امام حسین علیه‌السلام:  بخشنده‌ترین مردم کسی است که به آنکه امید ندارد و درخواست یاری نکرده، کمک کند و ببخشد. (کشف الغمه، ج ۲، ص۳۰) 

ابتدای یک پایان تلخ و شوم برای زنان

مهدیه السادات موسوی راد
 
موضوع مهم زنان، دیر زمانی است که به صحنه تقابل فرهنگ غربی با فرهنگ اسلامی تبدیل شده است.
 بدون اغراق می‌توان گفت که بعد از نجات زنان با تابیدن خورشید اسلام در حجاز و رهایی زنان و دختران از دوران سیاه جاهلیت، پیروزی انقلاب اسلامی یک بار دیگر نجات‌بخش زنان شد.
 به واقع انقلاب اسلامی برخلاف غرب که چندین دهه است زن را در مسیر سراشیبی سقوط جایگاه و ارزش قرارداده و با نگاه پست ناشی از شهوت و ثروت به جای ارتقای مقام زن، آن را به کالایی مصرفی و درجه ۲ تبدیل کرده است، زن آسیب‌دیده از سرایت ویروس زندگی غربی را با نسخه‌ای شفابخش از کتاب درمانگر قرآن و آیین نجات بخش اسلام، به جایگاهی قریب به جایگاه ارزشمند و رفیع خود رسانده است.
 اما چالش چنین ناگوار برای دنیای غرب، باعث شده است که آنها به فکر خشکاندن سرچشمه‌ی جوشان فرهنگ اسلامی در عصر حاضر و خاموش کردن خورشید انقلاب اسلامی و استحاله فرهنگی جامعه ایرانی بیفتند.
 یکی از نمونه‌های بروز تلاش دنیای غرب برای تغییر فرهنگ ایرانی‌اسلامی و ترویج فرهنگ غربی، مسئله "حجاب بانوان" است. 
در این تقابل و به تعبیری تهاجم و جنگ فرهنگی، انتظار از دختران و بانوان این سرزمین، آگاه بودن به فلسفه‌ی این تقابل و تفکر در خصوص نیت پلید جبهه دشمن است.
 سرگرم کردن دختران و زنان جامعه ما به خودنمایی و تبرج و تظاهر در کوی و برزن و فضای مجازی و ارزش‌گذاری‌های جَعلی و فریبنده بر اساس برجسته کردن ظاهر با رنگ و لعاب خودنمایی، دامی است که بر سر راه آنها گذاشته و سرانجامی بهتر از چاهی که امروز زن در غرب گرفتار آن شده است، ندارد.
غالب این دختران و زنان این سرزمین که فطرتا عفیف و پایبند به ارزش‌های انسانی و اسلامی هستند، تاکنون با تأسی از بزرگ بانوی اسلام حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) که خود، نماد ارزش اسلام برای زنان است، نقشه شوم دشمن را مختل کرده‌اند.
حضرت آقا در تبیین نقش زن در خانواده، زن را به گلی با عطرخوشبو و هوای تنفس در فضای خانه تشبیه کردند و گفتند: «چنانچه زن در خانه داوطلبانه مایل به انجام کار باشد، اشکالی ندارد؛ اما به تصریح روایات، زن در خانه همچون یک کارگر نیست که دیگران بتوانند او را به انجام کار وادار کنند.»
 حجاب و نحوه پرداختن به آن هم از نکات مورد تاکید ایشان است. آنجا که فرمودند: «خدمات جمهوری اسلامی ایران به زنان را مقوله‌ای مهم و فراموش‌نشدنی دانستند و خاطرنشان کردند: «پیش از انقلاب، زنان فرزانه، دانشمند و اهل تحقیق، انگشت‌شمار بودند؛ اما انقلاب، موجب رویش انبوه زنان فرهیخته شد. ایشان درخشش دختران ایران در میادین جهانی ورزش را به عرصه‌ی دیگری از پیشرفت‌های پس از انقلاب بر شمردند.» (سخنان مقام معظم رهبری چهارشنبه ۱۴ دی1401)
 کلام آخر 
من می‌گویم اثرگذارترین و موجزترین کلام پدر معنوی‌مان، آنجا بوده که حق حیات همه بشر را به مقام زن اعطا کردند، آنجا که گفتند: «زن حق حیات (گردن انسان‌ها) دارد.» یک دنیا در این جمله نهفته است. همان‌ها که مردان جنگجو و دلاور آفریدند. دانشمندان بزرگ را در آغوش‌ها پرورش دادند. شهدا را به معراج رساندند و در آخر، ملت‌ها را به اوج رساندند.
 تصویر دقیق از حجاب، اینکه نه مثل جریان منفعل داخلی، منکر ضرورت حجاب شدند و نه مثل جریان مرتجع به تکفیر زن ایرانی رسیدند. اینکه ضعف ظاهری، نفی دین‌داری و انقلابی‌گری نیست، کاش متوجه شویم حجاب، امروز فراتر از مصونیت فردی و بلکه مبارزه است و اما آن عده‌ی کمی که در مسیر خوشایند دشمن قرار گرفته‌اند، باید از خود بپرسند آیا با کنارگذاشتن روسری و حجاب، طمع دشمنان این سرزمین به کشاندن زنان و دختران به ورطه منحط زندگی غربی پایان می‌پذیرد یا این ابتدای یک پایان تلخ و شوم است؟!