امام زمان (عج) فرمودند:   ما بر تمامی احوال و اخبار شما آگاه و آشنائیم و چیزی از شما نزد ما پنهان نیست. بحارالانوار: ج 53، ص 175. 

آسیب‌شناسی یک جریان سیاسی؛ از خودشیفتگی تا فرصت‌سوزی

سیدعلی شاهرخی

 

در کالبدشناسی جریان‌های سیاسی، عملکرد آن‌ها در دوران تصدی قدرت، گواه صادقی بر ماهیت واقعی‌شان است. برخی جریان‌ها، اگرچه در پوشش حامی مردم ظاهر می‌شوند؛ اما در باطن از بیماری‌های مزمنی مانند خودشیفتگی قدرت، ساده‌لوحی در عرصه بین‌الملل و عدم عزت نفس رنج می‌برند. 

این جریان سیاسی با نوعی خودبرتربینی بیمارگونه همراه با خودتحقیری در برابر بیگانه مشخص می‌شود. آن‌ها حاضر به پذیرش هیچ اشتباهی نیستند و در قبال کارنامه ضعیف، به جای عذرخواهی، با ژست طلبکارانه، خود را موفق و حامی واقعی مردم نشان می‌دهند. این دوگانگی رفتاری، ریشه در فقدان عمیق عزت نفس ملی دارد.
الگوی کسب قدرت و حکمرانی
کسب قدرت با فریب افکار عمومی، نفاق و دادن وعده‌های مریخی صورت می‌گیرد که در عمل خلاف منافع مردم حرکت کرده و با بی‌توجهی به سرمایه اعتماد عمومی، فرصت‌سوزی می‌کنند. این عده با خوش‌باوری و اعتماد کودکانه به دشمنان، رکوردهایی در وادادگی و هزینه‌تراشی از خود به جای می‌گذارند. برجام، تجسم کامل این الگوی شکست‌خورده است. این جریان با شتابزدگی و اعتماد بی‌حساب و کتاب به قدرت‌های غربی، زمینه‌ساز تفسیر به رأی دشمن و تحمیل هزینه‌های سنگین بر کشور شد.
اینان به جای قبول اشتباه، با فحاشی و فرار رو به جلو، عامل شکست را دیگران معرفی می‌کنند و ادعا می‌کنند همه چیز خوب پیش می‌رفت؛ اما شعارهایی مانند «مرگ بر آمریکا» یا «حمایت از مقاومت» بهانه به دست دشمن داد! این جریان در اوج خوش‌بینی، امضای کری را تضمین می‌دانستند و ادعای فروپاشی نظام تحریم‌ها را داشتند؛ در حالی که ترامپ با وقاحت، برجام را پاره کرد و عملاً چیزی از آن باقی نگذاشت.
راهبُرد توجیه ناکامی‌ها
جالب آنکه زمانی که دوره قدرتشان سپری می‌شود، در پاسخ به نقدهای مربوط به ناکارآمدی، به یک جمله کلیشه‌ای متوسل می‌شوند: «ما خواستیم؛ اما یک جریان نگذاشت کار کنیم. نمی‌شود، نمی‌گذارند.» 
تحلیل عملکرد این جریان، الگویی هشداردهنده را نشان می‌دهد: ترکیب سمی خودشیفتگی داخلی و خودتحقیری خارجی که به فرصت‌سوزی، هزینه‌تراشی و تضعیف اعتماد عمومی می‌انجامد. نتیجه نهایی چنین رویکردی، چیزی جز تکیه زدن به دیوار غرب نیست. عبرت‌گیری از این دوره، برای حرکتی رو به جلو مبتنی بر «عزت، حکمت و مصلحت» ضرورتی انکارناپذیر است.