رژیم پهلوی و در رأس آن رضاشاه و محمدرضا شاه میبایست در خلأ وراثت، قانونمندی و عقلانیت، کاریزما و مشروعیت الهی، مبنایی دیگر برای مشروعیت خویش دست و پا کنند؛ به همین دلیل سعی کردند با تکیه بر مضامین اسطورهای تاریخی و فرهنگ ایران باستان، ریشه مشروعیت خویش را در وابستگی به دوران طلایی تاریخ بازسازی کنند.