی آن خواهیم پرداخت.
 ۱. جایگاه قدرت در نظام بین‌الملل
مهم‌ترین حوزه کاربرد قدرت، عرصه بین‌الملل می‌باشد. نظام بین‌الملل به عنوان نهادی برخاسته از نبرد قدرت در روابط بین‌الملل، متشکل از جهانی است که بالغ بر ۲۰۰ کشور را در خود جای داده است. نبرد و تعامل قدرت سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی در روابط کشورها و بازیگران صحنه جهانی از معمول‌ترین رویدادها در روابط بین‌الملل به شمار می‌آید. مطالعه این رویدادها می‌تواند ما را در تجزیه و تحلیل سیاست خارجی کشورها و چگونگی تعامل قدرت در صحنه بین‌الملل آشنا سازد. نقش قدرت در عرصه بین‌المللی را از جهات مختلف می‌توان حائز اهمیت دانست. ازجمله آنکه می‌توان قدرت را توانایی فکری و عملی برای ایجاد شرایط و نتایج مطلوب و کنترل و مهار موثر دیگران از طریق ابزارهای متنوع و گوناگون دانست. از تعاریف گوناگون پیرامون دانش‌واژه قدرت می‌توان به اهمیت این مفهوم در جهان سیاست و تمام شئون زندگی بشر پی برد، اهمیتی که برخی نظیر ولفرز آن را به نقش پول در روابط اقتصادی تشبیه نموده (۱) و برخی دیگر اهمیت قدرت را در حکم خورشید در منظومه شمسی دانسته‌اند؛ زیرا معتقدند تمام جلوه‌ها و جنبه‌های سیاست خارجی و روابط بین‌المللی کشورها در اطراف قدرت دور می‌زند و کشورها دائماً در تلاش برای کسب، حفظ و یا نمایش قدرت می‌باشند. (۲) 
۲. رویکرد اسلامی به مفهوم قدرت
دانش‌واژه قدرت از دیدگاه اسلام دارای بار معنایی خاصی می‌باشد. ایمان سرچشمه مهم قدرت به شمار می‌آید. تفاوت رویکرد اسلامی با رویکرد غیر الهی به مفهوم قدرت، در اصالت و عدم اصالت این واژه نهفته است. در واقع اسلام، تمام قدرت‌های موجود را اعتباری و غیر اصیل می‌شناسد و قدرت مطلق و واقعی را از آن خالق هستی، خداوند متعال می‌داند. هر قدرتی در منظومه هستی در ذیل قدرت الهی قرار گرفته و به اراده او شکل می‌گیرد و از این رو اسلام هیچ حاکمیت مطلق و قدرت مستقلی در جهان جز قدرت الهی را به رسمیت نمی‌شناسد. (۳) در منطق قرآن کریم روابط قدرت به مرور زمان دگرگون و متحول می‌شود، صاحبان قدرت گاهی فاقد قدرت و گاهی ضٌعفا قدرتمند می‌شوند. خداوند به مستضعفان وعده داده است که با پیروزی بر مستکبران، در نهایت وارث قدرت‌های زمینی خواهند شد. (۴)
۳. انگیزه کسب قدرت در دو رویکرد اسلامی و غیراسلامی
در رویکرد غیر دینی، زمینه‌های گرایش به قدرت و انگیزه کسب آن را در عشق به شهرت، آسایش، لذت و محبوبیت و سایر موضوعات مادی و دنیاطلبانه جستجو می‌کنند؛ اما از دیدگاه اسلام، چنین محرکه‌هایی به تنهایی نمی‌توانند انسان را در مسیر سعادت و کمال قرار دهند. دین اسلام، قدرت‌طلبی برای اطفاء غرایز نفسانی و شهوات فردی را نمی‌پسندد؛ تلاش برای کسب قدرت به ویژه از نوع سیاسی و حکومتی آن، اگر فاقد اهداف معنوی باشد، پسندیده نیست. کسب قدرت سیاسی در اسلام زمانی مطلوب است که صاحب آن درصدد برآید جامعه را به سمت اهداف متعالی سوق دهد. در اسلام بر خلاف دیدگاه غربی، قدرت فی‌نفسه هدف مطلوب نیست؛ بلکه زمانی موضوعیت پیدا می‌کند که به وسیله آن حقی اقامه یا باطلی نابود گردد. در اسلام قدرت حقیقی، قدرت الهی است و سوای آن هیچ قدرت مستقلی وجود ندارد؛ یعنی تمام قدرت‌ها با اتصال به قدرت الهی و در طول آن معنا می‌یابند. علت غایی قدرت در اسلام، احیای هویت اسلامی و کسب سعادت، فضیلت و کمال انسانی است و حتی هدف از افزایش قدرت نظامی نیز در همین راستا تبیین می‌گردد. بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی (ره) در تبیین این امر می‌فرمایند:
من به صراحت اعلام می‌کنم که جمهوری اسلامی ایران با تمام وجود برای احیای هویت اسلامی مسلمانان در سراسر جهان سرمایه‌گذاری می‌کند و دلیلی هم ندارد که مسلمانان جهان را به پیروی از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند و جلوی جاه‌طلبی و فزون‌طلبی صاحبان قدرت و پول و فریب را نگیرد. (۵)
این رویکرد امام به قدرت و انگیزه کسب آن، همان نگاه معصوم در اجرای قوانین و ارزش‌های الهی است که امیرالمومنین حضرت علی (علیه السلام) درباره آن می‌فرمایند: فرماندهی بر مردم، نزد من از کفش کهنه‌ای هم کم‌ارزش‌تر است؛ مگر اینکه به وسیله رهبری و حکومت بر مردم بتوان حقی را برقرار ساخت و یا باطلی را از میان برداشت. (۶) جمهوری اسلامی از فردای پیروزی انقلاب با هدایت رهبران فرزانه خویش، کسب قدرت و افزایش توانمندی در مسیر رضای الهی را در پیش گرفت و تلاش کرد حامی مستضعفان و فریادرس مظلومان جهان باشد. ایران اسلامی با این رویکرد و در حالی که قدرت‌های استکباری در مقابل نظام اسلامی ایستادند، به هدایت رهبران انقلاب، افزایش قدرت خویش را برای کسب توانمندی مقاومت و ایستادگی در برابر استکبار در دستور کار خود قرار داد.
پی‌نوشت:
۱. حسین سیف‌زاده، نظریه‌پردازی در روابط بین‌الملل؛ مبانی و قالب‌های فکری، ص ۱۷۰.
۲. عبدالرحمن عالم، بنیادهای علم سیاست، ص ۸۸.
۳. بقره، ۱۶۵؛ کهف، ۳۹.
۴. قصص، ۵.
۵. صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۹۱.
۶. نهج البلاغه، خطبه ۳۳.