از زندگی آخوند کاشی اطلاع چندانی در دست نیست. او همواره از دنیا گریزان بود. در منابع به تاریخ ولادت او اشارهای نشده؛ اما چون وی در شعبان ۱۳۳۳ در ۸۴ سالگی درگذشته، احتمالاً در حدود ۱۲۴۹ق به دنیا آمده باشد.
در احوالات آخوند کاشی نقل شده است که او عارفی بود که نحوه عبادات، ریاضتها و مجاهداتش بینظیر بود، به نحوی که گاهی در حال نماز لرزه بر اندامش میافتاد و غش میکرد و گاهی نیز در نماز آنقدر از خود بیخود میشد که نمازش چهار ساعت طول میکشید. همچنین در مورد ایشان نقل شده است که متصف به عفت نفس، صبر و توکل کامل به حق بود. برخی نیز نقل کردهاند که او چشم برزخی داشت و فوتش را خودش پیش بینی کرده بود.
آقا نجفی قوچانی، حاج آقا رحیم ارباب و برخی دیگر از علما در شرح احوال آخوند کاشی نقل کردهاند که «هر نیمهشب نمازی چنان با سوز و گداز میخواند و بدنش به لرزه میافتاد که از بیرون حجره صدای حرکت استخوانهایش احساس میشد».
آخوند کاشی در ۱۲۸۶ق از کاشان به اصفهان رفت و در مدرسه جده کوچک بهصورت مجردی اقامت گزید. وی در اواخر عمر به مدرسه صدر بازار رفت و در آنجا به تعلیم پرداخت.
وی علاوه بر فلسفه، در ریاضیات و نجوم و هیئت و فقه نیز تبحر داشت.
او معاصر جهانگیرخان قشقایی بود و هر دو در مدرسه صدر به تدریس فلسفه اشتغال داشتند و حضورشان موجب رونق فلسفه در حوزه فلسفی اصفهان و رواج فلسفه ملاصدرا گردید، به نحوی که طلاب از شهرها ایران و دیگر کشورها در حلقه درس آن دو حاضر میشدند.
کاشی اهل عرفان بود و فلسفه را با عرفان در میآمیخت .کراماتی از او نیز گزارش شده است.
آخوند کاشی در شنبه ۲۰ شعبان ۱۳۳۳ق در ۸۴ سالگی در اصفهان درگذشت و در تخت فولاد به خاک سپرده شد.