امام حسین علیه‌السلام:  اگر دنیا و مظاهر آن زیبا و دوست داشتنی به نظر می‌آید، پس خانه آخرت و بهشت خداوند خیلی بالاتر و زیباتر از آن است. (کشف الغمه، ج. ۲، ص. ۲۸) 

آدرس غلط! (نقدي بر نامه 180 اقتصاددان به رئيس‌جمهور)

عادل فريحي

 

در روزهای گذشته، نامه‌ای با امضای 180 نفر از اساتید دانشگاه و اقتصاددانان کشور منتشر شد که در آن با لحنی توصیه‌گرایانه، «تغییر پارادایم حکمرانی» و «تجدیدنظر در سیاست خارجی» را راه برون‌رفت کشور از وضعیت فعلی معرفی کرده‌اند. این بیانیه، هرچند با زبان علمی و خیرخواهانه نوشته شده؛ اما در بطن خود واجد نگاهی مسئله‌زا و نوعی بازتولید گفتمان لیبرالی است که تجربه تلخ آن در دهه‌های اخیر هنوز از حافظه ملت ایران پاک نشده است. بی‌توجهی به منظومه فکری انقلاب اسلامی، مسئله اساسی در این بیانیه، فقدان درک درست از «هویت انقلاب اسلامی» است. در حالی که کشور ما دارای منظومه فکری منسجم در حوزه حکمرانی است که در بیانات رهبر معظم انقلاب در قالب نظریه‌هایی چون اقتصاد مقاومتی، عدالت‌محوری، مردم‌سالاری دینی و حکمرانی ولایی تبیین شده. امضاکنندگان بی‌آنکه اشاره‌ای به این چارچوب‌ها داشته باشند، صرفاً با الفاظ کلی چون «تغییر پارادایم» سخن گفته‌اند. سؤال اینجاست: پارادایم مطلوب این اساتید چیست؟ آیا منظورشان عبور از گفتمان مقاومت، عدالت‌خواهی و استقلال اقتصادی است؟ یا دعوت به تسلیم نرم در برابر نظام سلطه جهانی؟ نقدی بر نگاه وابسته به بیرون بیانیه در مواضع متعددی بر «استفاده از منابع و فناوری جهانی» و «تعامل بین‌المللی» به عنوان کلید حل مشکلات تأکید کرده است. اما هیچ اشاره‌ای به ظرفیت‌های عظیم درونی کشور، نیروی انسانی متخصص، توان تولید داخلی و پیشرفت‌های علمی ـ فناورانه داخلی ندارد. این نگاه وابسته، همان نگاهی است که در تجربه برجام با امید بستن به وعده‌های پوشالی غرب، کشور را سال‌ها معطل کرد، و نتیجه‌ای جز رکود، تورم، و از دست دادن فرصت‌ها نداشت. مگر نه اینکه اعتماد به دشمن، از بزرگ‌ترین خطاهای مدیریتی در تاریخ معاصر ما بوده است؟ سکوت معنادار در برابر فساد ساختاری در بیانیه هیچ سخنی از فساد ساختاری، رانت‌های سازمان‌یافته، تعارض منافع نخبگان اقتصادی، یا اشرافیت مدیریتی دیده نمی‌شود. گویی از منظر امضاکنندگان، هیچ مشکل داخلی‌ای وجود ندارد و همه راه‌حل‌ها باید از بیرون بیاید! این در حالی است که بسیاری از امضاکنندگان، خود در دوره‌هایی در مراکز تصمیم‌سازی اقتصادی حضور داشته‌اند و نقش آن‌ها در ایجاد وضع موجود، قابل بررسی است. چرا نقدی به ساختارهای اقتصادی فشل، نظام بانکی ربوی، یا خصوصی‌سازی‌های فاسد در این بیانیه دیده نمی‌شود؟ بی‌توجهی به مؤلفه‌های قدرت ملی نگاه این بیانیه به مسئله امنیت، تقلیل‌گرایانه و غیرواقع‌گرایانه است. نقش بازدارندگی سپاه، بسیج، نیروی قدس، مدافعان حرم و محور مقاومت در جلوگیری از گسترش آتش جنگ به مرزهای ایران، به‌طور کامل نادیده گرفته شده و سخن از «ایجاد صلح پایدار» بدون تبیین سازوکارهای آن، به نوعی ساده‌سازی خطرناک مسائل امنیت ملی انجامیده است. چگونه می‌توان در منطقه‌ای پر از آتش، دشمنی آشکار از سوی صهیونیسم و آمریکا، و شبکه رسانه‌ای جهانی علیه ایران، سخن از صلح زد بدون تکیه بر قدرت بازدارندگی ملی؟ 

 جمع‌بندی: توصیه یا تضعیف؟
 بیانیه 180 اقتصاددان، بیش از آنکه گره‌گشا باشد، نوعی بازگشت به گفتمان نولیبرالی دهه 70شمسی است؛ گفتمانی که بارها آزموده شد و به تورم ساختاری، شکاف طبقاتی و وابستگی سیاسی ـ اقتصادی انجامید. اکنون که ملت ایران رئیس‌جمهوری با سابقه جهادی، ضدفساد، مردمی و متمایل به عدالت انتخاب کرده است، زمان آن نیست که با نامه‌نگاری‌های گنگ و کلی‌گویی‌های سیاست‌زده، دولت نوپا را از مسیر خود منحرف کنیم. دولت جدید باید به‌جای توجه به این نسخه‌های نخ‌نما، بر گفتمان انقلاب اسلامی، ظرفیت‌های داخلی، جوانان مؤمن و نیروی جهادی تکیه کند؛ چرا که تجربه به‌خوبی نشان داده «ما می‌توانیم» وقتی خودباوری داشته باشیم و به جای تکیه بر دشمن، به ظرفیت عظیم ملت رجوع کنیم.